یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامه کرمش کار ساز من
برای من هرات به معنی عشق به علم و هنر و دانش است نه از آن جهت که در کتابها خوانده باشم یا در داستانها و روایتها شنیده باشم. بلکه آن را دیدهام، حس کردهام و به تجربه دریافتهام. سفرهای مختلفی به هرات داشتهام که در همه آنها همیشه هوای دلنواز شبهایش حتی در ایام بادهای سخت، نوعی حس غریبی را در من بیدار میکرد که پای در سرزمینی گذاشتهام که مردمش علم و هنر و شعر و حکمت را دوست دارند و خاک زیرپایت گواه این عشق است.
نمیدانم این حس به برکت انفاس مولانا عبدالرحمن جامی است که در هوای این دیار باقی است یا از راز مناجاتهای پیرهرات خواجه عبدالله انصاری است که هنوز وقتی بر سر مزارش میروی گویی صدای مناجاتهای عارفانهاش را میشنوی و شاید اثر صدای عالمان حلقه امیرعلی شیرنوایی باشد که میشنوی و شاید زیبایی هرات در تابلویی از بهزاد را پیش چشمهایت تصور میکنی و شاید همه اینها و صدها مثل اینها که همه فریاد میزنند:
گر بگویم که مرا با تو سرو کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
آری در و دیوار هرات گواهی میدهند از عشق به علم و هنر و دانش در این شهر.
در مرداد ماه سال ۱۳۸۲ سفری به هرات داشتم. نمی خواهم وارد سیاست شوم، فقط برای یادآوری فضای کلی شهر میگویم که یکسال پس از شکل گیری نظم سیاسی پس از دوره اول طالبان در آن زمان بود. آن زمان شور و حال خاصی از باز شدن مکاتب (مدارس) برای دختران در شهر جریان داشت و هرجا میرفتی صحبت از درس و کتاب و کتابخانه و دانشگاه و تحصیل بود.
نظام آموزشی مکاتب افغانستان با نظام آموزشی ما تفاوتهای مختلفی دارد که یکی از این تفاوتها تعطیلات در دوره تحصیلی است که اگر ما تعطیلات تابستانی داریم آنها تعطیلات زمستانی دارند و به این طریق صرفهجویی قابل توجهی در مصرف انرژی دارند.
در مرداد ماه که مدارس ایران به خاطر تعطیلات تابستانی تعطیل هستند، در افغانستان دوره تحصیل است. فرصتی بود تا به چند مکتب (مدرسه) سر بزنم و برخی از اقلام مورد نیاز دانشآموزان را که خیرین ایرانی (کیف ، دفتر ، خودکار و…) تهیه کرده بودند را در بین دانشآموزان توزیع کنم.
به مکاتب مختلفی اعم از پسرانه و دخترانه سرزدم، در همه آنها، آن چه دیدم شور و شوق و عشق به تحصیل و یاد گرفتن بود. خصوصا در مکاتب دخترانه. جالب آن که بسیاری از این مکاتب در ذیل چادرها تشکیل شده بود. زیرا در آن سال بسیاری از مدارس در پی جنگ علیه اشغال شوروی و پس از آن در جنگ داخلی تخریب شده بود و اگر هم چند مکانی باقی مانده بود مدارس پسرانه بود.
در گرمای مرداد ماه و در روزهای بادهای شدید در زیر این چادرها درس خواندن کار سادهای نبود. ولی شوق تحصیل در تمام مکاتب موج میزد. دانشآموزان چون تشنگانی که از کویر بیآبی عبور کرده و به چشمه آبی رسیده باشند، با ولع سیری ناپذیری آموختن را چون آب نوش جان میکردند. برای آنها مهم آن بود که مجددا میتوانستند در کلاس درس حاضر شوند ولو آن که این کلاسها در زیر چادر و در گرمای تابستان باشد.
امروز که خاطرات آن روز را به یاد میآورم. وقتی باز هم میبینم مشکل برای تحصیل دختران مجددا برقرار شده، نمیتوانم ناراحتی خود را از عدم امکان تحصیل دختران در افغانستان ابراز نکنم. به خصوص آن که از علاقه زائدالوصف آنها به تحصیل دانش اطلاع دارم.
مساله تحصیل دختران در همه مقاطع و اشتغال بانوان در افغانستان امروز یکی از مسایل مورد توجه جامعه جهانی است و در این میان کشورهای غربی بیش از بقیه کشورها به موضوع محدودیتهای وضع شده برای دختران و بانوان حساس هستند و به آن اعتراض دارند. نمیخواهم به دلایل و انگیزههای آنها ورود کنم. ولی من به عنوان یک ایرانی مسلمان معتقدم که در این خصوص ما باید بیش از غربیها به موضوع تحصیل دختران در همه مقاطع و اشتغال بانوان در افغانستان حساس باشیم و به طرق مختلف برای رفع محدودیتهای آنها کوشش کنیم .
یک فرد آگاه میتواند به راحتی آثار اجتماعی، سیاسی و امنیتی توسعه نیافتگی همسایگان بلافصل را در کشورمان متوجه شود و نیازی به تشریح موضوع نیست. بطور قطع آموزش عمومی و تخصصی آحاد یک ملت اعم از دختران و پسران و امکان اشتغال آنها در فرصتهای شغلی مناسب، یکی از شاخصهای مهم توسعه است و اگر امروز دختران کشور همسایه فرصت تحصیل نداشته باشند، به طور قطع فردا فرصت اشتغال نیز نخواهند داشت و تاثیر بلند مدت آن در توسعه نیافتگی کشور، خود را نشان خواهد داد و توسعه نیافتگی همسایه بر شاخصهای توسعه ما نیز اثر منفی خواهد داشت.
با توجه به آن چه گفته شد حساسیت و علاقه ما به تحصیل دختران در افغانستان فقط یک بحث انسانی و اخلاقی و علاقمندی به سرنوشت دختران و بانوان در افغانستان نیست. بلکه توجه جدی با آثار منفی عقب ماندگی کشور همسایه برای رشد و توسعه ایران و فرهنگ و تمدن ایران زمین است.
هرات یکی از دروازههای ورود ایران به افغانستان است. یک هرات توسعه یافته و پیش رفته که یادآور علم و فرهنگ و هنر و دانش این شهر باشد به طور قطع در توسعه دوستی و روابط صلحآمیز بین دو کشور تاثیر تعیین کننده دارد.
* مدیر کل آسیای غربی وزارت امورخارجه