بیش از ۲۴ ساعت از وقوع زلزله در بخش بزرگی از خاک ترکیه می گذرد. ما یک روز صبح از خواب بیدار شدیم و دیدیم که چند زمین لرزه پی در پی خانه های مردم را روی سرشان ویران کرده است. زلزلهها روی یک خط دراز و در فاصلههای کم زمانی در شهرهای مختلف رخ داده اند و البته همچنان در حال رخ دادن هستند؛ یعنی ما در اینجا یک زلزله و پسلرزههایش را نداریم. ما شمار زیادی زلزلهی بزرگ و پسلرزههای بزرگ را در شهرهای مختلف داریم. استانهایی که بهطور مستقیم درگیر زلزله شده و بخشهای بزرگی از آنها ویران شده اند مالاتیا، باتمان، بینگل، حکاری، الازیغ، کیلیس، دیاربکر، ماردین، سیرت، شرناخ، وان، موش، بیتلیس، آدانا، عثمانیه و ختای هستند. بخش بزرگی از این منطقه یعنی بالای ۸۰ درصد آن در کردستان ترکیه قرار دارد. جغرافیایی که بردن نام آن در ترکیه ممنوع است و از آن به عنوان «شرق و جنوب شرقی» یاد میشود.
در این زمین لرزه سازه های زیادی فرو ریختند. خانه های قدیمی و خانه های نوسازی که توسط شرکت های پیمانکار ساخته شده بودند. جاده های بسیاری از وسط شکاف خورده اند و دیده می شود که زیر آسفالت هیچ زیر سازی عمیقی وجود ندارد. بناهای تاریخی مهم که در فهرست های میراث فرهنگی کشور و یونسکو قرار داشتند مانند قلعه غازی آنتپ و دیوارهای محله مظلوم «سور» دیاربکر ریخته اند. بنای بیمارستانی در مالاتیا که معاون رئیس جمهور به راحتی گفت: «خب آن ساختمان قدیمی بود، بقیه بیمارستان ها سر پا هستند.» حتی ساختمان اداره پلیس یکی از شهرها ریخت. یعنی پیمانکارها حتی سازه های دولتی را هم با ترفندهای کم خرج خودشان ساخته بودند.
در فیلم های منتشر شده از مرعش، اورفا و ختای که توسط پهپادها گرفته شده اند، دیده می شود که چگونه یک ساختمان نوساز میان انبوهی از ساختمان های دیگر ریخته و پودر شده است. با این حال ساختمان های چهار طرف آن سالم هستند.
روزنامه جمهوریت یکی از رسانه های اپوزیسیون ترکیه امروز با تکرار پرسشی که در زلزلههای قبلی هم پرسیده بود، از دولت خواست تا بگوید مالیاتهای گرفته شده در طی ۲۳ سال گذشته موسوم به «مالیات زلزله» چه شده اند؟ روزنامهی جمهوریت با بیان این که درآمد دولت از محل دریافت مالیات موسوم به “مالیات زلزله” تا کنون چیزی بالغ بر ۸۸ میلیارد لیر شده است، نوشته: «بر اساس اطلاعات وزارت خزانهداری و دارایی، سال گذشته ۹.۳ میلیارد لیر از این مالیات درآمد حاصل شده است. این رقم در سال ۲۰۲۱، ۶.۶ میلیارد لیر بوده است. این سوال که چه میزان از این مالیات میلیارد لیری که تاکنون جمعآوری شده برای مقاومسازی سازهها یا برای آماده شدن در برابر زلزله صرف شده، از سوی دولت بی پاسخ مانده است. در داده های وزارت خزانهداری و دارایی این مالیات جزو درآمدهای مالیاتی در فهرست درآمدهای بودجه عمومی درج شده است.»
این پرسشی است که احتمالا نه تنها در ترکیه بلکه در کشورهای مختلف خاورمیانه همیشه بی پاسخ میماند. مالیاتها صرف چه چیزی میشوند؟
امروز «دولتْ باغچهلی» رهبر حزب حرکت ملی (MHP) یکی از ملیگراترین رهبران ترکیه و شریک ائتلاف حاکم بر این کشور، از رسانهها خواست تا دست از انتقاد از دولت بردارند و بهطور ضمنی آنها را تهدید کرد. از دیروز که زلزله رخ داد، یک کارگروه بینام از سوی دولت ترکیه برای پیگیری موضوع اخبار و این که چه کسی چه گفت شکل گرفته است. دادستانی هم با همه قوا در حال بررسی و پیگیری این موضوع شده است. خوب، کسی نباید از دولتها سوال بپرسد و انتقاد کند.
من فکر میکنم همیشه همینطور بوده است. در حالیکه مردم زیر آوار مانده با آخرین شارژهای تلفن خود در تلاش برای برقراری ارتباط با بیرون هستند و فریاد میزنند که صدای مادرم دیگر نمی آید یا پدرم نبض ندارد، بچه ام دیگر نفس نمیکشد، و نمایندههای «مردمی» احزاب اپوزیسیون فرودست ترکیه دارند فریاد میزنند که در ختای، در بخشهایی از دیار بکر، در اورفا، در جاهای دور افتادهی دیگر هیچ نیروی امداد و نجاتی نیست و ما داریم مرگ مردم را تماشا میکنیم، آناتولی «رسانهی رسمی دولت ترکیه» دارد به نقل از مقامهای مسؤول اعلام میکند که نیروهای امداد به همه جا رفته اند و همهی مسیرها باز هستند.
غمانگیز است. ما انگار داریم در دو تا دنیای مختلف زندگی میکنیم. آن وقت کمال قلیچدار اوغلو رهبر اپوزیسیون رقیب اردوغان با تبختر همیشگی اش پشت بلندگوها که همیشه دنبالاش هستند، فریاد میزند که من چند تا پتو به کجا داده ام و چند بار آب فرستاده ام و چند چیز دیگر هم هست که نمیخواهم بگویم که یک وقت ریا نشود. خوب، حق هم دارد، انتخابات نزدیک است. ما داریم در کثافت زندگی میکنیم؛ کثافت سیاست در خاورمیانهی لعنتی.
آن وقت تنها ساعتی پس از خبر زلزله زندانیهای سیاسی آن هم بعضیها که سالها است در زندان انفرادی امنیتی هستند، اعلام میکنند که امروز روز همبستگی است و در صف خون دادن برای هموطنان میایستند و از دولت میخواهند تا برای مدت کوتاهی آنها را برای امداد به مناطق زلزلهزده بفرستد. زندانیان سیاسی امنیتی که همهشان یا استاد دانشگاه، روشنفکر و نویسنده اند، یا رهبر حزب کُردی، یا اقلیتهای دیگر…
از چیزهای خوب هم میتوان حرف زد. مثلاً اینکه درست نیم ساعت بعد از خبر زلزله که در ۴ و نیم رخ داد، اعضای هیات دولت که در شوک به سر میبردند، تشکیل جلسه داده بودند. درست است که در شوک بودند، اما نمایندههای همین حزب حاکم با وزرا با سرعت به ده استان درگیر زلزله رفتند. نیروهای ارتش با سرعت بسیج شدند. حتی شرکت دندانگردی مثل ترکیش ایرلاین اعلام کرد که همهی بلیطهای گرانقیمت خود را از شهرهای زلزلهزده به ۱۰۰ لیر کاهش داده است تا مردم بتوانند برای کمک بروند یا زلزلزه زدهها بتوانند تخلیه شوند.
حزب دموکراتیک خلقها (HDP) و احزاب کُردی و سازمانهای چپ سیاسی و مدنی دیگر نیز بلافاصله تشکیل میز بحران و همبستگی دادند. مردم مناطق دیگر مثل وان که از زلزله آسیب کمتری دیده اند، درهای خانههایشان را به روی زلزلهزدهها باز کردند. بسیاری از مردم بی آنکه منتظر کسی باشند، بسیج منطقه ای تشکیل دادند و برای زلزلهزدهها کمک فرستادند. همین روز گذشته ما شاهد صفهای بسیار طولانی مردم در شهرهای آنکارا و استانبول بودیم که با وجود سرمای شدید و بارش برف برای هموطنان خود خون می فرستادند. بسیاری از مردم اعلام کردند که میتوانند هزینهی اجاره خانههای کسانی را که بیخانمان شده اند، بپردازند.
البته اینترنت قطع نبود و مردم توانستند خودجوش بسیج شوند. چون اینترنت قطع نبود مردم زیر آوار مانده، لوکیشنهای خودشان را برای رسانهها فرستادند و بسیاری به این ترتیب نجات پیدا کردند. بسیاری از مردم در شهرهای دیگر که اعضای خانوادهشان در شهرهای زلزلهزده بودند با دادن آدرس و لوکیشن، موقعیت خانوادهی زیر آوار خود را اعلام کردند. خوب اینترنت گاهی هم بهدرد میخورد.
در این میان یادی هم کنیم از ابرمردان و زنان غیوری که فرصت را غنیمت شمرده و بر طبل نفرتپراکنی و نژادپرستی کوبیدند و خوشبختانه تعدادشان زیاد نبود.