در آغاز گفتگو درباره تاریخچه شکل گیری موزه ملی ایران بفرمایید
موزه ملی ایران برای نخستین بار در سال ۱۲۹۵ خورشیدی در یکی از اتاقهای دارالفنون شکل گرفت، اما موزه ملی فعلی که «موزه ایران باستان» گفته میشد، توسط آندره گدار معمار فرانسوی طراحی شد. گدار در ابتدا طرح گستردهای برای موزه در میدان مشق در نظر داشت که با آن موافقت نشد و در نتیجه ایشان در گوشه جنوب غربی میدان مشق در فضای کوچکتری موزه را طراحی کرد. گدار طراح و مدیر اداره عتیقات وقت در نامهای به تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۱۳ اعلام داشته که «این بنای موزه پس از ۱۰ سال کاملا غیر مکفی و به واسطه نداشتن اراضی نمیتوان به وسعت آن افزود». اما در ۲۱ اردیبهشت دستور آغاز ساخت بنای موزه ایران باستان از سوی علی اصغر حکمت شیرازی، وزیر وقت معارف، به آندره گدار ابلاغ شد و او از ۲۲ اردیبهشت ۱۳۱۳ خورشیدی، کار بررسی جزییات نقشه ساخت ساختمان موزه ایران باستان را شروع نمود. نقشه اجرایی ساختمان در ۳۰ تیرماه ۱۳۱۳ تصویب و عملیات اجرایی آن آغاز شد. عملیات ساختمانی تا سال ۱۳۱۶ به اتمام میرسد و از ۱۳۱۶ تا ۱۳۱۸ ویترین آرایی و چیدمان آثار موزه طول کشید. تحت تاثیر فضای حاکم در آن روزگار و گرایشهای ملی گرایانه، نام موزه ملی ایران به موزه ایران باستان تغییر یافت. گشایش رسمی موزه ایران باستان در تاریخ ۴ اردیبهشت، ۱۳۱۸ همزمان با سیزدهمین سالگرد تاسیس سلسه پهلوی اول و همزمان با جشن عروسی محمدرضا پهلوی و فوزیه در تهران صورت گرفت.
موزه ایران باستان تا سالها با همین عنوان شناخته میشد و محلی برای نمایش و نگهداری اشیایی بود که بیشتر حاصل کاوشهای باستانشناسی در سراسر ایران بودند. در دهه ۵۰ طرح توسعه موزه در دستور کار قرار گرفت و قرار شد که فضای دو حیاط مرکزی موزه ایران باستان به فضای نمایش آثار و خدمات موزهای تبدیل شود. اجرای این برنامه به شرکت بین المللی اوراورپ واگذار شد که عملیات اجرایی آن تا مرحله اسکلت پیش رفت اما ادامه نیافت. در همین سالها گنجینه مرکزی بین دو موزه ایران باستان و ساختمان فعلی موزه باستانشناسی و هنر اسلامی ایران ساخته شد که محل نگهداری یافتههای حاصل از بررسی و کاوش باستانشناسی بود.
موزه ایران باستان از تابستان سال ۵۷ به دلیل انجام پروژه بهسازی و تعمیرات تعطیل شد. عملیات بهسازی زیرزمین موزه ایران باستان از سال ۱۳۵۹ آغاز و تا سال ۱۳۶۴ زیر نظر مهندس علیاکبر سعیدی صورت گرفت که گزارش مفصل آن توسط ایشان تدوین شده و در مرکز اسناد موزه موجود است. در این پروژه علاوه بر تجهیز مخازن، ویترینها نیز مورد بازنگری قرار گرفت و کتابخانه مجموعه نیز توسعه پیدا کرد. موزه در ۱۹ بهمن ۱۳۶۵ مجدداً بازگشایی شد.
کتیبه مرمری سردر ورودی موزه که منقش به شعری از ملک الشعرای بهار بود به آیات کلام الله مجید تغییر کرد. البته فضای نمایشی موزه تغییری چندانی ننمود و اشیا در موزه ایران باستان همانند سابق در دو طبقه به نمایش گذاشته شده بودند، در طبقه همکف آثار پیش از اسلام و در طبقه اول آثار دوره اسلامی قرار داشت.
در سال ۱۳۶۷ پس از تصویب اساسنامه سازمان میراث فرهنگی در مجلس شورای اسلامی، با پیوستن گنجینه ذخائر مرکزی به «موزه ایران باستان»، این مجموعه به «موزه ملی ایران» ارتقا یافت. به این ترتیب در نام و عملکرد موزه تغییراتی ایجاد شد و نگاه کلانتری به این موزه شکل گرفت.
در کنار موزه ایران باستان ساختمانی وجود داشت که در دهه ۲۰ و ۳۰ طراحی و ساخته شده بود و بیشتر برای برگزاری نمایشگاههای هنری و سمینارها از آن استفاده میشد. عملیات بهسازی و مرمت این ساختمان از سال ۱۳۶۹ آغاز شد و سپس آثار دوره اسلامی طبقه اول موزه ایران باستان به این ساختمان منتقل و در ۲ آبان ماه ۱۳۷۵ به عنوان موزه دوران اسلامی گشایش یافت که امروزه ما به عنوان «موزه باستانشناسی و هنر اسلامی ایران» میشناسیم. «موزه باستانشناسی و هنر اسلامی ایران» تا سال ۱۳۸۴ فعالیت داشت. در این سال به سبب مشکلات ناشی از تاسیسات بسته شد و پس از وقفهای دهساله برای بهسازی، سرانجام با تلاش و ممارست مضاعف در سال ۱۳۹۴ مجدداً بازگشایی شد.
در سال ۱۳۹۴ علاوه بر بازگشایی موزه باستانشناسی و هنر اسلامی ایران، در موزه ایران باستان هم تغییراتی انجام شد. تا این زمان کلیه آثار پیشازاسلام تنها در طبقه همکف ایران باستان نمایش داده میشد. در سال ۱۳۹۴ طبقه اول موزه که پیش از آن تا حدودی بلااستفاده باقیمانده بود به آثار دوران پیش از تاریخ اختصاص یافت. این تغییر عملا امکان نمایش صدها هزار سال پیشینه فرهنگی و سکونتی انسان در فضایی گسترده را فراهم کرد. در این طبقه آثاری از دوران پارینهسنگی تا هزاره چهارم که به نام «دوره پیشازتاریخ» میشناسیم، به نمایش درآمد و طبقه همکف به آثار دوران تاریخی اختصاص پیدا کرد. در طبقه همکف هم تلاش شد که بر بخشهای بزرگی از تاریخ ایران که مغفول مانده بود تاکید بیشتری شود. بطور سنتی دوران تاریخی در این موزه با تاکید بر دورههای هخامنشی تا ساسانی بوده است. ما تلاش کردیم این نوع نگاه را تغییر دهیم. چرا که در ایران نخستین شواهد نگارش از ۳۲۰۰ پیش از میلاد در شوش و چغامیش و تپه یحیی و تپه پردیس تهران یافت شده است. از طرفی ما فرهنگ و تمدن عیلامی و معبد چغازنبیل را داریم که ثبت جهانی شده است، نمیتوانیم بگوییم تاریخ نوشتاری ما از دوره هخامنشی شروع میشود. در واقع دوره عیلامی شاهد شکلگیری نخستین حکومت با ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فراگیر است. به این ترتیب موزه باستانشناسی مادر کشور با توسعه فضای نمایش، گامی مهم در معرفی باستانشناسی و پیشینه فرهنگی ـ تمدنی ایران برداشت و به معنا و مفاهیم تخصصی خود نزدیک شد. علاوه بر این تغییر محتوایی، در توالی فرهنگی نمایش آثار موزه ایران باستان هم تغییراتی صورت گرفت.
موزه ملی ایران یکی از کتابخانههای غنی حوزه میراث فرهنگی را دارد، وضعیت کتابخانه موزه چگونه است؟
یکی از بخشهای مهم موزه ملی ایران که محل رجوع مخاطبین موزه و پژوهشگران عرصه میراث فرهنگی است، کتابخانه موزه است که به نوعی قدیمیترین کتابخانه تخصصی باستانشناسی در ایران محسوب میشود. در دهه شصت که انتشارات و حجم کتابهای این کتابخانه افزایش پیدا کرد، گروه بهسازی موزه تصمیم گرفت فضای کتابخانه را توسعه دهد و یک نیمطبقه به آن اضافه کند. اهمیت کتابخانه موزه ملی ایران به این جهت است که این موزه تقریبا بسیاری از کتب مربوط به باستانشناسی ایران که در سطح دنیا منتشر شده و میشوند را دارا است. نکته دیگر هم این است که کشورهایی که بعد از انقلاب رابطه سیاسی با ایران نداشتند، مراودات فرهنگی و پژوهشی خود را با کتابخانه موزه ایران باستان حفظ کردهاند و کتابهایی که منتشر میکنند را به طرق مختلف به کتابخانه اهدا میکنند. فرهنگ اهدای کتاب به کتابخانه موزه ایران باستان رسمی است که از گذشته بوده و هنوز هم ادامه دارد. درست است که این روزها کتابها به صورت دیجیتال در اختیار دانشجویان و پژوهشگران قرار میگیرد، اما کتابخانه موزه ملی ایران سالها تنها مرجعی بود که نیازهای منابع باستانشناسی کشور را تامین میکرد. در حال حاضر هم بزرگترین آرشیو تخصصی در زمینه باستانشناسی ایران در همین کتابخانه قرار دارد و مورد استقبال پژوهشگران است و تلاش داریم که دسترسی به آن بصورت برخط میسر شود.
موزهها دارای کارکرد پژوهشی هستند، در موزه ملی ایران ساختار و فعالیتهای پژوهشی چگونه است؟
از زمان شکل گیری موزه ملی ایران جنبه پژوهشی آن مورد توجه بوده است، به طوری که از همان ابتدا بخشهای مختلف پژوهشی، مثل بخش پیش از تاریخ، بخش تاریخی، بخش اسلامی یا بخش مهر و سکه وجود داشتند. سپس هم به دلیل ذات پژوهشی و نیاز جامعه علمی کشور، بخشهایی از قبیل پارینهسنگی، بخش مطالعات سفال، کتیبهها و استخوانشناسی نیز به موزه اضافه شده است و شاهد توسعه بخش پژوهشی موزه هم بودیم. این بخشها بر اساس نیازهای موزه شکل گرفته است، به طور مثال در گذشته پژوهشگران روی استخوانهای حاصل از کاوشهای باستانشناسی کار مطالعاتی انجام میدادند، اما یک بخش کاملاً تخصصی مأمور این کار نبود. یا کتیبهها که زیرمجموعه بخش تاریخی و به شکل پراکنده در قسمتهای مختلف مورد مطالعه قرار میگرفتند، حالا یک بخش مجزا دارند. در بخش پیش از تاریخ تقریبا به آثار پارینهسنگی پرداخته نمیشد. اما در حال حاضر بخش مستقلی برای این دوران طولانی که بیش از ۹۵ درصد پیشینه سکونت انسان در ایران را در برمیگیرد، در موزه وجود دارد که نزدیک به ۸۰ – ۹۰ هزار اثر در اختیار دارد و از بخشهای فعال موزه است که در سطح بین المللی کاملا شناخته شده است. امروز بخش جداگانهای ساماندهی فعالیتهای پژوهشی را بر عهده دارد و مرکز تعاملی برای پژوهشگران داخلی و خارجی است.
در گذشته بخش حفاظت و مرمت موزه ملی با مرکز باستانشناسی مشترک بود. اما در ۱۳۶۶ این بخش مستقل شد و پژوهشکده حفاظت و مرمت زیر نظر پژوهشگاه میراث فرهنگی شکل گرفت. در حال حاضر این دو واحد به کل کشور خدمات پژوهشی و مرمتی ارائه میکنند. به دلیل تجربه کارشناسان و حسن شهرتی که بخش حفاظت و مرمت موزه ملی دارد، گاهی اطلاعات و اشیا بهدستآمده در کاوشهایی که در کشور انجام میشود، برای موزه ارسال و مرمت آن در بخش حفاظت و مرمت موزه ملی انجام میشود. از طرفی به دلیل اینکه همایشهای سالانه باستانشناسی در این موزه برگزار میشود، اشیا منتخب تازهترین کاوشهای علمی به موزه ملی منتقل میشود تا کارشناسان ما مرمت آن را انجام دهند و به همین خاطر هر سال اطلاعات جدیدی حاصل از کاوشها وارد بخش حفاظت و مرمت موزه میشود.
قبل از انقلاب تقریبا کلیه مجموعههای مربوط به کاوشهای باستانشناسی سراسر کشور وارد موزه ملی میشد. اما بعد از انقلاب با تصمیماتی که اتخاذ شد در هر استان اداره کل میراث فرهنگی دایر شد و موزههای استانی صاحب مخزن شدند و آثار بهدستآمده از کاوشهای هر استان در موزه همان استان نگهداری میشود. البته یکی از موضوعاتی که ما دنبال میکنیم این است که آثار نخبه از سراسر کشور به موزه ملی ایران تحویل داده شود تا بتوان امکان نمایش آنها را در سطح ملی و بین المللی فراهم کرد.
برای افزودن اشیا جدید به مخزن موزه، آیا ظرفیت و زیرساخت لازم برای نگهداری و حفاظت آن وجود دارد؟
موزه ملی ایران با توجه به راهبردش که تقویت موزههای کشور است، تاکنون بیش از ۸۰ هزار شی و مواد فرهنگی را جهت غنیسازی به دیگر موزههای کشور منتقل کرده است. در عوض موزه انتظار دارد که آثار نخبهای که از کاوشهای علمی و باستانشناسی به دست میآید، به صورت نمایشگاههای موقت و دائم در موزه ملی به نمایش در بیاید و تحویل این موزه شود. تا از این طریق ارتباط بین موزه ملی و موزههای استانی حفظ شود. خوشبختانه موزه ملی ایران زیر ساخت لازم در مخازن را دارا است و امکان دریافت منتخب آثار نویافته از نقاط مختلف کشور را دارد.
چه تعداد شی حاصل از کاوشهای باستانشناسی در سالهای اخیر به موزه ملی منتقل شده است؟
از آنجا که راهبرد سازمان وقت میراث فرهنگی در مورد انتقال آثار به موزه ملی ایران در دهه ۶۰ تغییر کرد، بعد از انقلاب اسلامی تعداد معدودی آثار به مخزن موزه ملی منتقل شده است. هر استان که کاوش باستانشناسی در آن انجام میشود، آثار را بررسی و مطالعه میکند و بعد در موزههای همان استان نگهداری یا به نمایش درمیآیند. جز معدود آثاری که در کاوشهای محدوده جغرافیایی استان تهران به دست آمده و چند مجموعه از کاوشهای ارجان و جوبجی استان خوزستان و تعدادی کمی یافتههای پیش از تاریخ، آثار چندانی به موزه ملی منتقل نشده است. موزه ملی ایران باید محل نگهداری آثار نخبه کشور باشد و مثل همه موزههای ملی و مهم جهان آثار منحصر به فرد و خاص در آن نگهداری و در سطح ملی و بین المللی به نمایش در بیاید.
به نمایشگاههای بینالمللی موزه ملی اشاره کردید، در سالهای اخیر ارتباطات بینالمللی موزه ملی در قالب برگزاری نمایشگاههای دو سویه افزایش چشمگیری داشته است، تاثیرات این نمایشگاهها در معرفی موزه ملی و ایران در سطح بینالمللی را چطور ارزیابی میکنید؟
موزهها با نمایشگاهها زندهاند. اگر نمایشگاه نباشد، موزه گورستان اشیاست و اتفاق نویی در آن نمیافتد. تبادل موقت آثار میان موزههای بزرگ و حتی کوچک برای برگزاری نمایشگاه یک امر مرسوم و افتخارآمیز در موزهداری جهان است. ما به عنوان موزه ملی کشور باید با ملتهای دیگر ارتباط داشته و نمیتوانیم از این قاعده مستثنی باشیم. عدم ارتباط با موزههای دیگر مثل این است که یک تیم ورزشی ملی بگوید من با هیچ تیم خارجی بازی نمیکنم و فقط در تهران با تیمهای مشهور دسته اول کشور بازی میکنم. اگر ملی هستیم باید این ارتباط را با کشورهای دیگر برقرار کنیم.
برگزاری نمایشگاههای بینالمللی موزه ملی مربوط به سالهای اخیر نیست، یکی از نخستین نمایشگاهی که از آثار ایران در خارج از کشور برگزار شد، نمایشگاهی بود با عنوان «هفت هزار سال هنر ایران» که در سال ۱۳۴۰ در شهر پاریس برگزار شد. آقایان رومن گیرشمن، محسن فروغی و عیسی بهنام به عنوان مسئولان نمایشگاه طرف ایرانی ـ فرانسوی بودند. این نمایشگاه ابتدا در پاریس برگزار شد و بعد هم به آمریکا رفت.
نمایشگاه دیگری درباره اورارتو در شهر مونیخ آلمان برگزار شد که در این نمایشگاه آثاری که باستانشناسان آلمانی در تپه بسطام و حوزه شمال غرب به دست آورده بودند از ایران شرکت داده شد. نمایشگاههایی هم از موزههای بزرگ مانند منشور کوروش از موزه بریتانیا در سال ۱۳۵۰ در موزه برج آزادی یا نمایشگاه شاهکارهای ساسانی موزه آرمیتاژ در سال ۱۳۵۲ در موزه ایران باستان برگزار شد. پس از انقلاب اسلامی ما به جز نمایشگاههای داخلی، تا سال ۱۳۷۹ نمایشگاهی از موزههای خارجی نداشتیم. در سال ۱۳۷۹ نمایشگاه «هفت هزار سال فرهنگ و هنر ایران» به صورت تور نمایشگاهی در کشورهایی مثل ایتالیا، بلژیک، آلمان، سوییس، کرواسی و پرتغال برگزار شد. این نمایشگاه یکی از اتفاقات مهم موزهای ایران بود که توانست در بسیاری از کشورهای مهم دنیا به معرفی ایران بپردازد. پس از آن نمایشگاه مهم منشور کوروش در سال ۱۳۸۹ از موزه بریتانیا به تهران آمد و بازتاب بسیار گسترده داشت.
طی چهار دهه اخیر در مجموع ما نزدیک به ۴۰ نمایشگاه خارجی برگزار کردیم. اما رویکردمان در برگزاری نمایشگاه بینالمللی از سال ۱۳۹۴ تغییر کرد. به این شکل که ما با این شرط آثار موزه را در اختیار موزههای دیگر کشورها قرار میدهیم که نمایشگاه بصورت دو سویه برگزار شود و از همتایان خارجی موزه خواسته شد متقابلاً آثاری برای نمایش در ایران در اختیار موزه قرار دهند که مورد استقبال قرار گرفته است. در چند سال گذشته آثار ۷ کشور برای برگزاری نمایشگاه وارد کشور شد که عبارتند از
- ایتالیا: نمایشگاه پیکرهای برای صلح: تندیسهای پنه لوپه از تخت جمشید تا رم ۱۳۹۴
- ارمنستان: نمایشگاه «ارمنستان و ایران، خاطره یک سرزمین» ۱۳۹۶
- کره جنوبی: نمایشگاه «سیلا و پارس، یک خاطره مشترک» ۱۳۹۶
- فرانسه: نمایشگاه «موزه لوور در تهران» ۱۳۹۶
- هلند: نمایشگاه «باستانشناسی و هنر سرزمین هلند» ۱۳۹۷
- اسپانیا: «میراث باستانشناسی اسپانیا» ۱۳۹۸
- آلمان: گزیدهای از آثار معدنکاری باستانی از موزه معدن آلمان در بوخوم ۱۴۰۰
در سالهای اخیر بحران همه گیری کرونا بر نمایشگاههای موزهای تاثیر منفی داشت و اکنون پس از پایان این بحران، موزهها بزرگ جهان مجددا برنامهریزی برای گشایش نمایشگاه موزهای را در دستور کار قرار دادند و موزه ملی ایران هم یک برنامه نمایشگاه متقابل با چین را در برنامه کاری خود دارد.
وضعیت مخزن موزه در چه شرایطی است؟
مخزن موزه ابتدا در بخش ساختمان موزه ایران باستان قرار داشت تا اینکه در دهه پنجاه طرح توسعه مخرن در دستور کار قرار گرفت و بین دو موزه ایران باستان و موزه باستانشناسی و هنر اسلامی مخزن موزه ایجاد شد. خوشبختانه مخزن با اصول استاندارد موزهای ساخته شده است و یکی از مخازن امن و با تجهیزات موزهای کشور است و اکنون بیش از ۳ میلیون اشیا و مواد فرهنگی در آن نگهداری میشود.
لطفا در بخش پایانی این گفتگو درباره برنامه آینده موزه ملی ایران هم توضیحاتی بفرمائید.
موزه در کارکرد معاصر خود، تعاریف جدیدی پیدا کرده است و دیگر صرفا محل نگهداری اشیا نیست. موزه یک نهاد فرهنگی پویا است که وظایف مهمی در قبال فرهنگ و جامعه دارد. از طرف دیگر فناوریهای نوین سبب شده که موزهها از حصار فیزیکی خود خارج و از طریق شبکههای اجتماعی و… با جهان پیرامونی خود ارتباطات گستردهای برقرا کنند. لازم است ما نیز به این ابزارهای نوین تجهیز شویم و نگاهمان را به موزهها تغییر دهیم.
موزه ملی ایران نیازمند بروزرسانی است. موزه ایران باستان به ویژه باید بازطراحی، بازسازی و مقاومسازی شود و به ابزار موزهداری روز نیز مجهز شود، تا بتواند به همه طیفهای سنی و مخاطبین خدمات ارایه کند. سیستمهای واقعیت افزوده که امروز در همه موزههای بزرگ وجود دارد، در موزه ملی هم باید مورد استفاده قرار گیرد. متاسفانه به خاطر مشکلات زیر ساختی سایبری در این حوزهها کارنامه خوبی نداریم. موزه بایستی خدمات برخط داشته باشد و بتواند اطلاعات اشیا غیرقابل نمایش را بصورت کاتالوگ آنلاین ارائه کند. موزه باید به این سمت برود که اطلاعات خود را با کسانی که نمیتوانند به شیئ دسترسی داشته باشند به اشتراک بگذارد.
یکی از موضوعات مهم «طرح توسعه موزه ملی ایران» است که دولت در این خصوص در سال ۸۲ مصوبهای داشت. طبق این طرح ساختمانهای اداری و دولتی در میدان مشق باید برای توسعه موزه ملی ایران تغییر کاربری دهند و موزههای موجود نیز تقویت گردند. متاسفانه این مصوبه هیات وزیران شکل اجرایی پیدا نکرد. در دولت سیزدهم با پیگیری جناب آقای مهندس ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و جناب دکتر دارابی قائم مقام وزیر و معاونت میراث فرهنگی در بازدید نظارت ستادی رییس جمهور در پاییز ۱۴۰۱ از موزه ملی ایران، ایشان دستور بر اجرای کامل طرح توسعه موزه ملی ایران را صادر فرمودند و جلسات متعددی در این زمینه برگزار شد. ما امیدواریم که اجرای طرح توسعه در میدان مشق در دولت سیزدهم شکل اجرایی بگیرد و از طرف دیگر در حال مذاکره و مطالعه برای ساخت موزهای نو در تهران هستیم. ضروری است که موزه ملیای در شأن میراث فرهنگی ایران بسازیم. متاسفانه از این لحاظ از همتایان منطقهای عقب هستیم و بایستی این مشکل را بطور جدی پیگیری و حل کنیم تا بتوانیم موزه ملی در استانداردهای بین المللی داشته باشیم.