روزی که سفارش نوشتن این متن کوتاه را برای مجله وزین نیمروز گرفتم، ناگهان تمام خاطرات زندگیام در ارتباط با کارهای تیمور و فرزندان و نوادگانش بر پهنه وسیعی از سرزمین تاریخیمان، همه با هم در خاطرم زنده شد. البته این خاطرات نه نتیجه تحقیق بلکه بیشتر حاصل کنجکاویها و سفرهایم بود. از دورانی که در پاریس دانشجوئی بیست ساله بودم و میخواستم در دوره حکومت اتحاد جماهیر شوروی رنج و خرج سفری به سمرقند و بخارا را با بودجه محدود دانشجوئیام به جان بخرم، تا زمانی که بالاخره موفق شدم سی سال پیش،- وقتی دیوار برلن و دیگر کشورهای متحد شوروی منجمله ازبکستان فرو ریخت، به ماوراالنهر بروم و از نزدیک تمام آنچه از آن گنجینه گرانبها باقی مانده بود را ببینم، شاید آنچه مرا اینچنین مشتاق میکرد، آن مصرع شعر حافظ بود که میگفت:
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را.
از گور تیمور تا مجموعه شاهزنده و مسجدجامع بیبیخاتون تا تمام عمارتها و مساجد و مدارس دوره تیمور والغ بیک که در سمرقند و بخارا دیده بودم، همه بینظیر بود و اسلایدهایم در سفری به مشهد برای جشن اولین فارغ التحصیلان دوره معماری دانشگاه آزاد به نمایش درآمد. البته برای من که مسجد گوهرشاد بانو، همسر قدرتمند شاهرخ تیموری را از بچگی در مشهد مقدس دیده بودم، یا در مساجد مختلف اصفهان و جاهای دیگر ایران خودمان چشمم از زیباترین نقوش باغی گیاهی اضافه شده به ایوانهای متاخرتر مساجد سلجوقی در آن دوره نوازش یافته بود، معماری تیموری بخارا و سمرقند و خیوه غریب نبود. برعکس انگار دقیقا به خودمان تعلق داشت، زیرا در اصل معماران و هنرمندان ایرانی از تبریز و شیراز بودند که تیمور با عزت و تکریم جمع کرده به همراه خانوادههایشان، بر تخت روان به ماوراالنهر برده بود تا هنرهایشان را در انواع معماری و تزئینات، زنده و محقق کند. همانطور که غیاثالدینکاشانی منجم معروف را با هزار ناز به سمرقند بردند تا آن رصدخانه را بسازد، که هنوز آثارش باقیست.
این را هم بگویم که قبل از رفتن به آن سفر سمرقند و بخارا، دوست معمار عزیزم، هادی میرمیران کتابی از پستوی دفترش درآورد و به من داد که عکسهای تمام بناهای زیبای تیموری هرات در آن بود. و من هنوز در آرزوی دیدن خود آن بناها در هرات، شهری که تنها دو ساعت با مشهد فاصله دارد، میسوزم و به روزگار غدّار لعنت میفرستم که اینچنین تماس ما با این شهرهای زیبای تاریخمان را قطع کرده است.
- دوره تیموری
سلسله تیموریان یا گورکانیان ایران حدود شش قرن ونیم پیش از این (۹۱۱–۷۷۱ ه. ق) توسط امیر تیمور ایجاد گردید. ایران در این دوره دارای یک حکومت مرکزی قوی نبود. تیمور اولین امیر کشورگشای این سلسله، سمرقند را به پایتختی برگزید. مملکت در آن زمان لااقل اسماً از دهلی تا دمشق و از دریاچه خوارزم (آرال) تا خلیج فارس وسعت داشت و چون فتوحات تیمور بیشتر جنبه یورش و هجوم داشت تا تسخیر واقعی، غالب ممالک مفتوح به زودی از تصرف تیموریان خارج شد. باید اعتراف کنم که به امید یافتن نشانی از زندگی شهری در سمرقند و هرات، و شرح آبادانی و ساختن و آبادانی این شهرها دو جلد از کتابهای قدیمی به نام «تاریخ روضه الصفا» را ورق زدم. و جز دو شرح کوتاه در مورد مساجدی که گوهرشاد بانو در هرات ساخته بود نیافتم. تمام کتاب شرح جنگهای محلی و لشکرکشیهای کوچک و بزرگی بود که در امیرنشینهای شمال شرق ایران آن روز تا ماوراءالنهر اتفاق افتاده بود… همه با تعداد ۲۰۰ تا ۲۰۰۰ سوار، که پس از حمله یا از خان مغلوب باجی میگرفتند یا آنجا را غارت می کردند. و اصولا هیچگونه امنیت پایداری را نیز برای مردمان آن روزگار تامین نمیکردند.
- ویژگیهای معماری دوره تیموری
تیمور پس از فتوحات بسیار و یافتن جاه و مقامی در حد یک پادشاهی گسترده، بالاخره آغاز به آبادانی کرد. معماری ایرانی که در قرن هشتم هجری بر اساس فرم و ساختمان سلجوقی بنیان نهاده شده بود در دوران تیموری دارای مقیاس بزرگتر و شکوه بیشتری گردید. بطوری که آنچه در ازبکستان دیدم، ابعادی اگرنه دو برابر، اما حداقل یک و نیم برابر اندازه مساجد و دیگر بناها در ایران داشت. تیمور بیش از هر حکمران آسیا در قلمرو حکومت خود ساختمان بنا کرد، دربیشتر بناهای باقیمانده ازاین دوره بر خاصیت عمودی بودن بنا تأکید شدهاست که به معنای ارتفاع زیاد بناهاست. این خصوصیت بیشتر توسط استفاده از برجهای مدور در گوشههای ساختمان پدید میآمد. و این گونه تزئین از اولین نشانههای مشخص دوران تیموری است.
تیمور طی جنگها و فتوحاتش، تعداد زیادی از بهترین مهندسان و معماران و بنّایان و سنگتراشان و کاشیسازان و گچکاران را دسته دسته از ممالک مفتوحه راهی پایتختش سمرقند کرد و مال بسیاری به پای مهارت ایشان ریخت تا برایش عمارتهایی بلند برافرازند و باغها و کاخهایی بینظیر بسازند. وی همچنین در برافراشتن گنبدها و گلدستههای مساجد و مزارات، اقدام کرد. بیشتر فعالیتهای عمرانی تیمور مربوط است به ده سال واپسین زندگیاش. از آن جمله، آغاز احداث مجموعه عظیم «شاه زنده» که تیمور آن را برای آرامگاه پسرزادهاش میرزا محمدسلطان بن جهانگیر (د ۸۰۵ ه) بنا کرد و بعدها در زمان جانشینان وی به گورستان خانوادگی تیموریان تبدیل شد.
وی همچنین مسجد جامع سمرقند را بنا کرد. و در سفرهای متعددش، هر جا که رفت فرمان تعمیر اماکن متبرکه را داد و شهرها را آباد کرد. فرزندانش نیز در ایران به این روش تیمور ادامه دادند و مدرسه غیاثیه در خرگرد و مسجد گوهرشاد در مشهد و مسجد کبود در تبریز از نمونههای اعلای معماری دوره تیموری در خراسان و آذربایجاناند. فرزندان و نوادگان تیمور نیز در ترویج هنر معماری از او پیشی گرفتند و مجموعه ریگستان را ساختند، که سه بنای مدرسه و مسجد نزدیک به هم را در خود دارد، و در نوع خود بی نظیر است. شاید لطف آن در فضای میدانی باشد که در میانهی این سه بنا خلق شده است. آرامگاه تیمور نیز با گنبد ویژهاش، نمونه بارز هنر دوره تیموری است. تیمور همچنین قلعه ایریاب را که بر سر راه هندوستان واقع است را وادار کرد تا امیران همان دیار تعمیر کردند. بنظر من مجموعه کارهای ساختمانی تیمور در دوره آخر سلطنتاش را میتوان با کارهای شاه عباس بزرگ مقایسه کرد که در مدتی کوتاه توانست چند قرن بعد از تیمور، چهره اصفهان را طوری تغییر دهد که هنوز «نصف جهان» بخوانیماش.
الهه ابراهیمی در پژوهشی درباره معماری تیموری می نویسد: دوران حکومت تیموریان یکی از درخشانترین ادوار تمدن اسلامی و دوران اعتلای هنر و معماری است. معماری تیموری ریشه در معماری دورههای پیشین چون دوره ی آل مظفر دارد. سبک اصلی معماری تیموری در محدودهی مثلثی بین سه شهر مشهد، سمرقند و هرات شکوفا شد، که بناهای هرات شباهت بیشتری به بناهای خراسان امروز دارد و شاید بتوان آنها را پلی میان معماری ماوراءالنهر و معماری مرکز ایران دانست. در این دوره، معماری از نظر عظمت و غنای تزئینات به شکوفایی کم سابقهای دست یافت که در ابنیهای چون مدرسه غیاثیه خرگرد، مدرسه دودر، مسجد گوهرشاد و بیبیخانوم قابل مشاهده هستند. مساجد و مدارس ساخته شده با ویژگیهای منحصربه فردی همچون قامت و بلندی ایوانها و رنگ لاجوردی که بیشتر در گنبدها بکار می رفت، از دیگر آثار به جای مانده از گذشته متمایز می گردند. از بناهای شاخص معماری تاریخی، میتوان به مسجد گوهرشاد در مشهد، مسجد بیبیخانوم، مسجد جامع نیشابور، مسجد میرچخماق یزد، و نیز مدرسه غیاثیه خرگرد، مدرسه الغبیک و مقبره گوهرشاد در هرات اشاره کرد.
- تزیینات در معماری تیموری
بناهای این دوره از خشت خام و با معماری نفیس و زیباترین شیوه تزیین با کاشی معرق و حد اعلای مهارت ساخته شدهاند. این تزئینات در تمام بناهای دوره تیموری در خراسان جنوبی و بخارا و هرات نیز دیده میشود. از ویژگیهای معماری دوره تیموری میتوان به نظام طاقبندی سه کنج (نوآوری معماری تیموری) و به ایوانهایی که به صورت نیمدایرهای با اطاقهای کوچک و بزرگ ساخته شدهاند، اشاره کرد. همچنین خطوط عمودی و موازی که حتی بر روی گنبدها نیز کشیده شدهاند تا بنا را بلندتر نشان دهند، کشیده بودن شکل گنبدها، بلند بودن سر درهای ورودی بنا و ایوانها، بلند بودن ساقه گنبدها، وجود تاقنماهایی که دو طبقه را طی می کنند بدون اینکه در فاصله دو طبقه قطع شوند، از ویژگیهای این معماری است.
وجود تزیینات به صورت اجرای جداگانه آنها از استخوانبندی بنا، استفاده از چوب برای قسمت زیر پوششها (برای سرعت کار)، کشاندن تاقهای اصلی پوششها تا زیرگنبد ( برای بلندتر نشان دادن سقف )، استفاده از کلیل یا قوسهای بزرگ برای پوششهای کوتاه، به کار بردن رنگ لاجورد در تزیینات کاشی، استفاده از رسمی سازی در پوشش سقفها، به کاربردن رنگ طلایی در تزیینات نقاشی و کاشیکاری، وجود طرحهای خاصی در کاشیکاری، گچبری و نقاشی، استفاده از ارهها و یا مشبکهای با طرح شش گوش در کاشیها، و غیره نیز بیشک به شکوه و زیبائی بناهای تیموری افزوده است.
از دیگر ویژگی معماری تیموری میتوان به وجود رنگ طلایی در کاشی کاری و غلبه رنگ لاجوردی در تزئینات کاشی اشاره کرد، که در ایران دیده نمیشود، بخصوص در مساجد رسم نیست.
ایوانها و سردرهای بلند بناهای معماری تیموری با کاشیهای معرق زیبا تزئین شدهاند و گنبدهای پیازی شکل و شیاردار که بیشتر با کاشیهای لاجوردی تزئین شده از مشخصات خاص این دوره است.
- بناهای معروف معماری تیموری
از جمله بناهای مهم دوره تیموریان میتوان به آرامگاه خواجه عبدالله انصاری که به دستور شاهرخ ساخته شد، مصلای هرات و مسجد گوهرشاد که به امر گوهرشاد بنا گردید و مدرسه غیاثیه خرگرد که به دستور پیر احمد خوافی بنا شد، اشاره کرد. مساجد تیموری در معماری اسلامی ایرانی به سبک چهار ایوانی و دارای فضای باز و وسیع در داخل بودند. همچنین مسجد جامع نیشابور، مسجد گوهرشاد، مسجد جامع هرات، مسجد جامع بجستان، مسجد جامع غوریان هرات، مسجدشاه مشهد، مسجد جامع قاین، مسجد جامع ایرانآباد یزد، مسجد جامع اردکان، مسجد ابونصر پارسا بلخ، مسجد حظیره یزد، مسجد کهنو یزد، مسجد پیر حسین دامغانی یزد، مسجد چهارمنار (خضرشاه) یزد، مسجد جامع ورزنه اصفهان، مسجد سرپلک یزد، مسجد بیبیخانوم در سمرقند، مسجد حوض کرباس، مسجد شمع ریزان هرات، همه در این سبک ساخته شدند.
مدارس نیز که مراکز علمی خراسان بزرگ بودند، به تعداد زیاد ساخته شدند و در بخارا شنیدم که تعدادشان در بخارای دوره الغ بیک به ۳۶۰ مدرسه می رسیده است . این بناها بیشتر چهار ایوانی و در دو طبقه، دارای حجرههایی برای طلاب بودهاند. از جمله مدارس دوره تیموریان میتوان از مدرسه غیاثیه خرگرد، مدارس دودر و مدرسه پریزاد، مدرسه الغ بیگ، مدرسه سلطان حسین بایقرا، مدرسه نصرآبادی اصفهان، مدرسه شاهرخ هرات، مدرسه تومان آغا هرات، مدرسه مولانا لطفالله صدر هرات، مدرسه مولانا جلال الدین محمد قائنی هرات، مدرسه امیرقربان شیخ هرات، مدرسه فیروزشاهی تربت جام و مدرسه گوهرشاد بلخ نام برد.
مدرسه غیاثیه خرگرد برای من که آن را از نزدیک دیدم زیباترین بود. نام غیاثیه از نام بانی مدرسه خواجه غیاث الدین پیر احمد خوافی، وزیر شاهرخ گرفته شده است.
- مقبره گوهر شاد در هرات
این مجموعه که شامل مدرسه، مقبره و مسجد بزرگی است بین سالهای ۱۴۱۷-۱۴۳۷ م . توسط قوام الدین شیرازی، برای گوهرشاد آغا همسر شاهرخ در هرات ساخته شد . مقبره گوهرشاد که به عنوان گنبد سبز نامیده میشود، شامل قبور گوهرشادآغا و بایسنقر است. این مقبره به شکل چهارگوش با گنبدی سه پوش در مرکز آن بنا شده است. پایین ترین گنبد که عمیق تر است با طرحهایی از گل و اجسام هندسی نقاشی شده است. گنبد بالاتر شیاردار است و با کاشی کاری آبی و سبز مطابق سبک دوره تیموریان تزیین شده است. نقاشیهای سقف آن زیباترین نوع نقاشی زمان شاهرخ به حساب میآید.
- حرف آخر
اگر بناهای تیموری را به لحاظ اهمیت هنری، استحکام و شهرت آنها برشماریم جای اول را مساجد و بعد مدارس، خانقاهها، زیارتگاهها، حوضها، رباطها، کاروانسراها و بازارچهها به خود اختصاص میدهند و این خود نشان دهنده اهتمام شاهان تیموری به ساختن بناهایی است که برای استفاده عموم مردم ایجاد شدهاند. باید گفت که با آنکه در چند سال اخیر کارهای قابل ملاحظهای در زمینه مرمت برخی از بناهای تاریخی هرات و مخصوصاً ترمیم بناهای تیموری آن توسط معمار عزیز ایرانی دکتر آرش بوستانی صورت گرفته، اما خرابیهای به بار آمده در این زمینه به حدی گسترده است که رسیدگی به آنها در این دوره خطیر تاریخی نیاز به زمان بیشتر دارد.