نوروز بهعنوان یکی از عظیمترین و کهنترین آئینهای ملی که در زمره میراث جهانی نیز قرار دارد و همگان از منظر ادب و احترام به آن نظر انداخته و مبهوت شکوه و عظمتش هستند. مجموعهای از آدابورسوم است که نیاکان ما به پیشواز زایش دوباره طبیعت به اجرای آن میپرداختند. در این آئین ملی که در گسترهای فراتر از مرزهای کنونی ایران رواج داشته و هنوز در همان گستردگی مرسوم است، بسته به نوع قومیت و خاستگاه بومی تغییراتی به وجود آمده که اگرچه به آن شمایل تازهای داده است، اما در باطن همان رویه جاری و روح سرزنده در ایران باستان بر آنها حاکم است و اگرچه در اجرای آن میان قومیتها و ملیتهای مختلف، گاه تفاوتهای فراوانی را شاهد هستیم، با این وجود بسیاری از آدابورسوم این جشن کهن همچنان استوار و محفوظ باقیمانده و شمولیت برخی از آنها بهگونهای است که تقریباً امروزه میتوان آنها را در زمره آداب جهانی و مشترک نوروز برشمرد.
در صورت کلی آئینهای نوروزی را میتوان در سه دستهبندی مهم پیشواز، آداب نوروزی و آئینهای بدرقه تفکیک نمود.
پیشواز نوروز گاه بیش از یک ماه قبل از فرارسیدن عید آغاز میشود و با سلسله جشنها و رفتارهایی مقارن است که تقریباً بهتساوی در همه اقوام قابل ردگیری هستند.
آیینهای مربوط به پیشواز نوروزی، از مفصلترین مراسمهایی است که یک فرهنگ میتواند برای یک مقوله ملی تدارک ببیند. مجموعهای ارزشمند از آدابورسوم که تحت تأثیر باورهای ملی، مذهبی یا قومی انجام پذیرفته و جلوهای زیبا از برگزاری این جشن باستانی را سبب میشوند.
- خانهتکانی
ایرانیان از عهد باستان بر این باور بودند که کثیفی خانه و گردآلودگی آن منجر به آزردگی روح و روان درگذشتگان میشود و آنان که هرساله در آستانه فروردین به خانه بازمیگردند، با دیدن خانه پاکیزه و آراسته، شاد شده و برای اهل خانه برکت آرزو میکنند.
سیاهی زدایی از دیوارها نیز بر پایه باوری است که نیاکان ما داشتند مبنی بر اینکه اهریمنان در تاریکی و سیاهی لانه میکنند و ازاینرو بایستی در آستانه سال نو با سفید اندود کردن دیوارهای خانه آنان را از خود دور کرد. این رسم هماکنون در برخی از روستاهای کشور همراه میشود با نقاشی گل و مناظر طبیعی بر روی دیوارهای بیرونی خانه که پدیدآورنده مناظر بسیار زیبایی است.
ازاینرو خانهتکانی یا به قول مردم شاهرود «خانه در ریزی»، یکی از مهمترین بخشهای مراسم استقبال از بهار را در میان جامعه ایرانی به خود اختصاص داده و تقریباً در تمامی ماه اسفند روند آن ادامه دارد و مسئولیت مستقیم آن بر عهده خانمهای خانه است. گردگیری خانه، چیدمان جدید لوازم قدیمی خانه، دور انداختن لوازم قدیمی، اضافه، خراب یا شکسته و جایگزین کردن آنها با لوازم نو وسایل جدید، فرش تکانی، گلیم شوری و قالیشویی، بندزنی چینیهای شکسته ازجمله مواردی است که در این رسم زیبا اجرا میشود.
در روستاها خانهتکانی شکل جدیتر و زیباتری به خود میگیرد و شستشوی قالی، قالیچه و گلیم در آب رودخانه یا چشمهها نمود بسیار زیبایی مییابد. بهویژه آنکه نمای بسیاری از خانهها توسط زنان روستایی با دوغابی از گچ یا کاهگل نونوار میشود.
در برخی از شهرهای آذربایجان، نخستین چهارشنبه اسفند تحت عنوان چهارشنبه موله به این امر اختصاص دارد.
- سبز کردن گندم
سبز کردن گندم، عدس، تره تیزک (شاهی) و … از دیگر آدابورسوم عید است. این رسم معمولاً از پانزده تا بیست روز مانده به عید اجرا میشود و به این شرح است که خانم خانه به تعداد جمعیت خانواده چند مشت گندم، عدس و یا … را ظرفی سفالی میریزد و در هر مرتبه برای فرد موردنظر دعایی میخواند و آرزوی سلامتی برای او میکند و به تعداد دانههای ریخته شده در بیرون ظرف تخممرغ یا سکه به فردی مستمند بهعنوان صدقه میدهند تا سرسلامتی او باشد. درصورتیکه تعداد مشتهای سبزه به اعداد مقدس هفت یا دوازده میرسید نشانه شگونی آن سال برای اعضاء خانواده بود، ازاینرو در میان ایرانیان رسم بر این منوال بود که اگر تعداد اعضاء خانواده شش یا یازده نفر بود یکمشت گندم نذری به آن اضافه میکردند تا به یمن آن برکت سال نو نصیب خانواده شود.
سپس روی دانهها را با آب نیم گرم پوشانده و درجایی با درجه دمای مطلوب قرار میدهد تا رویش جوانههای آن آغاز شود. بعدازاین مرحله دانههای جوانهزده را در دستمال مرطوبی نگه میدارند تا برگهای آن رشد کند، با شروع این روند سبزه را در یک سینی یا بشقاب قرار داده و هرروز به آن آب میدهند تا بهطور کامل سبز شود. با تکمیل شدن رشد گیاه، دور آن را با روبانی قرمز میبندند و بر سفره هفتسین میگذارند تا نماد شادابی، سرسبزی و پیوند انسان با مظهر طبیعت باشد.
در ایران تا سدههای نخست اسلامی بهویژه در مناطق مرکزی رسم بر این منوال بود که در اوایل اسفند در میدان شهر، دوازده ستون از خشت خام برپا میکردند و بر روی هر یک از این ستونها بذر گندم، جو، برنج، باقلا، کاجیله، ارزن، ذرت، لوبیا، نخود، کنجد، عدس و ماش میکاشتند و از آنها نگاهداری میکردند و در ششمین روز فروردین سبزهها را با شادی کنده و در اطراف شهر میپراکندند تا زمینهای زراعی از خیروبرکت سال نو بهرهمند شوند.
همچنین در میان کشاورزان مرسوم بود که انواع غلات را در ظرفهای مختلف میکاشتند و از رشد آنها در نوروز خوبی و بدی زراعت آن غله را در طول سال جدید حدس میزدند.
- سمنوپزان
یکی از سختترین مراسمهای مربوط به نوروز پخت سمنو است که تدارکات آنگاه از ۵۰ روز پیش از نوروز آغاز میشود. در قدیم خانمها معمولاً ظرفهایی وسط حیاط یا پشتبام میگذاشتند تا از آب باران پر شود و همزمان مقداری گندم در پارچههای سفید و نازک میریختند و در آب قرار میدادند تا گندمها جوانه بزنند. سپس آنها را درجایی پهن میکردند تا خشکشده و برای آسیاب کردن یا دستاس آماده شود و آرد بهدستآمده را با مقداری آرد معمولی مخلوط میکردند و آن را درجایی مخصوص با هوای مطبوع قرار میدادند تا بتوانند در دهه پایانی اسفند آن را با انواع ادویهجات مانند زردچوبه، دارچین، سیاهدانه و کراویه مخلوط کرده و خمیر مخصوص سمنو را تهیه نمایند.
باور غالب بر این است که نباید چشم مردها، زنان چند بخته و افراد ناپاک به گندم خیسخورده سمنو بیافتد.
با آماده شدن خمیر، آن را اندازههای کوچک و بزرگ در دیگ کوچکی از مس میگذاشتند و همچنان که زیر آن را با آتش روشن میکردند، بر روی آن نیز زغالهای آتشین قرار میدادند تا سمنو بهآرامی بهصورت کامل پخته شود، سپس آنها را به تکههای مناسب تقسیم و بر سر سفره هفتسین قرار میدادند تا بتوانند از میهمانان نوروزی خود پذیرایی کنند.
پخت سمنو معمولاً در نقاط مختلف کشور با برپایی مجلس روضه حضرت زهرا (س) همراه است چراکه بنا بر باور مذهبی سمنو در زمره مهریه حضرت ایشان است و از این منظر سمنو یک نذر مذهبی در پایان سال نیز بهحساب میآید. رسم است که در این مجلس در دیگ سمنو در شب مجلس روضه تا سحر روز باز نمیشود. تا بنا بر اعتقاد حضرت فاطمه نقش پنجه را بر روی آن حک نموده و آن را متبرک سازد. ترسیم پنجه بر روی سمنو به معنای پذیرش نذر و شگونی سال آینده برای تمام کسانی است که در پخت آن مشارکت داشتهاند.
- عروس گوله
«آروس گوله» یا «عروس گوله» آیین نمایشی است که پیشترها بهویژه در خطه شمال ایران در نیمهٔ دوم اسفندماه برگزار میشد و امروزه بهندرت میتوان شاهد برپایی آن در روستاهای غرب استان مازندران و شرق استان گیلان بود. بازیگران در این نمایش بین چهار تا هفت نفر هستند و پس از غروب آفتاب در حیاط یا فضای جلوی خانههای مردم روستا به اجرای نمایش پرداخته و در ازای آن از صاحبخانه هدایایی چون برنج، تخممرغ و شیرینی و گاهی پول دریافت میکنند.
سرخوان، غول، پیر بابو، عروس گولی و کولبارچی ترکیببندی نقشهای این نمایش هستند و ترتیب اجرای آن نمایش بدین گونه است که تصاحب کاس خانم یا ناز خانم بهعنوان عروسی زیبا، محل مناقشه و نزاع پیر بابو غول شده و آن دو برای پیروزی در این نبرد عاشقانه مجبور به گرفتن کشتی میشوند که این حرکت با آواز خوانندهای محلی به همراه صدای ساز سرنا و دهل و نیز تشویق، شادی و پایکوبی تماشاگران فضایی دلنشین را در شبهای پیش از نوروز فراهم میآورد.
نمایش که درواقع ریشه در آیینهای نیایشی کشاورزان دارد، ریشه در سنتهای نمایشی کهن ایران دارد و بهصورت نمادین به جدال خیر و شر میپردازد و درنهایت با پیروزی پیربایو بر غول به پایان میرسد. این پیروزی بهنوعی تداعیگر آمدن بهار و شکستن سیاهی و سرمای زمستان نیز هست.
پیر بابو با چهره سیاه شده توسط زغال و نیز کلاه قیفی شکل خود درواقع میتواند نمونهای از حضور حاجیفیروز در این نمایش آیینی باشد.
در این نمایش غول، بهعنوان موجودی افسانهای، درشت پیکر و سادهلوح که دمی از جارو کلاهی از کلوش (ساقه برنج) برای او درست کردهاند و دستهای از ساقه و پوشال خشکیده برنج در دست دارد، زنگولههایی نیز بر دست، کمر و پای خود بسته که با هر حرکتی به صدا درآمده و نوای دلنشینی را از خود بهجای میگذارند.
نقش ناز خانم یا عروس گوله نیز بر عهده یکی از جوانان مجرد روستاست که با کمی آرایش سنتی برای این نقش آمادهشده است. کولبارچی نیز فردی است که با کیسهای بر پشت همهجا گروه را همراهی میکند وظیفهاش جمعآوری هدایا و حمل آنها در کولهاش میباشد.
- نوروزی خوانی
بشارت بهار و سرسبزی، بهانهای بود تا آیین بسیار زیبای نوروزی خوانی در شهرها و روستاهای ایران در طول سدههای متناوب در هفته پایانی سال اجرا شود.
در این مراسم جذاب و شاد، معمولاً چند چاووشخوان فانوس به دست گرفته و در ابتدای ساعات شب درحالیکه دوتکه چوب را به هم میزنند و با کوبیدن درب منزل اهالی محل یا روستا، اجازه نوروز خوانی میگرفتند. اگر کسی که در را باز میکرد مرد بود، آنها به حیاط خانه دعوت میشدند و اگر زن یا کودک در را باز میکرد در بیرون محوطه خانه به نواختن ساز و خواندن آواز میپرداختند.
عدم باز شدن در خانه به معنای آن بود که افراد خانواده در سالی که گذشت داغدار عزیزی هستند و یا اینکه بیماری دارند، لذا نوروز خوانان در چنین مواقعی با ذکر صلوات آرزوی سلامتی کرده و به سراغ خانه دیگری میرفتند.
معمولاً اشعار این آیین در مدح ائمه اطهار (ع) بود که در برخی از مناطق ایران اشعاری از شاهنامه نیز بهبه آن اضافه میشد. صاحبخانه با دادن شیرینی و پول نوروز خوانان را بدرقه و در ازای این هدیه از آنها شاخه گل یا دست بند پارچهای سبزرنگ متبرک شده دریافت میکرد.
- میر نوروزی
ایرانیان از دیرباز دریافته بودند که تنظیم گردش سالیانه فصول در ۳۶۵ روز و ۴ ساعت صورت میپذیرد. در نتیجه تقسیمبندی دوازدهگانه ماه در بخشهای مساوی ۳۰ روزه، درنهایت ۵ روز در هر سال اضافه میآید که زرتشتیان آن را به اسفند اضافه نموده و به آن پنجه دزدیده میگفتند. (در سالهای کبیسه این میزان به ۶ روز افزایش مییابد)
ایرانیان در پنجه دزدیده هیچ کار و تلاشی نمیکردند و یکسره به جشن، پایکوبی و آتشافروزی میپرداختند. گویی که این ۵ روز در زمره سال محاسبه نمیشود.
سبقه و تاریخ آیین میر نوروزی دقیقاً به همین ۵ روز آخر سال مربوط میشود.
طبق این آیین فردی عامی از میان مردم بهعنوان پادشاه یا امیر انتخاب و فرمانروایان و حکام محلی، زمام امور شهر را بر عهده وی میگذاشتند تا او پادشاه امارتی ۵ روزه باشد. احکام این پادشاه موقت در جهت فراهم ساختن شادی، نشاط و سرگرمی عموم صادر و همه افراد شهر موظف به اجرای آنها بهمانند حکم حکومتی حاکم بودند.
میر نوروزی برای خود وزرایی نیز داشت که به او در اداره شهر و صدور احکام مضحک کمک میکردند، کهن وزیر، وزیر دست راست، وزیر دست چپ، میرزا بنویس یا منشی دربار، جارچی، دلقک یا وشکهرن، خدمتگزاران و خنجرزنان، رامشگران و نوازندگان محلی ازجمله کادر اداری و حکومتی او به شمار میآمدند.
در این میان کهن وزیر مشاور ارشد میر بوده و عموماً از میان پیرمردان موجهی انتهای میشد که در ضمن بذلهگویی بتواند در صورت صدور حکمهای غیراصولی نسبت به تلطیف آنها اقدام نماید. وزرای دست راست و چپ به ترتیب مجری اوامر عادی و دستورهای غیرعادی و مضحک بودند.
نمادسازی در آیین میر نوروزی، از رمز و راز بسیاری برخوردار است که فرصت آن در این نوشتار نیست، اما بهطور خلاصه میتوان اجرای این آیین را در استعارهای از گذرا بودن حکومت پادشاهان دانست و اینکه اگر حاکمی در جهت رفاه مردمش حکم کند سرزمینی شاد و اگر به ظلم و ستم حکمرانی کند نتیجهای عکس گرفته و درنهایت به عقوبتی سخت دچار میشد، چنانچه اگر میر نوروزی حکمی خلاف عدالت صادر مینمود بعضاً در همان روز حتی به مرگ نیز محکوم و یا در پایان عهد حکمرانیاش با مجازاتی شدید روبرو میشد.
این آیین در شکلهای مختلفی در طول تاریخ در میان ملتهای گوناگون به اجرا درآمده است که البته در برخی از موارد چندان نیز با خنده و شوخی مصادف نشده است.
در بابل میر نوروزی در سیزدهمین روز جشن سالیانه به مدت یک روز حکومت میکرد و در پایان این روز به مرگ محکوم و کشته میشد. در تمدن آشور و میانرودان نیز این رسم برگزار میشد و شاه به مدت یک روز مسند خود را به زندانی محکوم به مرگی میداد تا حکمرانی کند. این زندانی نگونبخت در پایان روز طی آیینی به هلاکت میرسید.
رومیان نیز در عهد باستان به اجرای جشنی شبیه به میر نوروزی میپرداختند، با این تفاوت که در این روز شهر هیچ حاکمی نداشت و همه اعم از شاه و مردم عادی با لباس مبدل در جشن سالیانه شرکت میکردند.
اجرای نظیر همین جشن با کمی تغییرات را در یونان، صومعههای کاتولیک قرونوسطی و مصر گزارش نمودهاند.
در ایران نیز اگرچه تفاوت چندانی در اجرای جشن میر نوروزی دیده نمیشود، اما نامهای مختلفی چون «میر میرین» در کردستان، «خان خان» در بجنورد، «شاه بازی» در فارس، «کوسه برنشین» و … به آن اطلاق میگردد.
همچنین شکل تغییریافته میر نوروزی را میتوان در بازی «ترنا» مشاهده نمود که یک بازی قهوهخانهای مربوط به ایام ماه مبارک رمضان است و تا همین اواخر اجرای آن بهخصوص در تهران رونق داشت.
- چهارشنبهسوری
یکی از آئینهای پیشواز نوروز در ایران از عهد باستان تاکنون، چهارشنبهسوری است که در آخرین سهشنبه سال خورشیدی با برافروختن آتش و انجام مراسمهای گوناگون با آدابورسوم خاص به اجرا درمیآید.
آتش بهعنوان عنصری مقدس در باور ایرانیان مقدس از ارزش و ارج بسیار بالایی برخوردار بوده و حرمت به آن و پاس نگاهداشتنش برای ایرانیان معتقد به آیین زرتشت یک فرایند مذهبی به شمار میآید.
ازآنجاکه در همین شماره از نشریه مقاله مفصل و جامع درباره این آیین سور و شادی ایرانیان منتشرشده است، لذا توجه مخاطبان عزیز را به مطالعه آن معطوف مینماییم تا تکرار مباحث جلوگیری به عمل آید.
- دیدار اهل قبور
آخرین جمعه سال زمان برگزاری یکی از مهمترین آیینهای پیشواز نوروز برای ایرانیان است. در این روز مردم برای یادکرد درگذشتگان خود به قبرستانها میروند و برای شادی روح آنها خیرات و نذری پخش میکنند. اگر از مرگ فرد متوفی کمتر از یک سال گذشته باشد، ایرانیان سفره هفتسین را بر سر مزار او برپا میکنند و با خرما، حلوا از دیگران پذیرایی میکنند. این عید در عامه به «عید عزا» مشهور است.
همچنین مرسوم است که هر فرد ایرانی در کنار زیارت مردگان خود، سنگقبر سه متوفی دیگر را که قوموخویشی را بر سر مزار خود ندارند شسته و برای شادی روحش طلب آمرزش نماید. این رسم به «عید غریبان» مشهور و در بسیاری از شهرها و روستاهای کشور اجرا میشود.
- تشرف به اماکن زیارتی
یکی دیگر از آداب عید نوروز تشرف و حضور در اماکن مقدس، بقاع متبرک، گلزار شهدا و برگزاری مراسم تحویل سال نو در آن مکانهاست. این روند که با فضایی معنوی همراه است معمولاً از چند ساعت مانده به زمان تحویل سال نو آغازشده و تا ساعاتی پس از ورود به سال جدید نیز ادامه دارد. قرائت قرآن. زیارتنامه و ادعیه اسلامی ازجمله مهمترین بخشهای این مراسم معنوی را تشکیل میدهد.
- خرید شب عید
خرید لباس نو لوازم جدید دیگر رسمی است که معمولاً در طی روزهای پایانی سال رونق فراوانی دارد. بازارها در این روزها به عرضه انواع لباس، لوازم تزئینی مرتبط با عید، خوراکی، آجیل و میوههای نوروزی پرداخته و شور و شوق مردم ایران برای خرید مایحتاج خود ازجمله زیباترین صحنههای پیشواز نوروز در ایران به شمار میآید.
- جمعه قیچی
دیگر رسم متداول در این روزها آیین «جمعه قیچی» است که در بسیاری از شهرها به اجرا درمیآید. در این مراسم زنان خانه پارچههای مانده در گوشه کمدهای خانه را بیرون آورده و در جمعه آخر سال به نیت دوخت و دوز به آنها قیچی میزنند. تا شگون نوروز منجر به آن شود که لباسهایی که بدینوسیله دوخته میشوند همواره در مراسمهای جشن و سرور بر تن شود.
- تهیه سفره هفتسین
تهیه سفره هفتسین بهعنوان مهمترین نماد آیین نوروز از دیگر آداب این جشن ملی است که ایرانیان در اجرای آن بسیار مصر میباشند. در سفره نوروزی هفتقلمشی یا خوراکی که ابتدای نامشان با حرف «س» آغاز میشود قرار داده و به یمن عدد مقدس هفت آرزو میکنند که زندگیشان از خیروبرکت مستتر در این اقلام نمادین که معمولاً شامل سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه و سبزی است، سرشار شود.
در برخی از مناطق جنوبی و مرکزی کشور علاوه بر هفتسین، هفتمیم را هم در سفره میگذارند که شامل میگو، مسقطی، مدنی (لیموشیرین)، مرغ، ماهی، ماست و مویز است.