طالبان یک گروه عمدتاً پشتون و بنیادگرای اسلامی است که در سال ۲۰۲۱ پس از یک شورش بیستساله در افغانستان به قدرت بازگشتند و چهره خود را از یک گروه شورشی به یک دولت با مسئولیتهای جدید تغییر دادند. اما تسلط آسان این گروه با کمترین مقاومت جدی، زنگ خطر بازگشت افراطگرایی و تبدیل شدن این کشور به مدینه فاضله گروههای اسلامگرا را به صدا درآورد. چراکه طالبان از بدو تاسیس خود و در جریان دو دهه شورش روابط نزدیکی با گروههایی همچون القاعده، تحریک طالبان پاکستان، جیش محمد، لشکر طیبه، لشکر جهنگوی و سپاه صحابه داشتند. همچنین، از روزهای نخست پیروزی، این جنبش پیامهای تبریکی مختلفی از سمت گروههای تروریستی دریافت کردند. درواقع، پیروزی طالبان به عنوان یک نقطه عطف برای تاریخ جهاد تبدیل و جهادگرایان را برای رسیدن به دستاوردهای مشابه جسورتر کرد.
با این حال، افغانستان مطابق آنچه انتظار میرفت پس از نزدیک به دو سال از بازگشت طالبان به بهشت امن بسیاری از گروههای اسلام گرا مبدل شد. به طوری که در۳۱ جولای ۲۰۲۲ رهبر القاعده ایمن الظواهری در کابل توسط هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده کشته شد که نشان دهنده حضور پررنگ و نزدیک القاعده در افغانستان است. هرچند طالبان ادعا دارند که به توافقنامه۲۰۲۰ دوحه با ایالات متحده متعهدند. اما دو سال گذشته نشان میدهد که این گروه سیاست روشن و معناداری در برابر گروههای اسلام گرای حاضر در افغانستان مطابق توافقنامه دوحه ندارد. چنانچه که فعالیت گروههایی چون تحریک طالبان پاکستانی برخلاف انکار طالبان از خاک افغانستان علیه اسلام آباد افزایش یافته که روابط کابل-اسلامآباد را تحت تأثیر خود قرار داده است. از طرف دیگر، گزارشهای متعدد نهادهای ناظر بینالمللی همواره از روابط نزدیک طالبان با گروهایی چون القاعده و تحریک طالبان پاکستانی و فعالیت آزادانه آنها در افغانستان تحت کنترل امارت اسلامی خبر میدهند. گزارشهای مکرر تیم نظارت بر تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد حاکی از حضور القاعده در افغانستان و سود بردن تی تی پی از پیروزی طالبان در افغانستان میگوید.
در سی و دومین گزارش تیم پشتیبانی تحلیلی و نظارت کمیته تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل که در ۲۵ جولای منتشر شده آمده که رابطه طالبان و گروه القاعده همچنان نزدیک و افغانستان برای القاعده به عنوان یک مرکز ایدئولوژیک و لجستیک برای جذب نیرو و تقویت این گروه تبدیل که نشان از آزادی فعالیت آنهاست. از طرف دیگر، علاوه بر فعالیت آزادانه گروههای تندرو در افغانستان، فضای این کشور امکان همکاری این گروهها با یکدیگر را بیشتر کرده است. به طوری که تیم مذکور نیز در گزارش ۹ جون خود آورده که طالبان افغانستان با کمک القاعده به طالبان پاکستانی کمک میکند. در گزارش ۲۵ جولای نیز آمده که تحریک طالبان پاکستان به دنبال ادغام با گروههای تروریستی و ایجاد یک چتر حمایتی برای تمام گروههای آسیایی فعال در جنوب آسیا است. همچنین اردوگاههای آموزشی جنبش اسلامی ترکستان شرقی، حزب اسلامی ترکستان در استان کنر برای جنگجویان تحریک طالبان پاکستان مورد استفاده قرار میگیرد. گروههای دیگری همچون اتحادیه جهاد اسلامی، جنبش اسلامی ترکستان شرقی به رهبری فردی به نام حاجی فرقان، گروه انصارالله به رهبری مهدی ارسلان، لشکر طیبه و جیش محمد هریک با اهداف مختلف اما از جغرافیایی مشترک به نام افغانستان درحال فعالیت هستند. در همین رابطه، سیزدهمین گزارش تیم مذکور نیز در سال گذشته آورده بود که جیش محمد ازنظر ایدئولوژیکی به طالبان نزدیکتر است و هشت کمپ آموزشی در ننگرهار دارد که سه تا تحت کنترل طالبان هستند. لشکر طیبه نیز سه اردوگاه در کنر و ننگرهار دارند. در این بین به نظر میرسد که طالبان تنها با داعش درگیر است. داعش تنها گروه تروریستی حاضر در افغانستان است که طالبان سیاست مقابله با آنها را در پیش گرفته است. دولت اسلامی خراسان از روزهای نخست خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان خود را به عنوان یک رقیب و بازیگر جدی نشان داد. چنانچه که از آن زمان تاکنون فعالیت داعش در افغانستان رو به افزایش و طالبان توانایی خنثی کردن آنها را ندارند.
بنابراین، دو سال پس از بازگشت طالبان در کنار عقب نشینی جامعه جهانی از حمایت از افغانستان با این امید سادهانگارانه که دولت تحت رهبری طالبان هیچ تهدید بزرگی برای جهان ایجاد نخواهد کرد و این فرض که طالبان تغییر کرده و به سمت بهتر شدن میرود، کاملا اشتباه از آب درآمد که یکی از نشانههای آن را میتوان در تقویت تروریسم در افغانستان دید.
افغانستان با کنترل طالبان و با کمک آزادانه گروههای تروریستی و فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی در کنار تسلیحات به جا مانده از ایالات متحده خطرناکتر از گذشته شدهاند. هرچند که طالبان امروز به شدت دچار دودستگی بر سر قدرت و منابع شده چنانچه که شبکه حقانی مخالف جناح شورای کویته، میانهروها در تقابل با تندروها و فرماندهان سطح میانی با رهبری طالبان است و شکافها به سرعت در حال گسترش هستند و حتی منجر به درگیریهای مسلحانه شده که ثبات این گروه را به خطر انداخته اما فضای فراهم شده درحالی که با کمترین مانع رو به روست در مسیر تغییر از جامعهای که به سمت دموکراسی در دو دهه گذشته روان بود به مدینه فاضلهای برای گروهای ستیزهجو است که نه تنها حضور خود را حفظ کردهاند بلکه فرصتهایی برای تحکیم نیروهای خود و شبکهای از همکاریها را پیدا کردهاند. بنابراین، حضور گروههای تروریستی در کنار طالبان در جغرافیای افغانستان درحالی که جامعه جهانی سیاست مبهمی و متناقضی در برابر این گروه اتخاذ کرده (به طوری که بایدن رئیس جمهور ایالات متحده قائل به همکاری طالبان با این کشور در مورد القاعده است و گزارشهای تیم نظارت سازمان ملل از افزایش فعالیت این گروه خبر میدهد) نتیجهای جز تسریع و تقویت روند امن شدن خاک افغانستان برای جهادگرایان ندارد که طبیعتاً تبعات منطقهای و بینالمللی به همراه خواهد داشت. چنانچه که این جاه طلبیها میتواند در رویاروییهای چندگانه فرامرزی بین طالبان و مرزبانان پاکستانی و ایرانی و مجموعهای از حملات راکتی داعش از افغانستان به تاجیکستان و ازبکستان در چند ماه گذشته و افزایش فعالیت تی تی پی در پاکستان مشاهده کرد. چنانچه که اکنون پاکستان مسئولیت ناامنیهای خود را برگردن طالبان انداخته است.