زلزله اخیر در ترکیه و سوریه تنها باعث نزدیکی ملتها نشد بلکه به بازیگران بین المللی هم اجازه داد تا از آن برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند. در این یادداشت سعی میشود تا به پنج بازیگر که بیشترین موفقیت دیپلماتیک در این رویداد مهیب را کسب کردهاند بپردازیم.
۱ـ ارمنستان
درست یک روز بعد از زلزله، نخست وزیر ارمنستان در تماسی با همتای ترکیهای خود ضمن ابراز همدردی از اعزام یک تیم امدادی ۲۸ نفره به مناطق زلزله زده خبر داد. چند روز بعد از این تماس بود که گذرگاه مرزی علی جان («مارگارا» در ارمنی) برای اولین بار پس از ۳۵ سال بازگشایی شد تا کمکهای بشردوستانه ارمنستان شامل صد تن غذا، دارو و دیگر اقلام ضروری برای مردم حادثه دیده ارسال شود. در همان روز، وزیر خارجه ارمنستان با سفر به ترکیه، ضمن دیدار با همتای خود از تمایل و آمادگی ایروان برای عادیسازی روابط، تاسیس مناسبات دیپلماتیک و بازگشایی کامل مرز دو کشور خبر داد. این اولین بار نیست که دو کشور بر سر بازگشایی مرزهای خود توافق میکنند. در تیرماه امسال بود که ایروان و آنکارا قصد بازگشایی مرزهای خود برای اتباع کشورهای ثالث و همچنین هواپیماهای باری را داشتند که البته به مذاق باکو چندان خوش نیامد و درست در روز توافق، دولت الهام علیاف از بسته شدن مرزهای ترکیه و آذربایجان بخاطر کرونا خبر داد. احتمالا همین نگرانی از نزدیکی میان دوست و دشمن باکو هم باعث شد تا با حملات ارتش آذربایجان علیه مواضع ارمنستان در شهریور ماه و افزایش تنشها عملا هرگونه صحبت از عادیسازی روابط میان ترکیه و ارمنستان بایگانی شود. با این حال، به نظر میرسد که زلزله اخیر باعث شروع گفتگوها شده است.
به نظر میرسد ارمنستان قصد دارد تا با ارائه تصویری صلح طلبانه از خود باعث فشار دولتهای غربی به آنکارا و افزایش نقش آنها در مسئله آذربایجان شود که میتواند قدرت چانه زنی ایروان در برابر بازیگران منطقهای را افزایش دهد. در ضمن، دولت کنونی ارمنستان که روابط نه چندان گرمی با مسکو دارد میخواهد تا با استفاده از این فرصت از خود استقلال عمل نشان دهد. از طرفی دیگر، آنکارا هم قصد افزایش نفوذ در قفقاز برای اعمال فشار به روسیه و ایران را دارد. در حال حاضر، ترکیه روابط مطلوبی با کشورهای قفقاز به غیر از ارمنستان دارد که حل این مسئله میتواند سبب افزایش وزن سیاسی این کشور در همسایگان خود شود.
۲- یونان
در سال ۱۳۸۷ خورشیدی بود که دو زلزله حوالی استانبول و آتن را لرزاند. درد و آسیب مشترک میان ترکیه و یونان باعث شد تا این دو کشور ضمن فرستادن گروههای امدادگر و کمکهای بشردوستانه به یکدیگر، به دنبال بهبود روابط دوجانبه باشند. این در حالی اتفاق میافتاد که درست سه سال قبل از آن زلزله، دو همسایه تا مرز جنگ پیش رفته بودند.
بعد از زلزله اخیر، نخست وزیر یونان در تماسی با آقای اردوغان، ضمن ابراز همدردی تاکید کرد که آتن آماده ارائه هرگونه کمک و ارسال تیمهای امدادی به مناطق زلزله زده است. این تماس میان دو مقام بلندپایه بعد از یک سال و در حالی صورت میگرفت که آقای اردوغان پیشتر با بیان اینکه «برای من دیگر فردی به اسم میتسوتاکیس وجود ندارد» اعلام کرده بود که هرگز با نخست وزیر یونان صحبت نخواهد کرد. تنشها میان یونان و ترکیه فراتر از دعوا میان رهبران دو کشور میرود. جدا از مسائل تاریخی، سفر اردیبهشت ماه نخست وزیر یونان به آمریکا و سخنرانی وی در کنگره با درخواست برایعدم فروش و نوسازی جنگندههای اف-۱۶ ترکیه بود که باعث شعلهور شدن تنشها میان دو همسایه شد. اگرچه این کار عملا ضربهای به وجهه ترکیه به حساب میآمد که نیروی هوایی آن نقش حائز اهمیتی در گفتمان عزت ملی این کشور دارد، اما بالاتر از آن باعث تضعیف موضع آنکارا در دریای اژه و دریای میانه و از دست دادن حمایت ایالات متحده در بحث ترسیم مرزها، اکتشافات گازی، و مالکیت جزایر در این دریاها میشد.
به نظر میرسد تماس اخیر میان نخست وزیر و رئیس جمهور دو کشور و همچنین بازدید وزیر خارجه یونان از مناطق زلزله زده باعث آرام شدن تنشها حداقل تا حدودی و برای مدتی میان دو کشور شود. ترکیه هم سعی خواهد کرد تا با نزدیکی به آتن بتواند وجهه بین المللی و همچنین روابط خود با ایالات متحده را که از نزدیکی آنکارا و مسکو بعد از خرید سامانه پدافند هوایی اس-۴۰۰ و جنگ اوکراین ناخشنود است ترمیم بخشد. همچنین احتمال میرود که آنکارا به دنبال گرفتن امتیازاتی از آتن باشد که به مظنونین کودتا ۱۳۹۵ پناه داده و بنابر ادعای ترکیه بعضی از اردوگاههای آموزشی پ ک ک را در خود جای داده است.
۳- هندوستان
سیاست «نگاه به شرق» هندوستان در سالهای ۱۹۹۰ میلادی کمک فراوانی به شکوفایی روابط اقتصادی و راهبردی دهلی نو با کشورهای شرق آسیا کرد. باید گفت که فعالیتهای دیپلماتیک و بشردوستانه هند در زلزله اخیر که شامل هر دو کشور ترکیه و سوریه میشود در راستای سیاست «نگاه به غرب» این کشور و بهبود روابط با کشورهای غرب آسیا است.
اهمیت غرب آسیا برای دهلی نو در درجه اول مربوط به سرمایه گذاری، منابع انرژی و حواله پول از طرف مهاجران این کشور است. حدود نه میلیون هندی در کشورهای حاشیه خلیج فارس زندگی میکنند که امارات با ۳٫۴ میلیون و عربستان با ۲٫۵ میلیون به ترتیب بیشترین جمعیت مهاجران هندی را به خود اختصاص داده اند. کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس مبدا پنجاه درصد از ثروت ۸۰ میلیارد دلاری است که مهاجران هندی هرساله به کشور خود ارسال میکنند. بعلاوه، این کشورها ۶۰ درصد از نفت خام مورد نیاز هندوستان را تامین میکنند که باعث اهمیت دوچندان این منطقه برای دهلی نو میشود. از طرفی دیگر، تجارت و سرمایهگذاری بخصوص در راه آهن، جاده سازی، کشتی رانی و توسعه بنادر باعث شده تا هندوستان به غرب آسیا به عنوان منطقهای راهبردی بنگرد. روابط حسنه با اعراب نه تنها میتواند باعث بهبود مناسبات اقتصادی شود بلکه به هند کمک میکند تا با کمتر شدن حضور ایالات متحده در غرب آسیا، وزن سیاسی و اقتصادی خود در این منطقه را افزایش دهد.
۴- اعراب
برای اولین بار بعد از شروع درگیریها در سوریه، هواپیمای متعلق به عربستان سعودی که حامل کمک به زلزله زدگان بود در شهر حلب سوریه به زمین نشست. بر اساس گزارش خبرگزاری آناتولی، عربستان قرار است ۳ هزار کانتینر برای اسکان زلزله زدگان ترکیه و سوریه اختصاص دهد. اینها البته بعلاوه کمکهای اولیه و ۸۱ میلیون دلار کمک مالی است که در طی کارزاری در این کشور جمع آوری شده است. امارات متحده عربی هم با ۹۷ پرواز بشردوستانه تاکنون توانسته حدود ۲ هزار تن کمک برای سوریه و ۷۰۶ تن کمک برای ترکیه ارسال کند. گفته میشود که بیش از نیمی از کل پروازهای کمکرسانی به سوریه متعلق به امارات بوده است. علاوه بر سفر وزیر خارجه امارات به سوریه و دیدار با بشار اسد، وزیر خارجه اردن هم برای اولین بار بعد از شروع درگیریهای داخلی به سوریه سفر کرده است که حاکی از ادامه گرمی روابط میان دمشق و پایتختهای عربی دارد. در این میان البته آقای اسد هم با تشکر از دوستان و همچنین «برادران عرب» تمایل دمشق برای خروج از انزوا و ترمیم روابط با کشورهای عربی را نشان داده است. به نظر میرسد حل تدریجی مشکلات نه تنها به بهبود وضعیت داخلی سوریه کمک کند بلکه باعث کم شدن سنگینی سایه روسیه و ایران بر سوریه شود.
۵- ایران
فعالیتهای بشردوستانه ایران در زلزله اخیر را میتوان از چند جهت موفقیتآمیز قلمداد کرد. بسیج نیروهای قدس، حشدالشعبی، حزب الله و فاطمیون از طرفی باعث همکاری و هماهنگی نزدیکتر میان آنها در یک عملیات برون مرزی دیگر بعد از مبارزه علیه داعش و از طرفی دیگر باعث بهبود وجهه نیروهای مقاومت شد. در حالی که مدت هاست اسرائیل با تبلیغات رسانهای توانسته این گونه وانمود کند که کاروان کامیونهای ایرانی به مقصد سوریه تنها حامل سلاح و مهمات نظامی هستند، این بار اما در مواجهه با «کاروان کمک» های نیروهای مقاومت نتوانست کاری از پیش ببرد. رسانههای غربی هم که در روزهای اول زلزله، ایران را به عنوان تنها حامی دولت بشار اسد و تامین کننده کمک تنها به مناطق تحت کنترل دولت سوریه معرفی میکردند، با روشن شدن ابعاد «تبعیض امدادی» بین کمکها به ترکیه در برابر امدادرسانی به سوریه کم کم سیاست سکوت را در پیش گرفتند. البته به نظر میرسد رویارویی ایران و اسرائیل در ترکیه هم که جامعه آن به طور سنتی ضد صهیونیسم است به نفع ایران به پیش میرود. در حالی که قسمتی از امدادگران اسرائیلی که یکی از پرشمارترین تیمهای امدادی خارجی بودند بخاطر مسایل امنیتی مجبور به ترک خاک ترکیه شدند، موفقیتهای امدادگران ایرانی در نجات چندین زلزله زده از زیر آوار و ارسال کمک در حالی که خود ایران با تبعات زلزله خوی دست و پنجه نرم میکرد بازتاب مناسبی در رسانهها و در میان مردم ترکیه داشت.
از طرفی دیگر، مشغولیت ایالات متحده با ماجرای بالن چینی، جنگ اوکراین و همچنین رویارویی با روسیه در شورای امنیت بر سر موضوع تسهیل کمکرسانی که بخاطر تحریمهای آمریکا با مشکل شدید مواجه شده باعث ضربه به وجهه ایالات متحده شد. در این بین، ایران که معمولا در تصمیم گیریهای خارجی خود بسیار دیر عمل کرده و فرصت سوزی میکند این بار اما توانست با واکنشی سریع جایگاه خود را در رقابت با روسیه هم تحکیم کند. در حالی که مسکو قسمت زیادی از نیروی خود را صرف جنگ با اوکراین کرده، علاوه بر کمک نیروهای مقاومت، ایران توانست دو برابر روسیه به لاذقیه، دمشق و حلب کمک ارسال کند.
این کار نه تنها باعث خنثیسازی روایت مخالفان از نحوه بازپس گیری حلب و دیگر مناطق شمالی از دست جنگجویان سوری و تروریستهای داعش خواهد شد، بلکه به ایران کمک خواهد کرد تا نفوذ خود در مناطق وابسته به روسیه را افزایش دهد. آن طور که از گزارش فعالیتهای بشردوستانه ایران از جمله دیدار قاآنی فرمانده سپاه قدس با استاندار لاذقیه به نظر میرسد، ایران نه تنها قصد افزایش نفوذ در حلب که گذرگاه مسیر زمینی به دریای میانه است را دارد، بلکه خواستار حضور پررنگتر در مناطق ساحلی لاذقیه، بانیاس و جبله هم هست.
به دلیل شرایط احساسی خاص در زمان وقوع حوادث، «دیپلماسی بشردوستانه» میتواند باعث افزایش قدرت نرم کشورها شود. برای مثال، ترکیه تنها در سال ۲۰۲۱ میلادی ۵٫۵ میلیارد دلار صرف این فعالیتها به خصوص در آفریقا کرد. واکنش سریع در زمان وقوع بحرانهای خارجی نه تنها میتواند باعث بهبود وجهه کشورها و پیشبرد سیاستهای آنها شود بلکه بخاطر افزایش حس همدردی به قبول این سیاستها در داخل کشور هم کمک میکند.