• امروز : شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 27 April - 2024
::: 3304 ::: 0
0

: آخرین مطالب

موزه ملی هرات | مرتضی حصاری کتیبه‌های فارسی مسجد ‌جمعه (جامع) هرات | مرتضی رضوانفر مسجد جامع هرات میراثی ماندگار در تاریخ معماری جهان اسلام | علیرضا انیسی معماری در خراسان بزرگ عهد تیموری | ترانه یلدا از چهارسوی هرات تا چهار مرکز دیپلماسی جهان | سروش رهین هرات و نقطه‌ ‌عطف رهبری | ظاهر عظیمی هرات و توسعه‌ سیاسی | سید نایل ابراهیمی حوضه آبریز هریرود؛ چالش‌ها و راهبردهای مشارکتی و بومی | عبدالبصیر عظیمی و سیدعلی حسینی موقعیت استراتژیک هرات | فریدریش انگلس (ترجمه‌: وهاب فروغ طبیبی) نقش هرات در همگرایی منطقه‌ای | ضیاءالحق طنین درخشش تاریخی هرات | سید مسعود رضوی فقیه دیدار سروان انگلیسی با یعقوب‌خان در هرات | علی مفتح ایستاده بر شکوه باستانی* | محمدجواد حق‌شناس سیاست‌گذاری «همگرایی منطقه‌ای» در حوزه تمدنی ایران فرهنگی هرات در عهد ایلخانی، آل کرت و تیموری | شیرین بیانی گزارش سفر محمود افشار به افغانستان تحولات افغانستان و قیام ۲۴ حوت (اسفند) ۱۳۵۷ مردم هرات | محسن روحی‌صفت* هرات، شهر عشق، دانش و هنر | سید رسول موسوی* دلبسته این مردم مهربان هستم تقابل نظامی اسرائیل و ایران: پیامدها و راه حل‌ها | سید حسین موسویان آیین نوروز دوای درد افغانستان | حسین دهباشی ردپای نوروز در ادبیات داستانی | محمد مالمیر سبزی پلو با ماهی | مرتضی رحیم‌نواز بهداشت و تغذیه در تعطیلات مراسم نوروز باستانی | گلبن سهراب شهر نوروزانه | بهروز مرباغی تئاتر و بهار، تلاشی برای زدودن زشتی و پلشتی | مجید گیاه‌چی نوروز در رادیو ایران زمستان به پایان رسیده است… | محمود فاضلی اهمیت پاسداری از جشن نوروز در افغانستان | محمدصادق دهقان پارسه، تخت‌گاه نوروز | مرتضی رحیم‌نواز نوروز، جشن بیداری | جعفر حمیدی بازشناسی نمادهای انسانی نوروز | مرتضی رحیم‌نواز آن روزگاران | ساناز آریانفر سیمای جهانی نوروز ایرانی | مرتضی رحیم‌نواز آداب و رسوم نوروزیِ تاجیکان | دلشاد رحیمی* نظام اسطوره‌ای نوروز | مرتضی رحیم‌نواز نوروز در هرات؛ بقای زندگی | مینو سلیمی نوروز و دیپلماسی میراث فرهنگی | رضا دبیری نژاد تحویل سال و تغییر احوال | محمدجواد حق شناس نمادشناسی سفره هفت‌سین و نوروز | مرتضی رحیم‌نواز حال و هوای عید در تاجیکستان | عباس نظری کارت تبریک عید | مجید جلیسه نوروز، فرهنگِ هویت‌ساز | فریدون مجلسی شکوهِ هرات، در فراسوی گستره ایران فرهنگی نوروز، جشن رستاخیز آئین‌های پیشوار نوروزی | ندا مهیار نوروز و آیین‌های نمایشی نوروزی سیاست همسایگی در نوروزستان | سید رسول موسوی پوتین قادر نیست جنبش رهبر مخالفان را خاموش سازد | آندره ئی سولداتوف . ایرینا بروگان (ترجمه: رضا جلالی) جشن آتش‌افروزان | مرتضی رحیم‌نواز

4

تفاوت، مدارا و خشونت‌پرهیزی در سیاست‌ورزی ایرانی | مختار نوری

  • کد خبر : 12144
  • 30 بهمن 1401 - 8:28
تفاوت، مدارا و خشونت‌پرهیزی در سیاست‌ورزی ایرانی | مختار نوری
به سخن دیگر، ما انسانها چون با هم متفاوتیم، ناگزیریم سطحی از مدارا را در رفتار و گفتار خود اعمال کنیم. جوامع و انسان‌های درون آن متفاوت‌اند و برای پرهیز از خشونت ناگزیریم مداراگری پیشه کنیم، در غیر این صورت به تعبیر اسلاوی ژیژک، با چند نگاه‌ زیرچشمی به خشونت خواهیم رسید.

جامعه ایران در طول چند ماه اخیر تحولات اعتراضی شدیدی را از سر گذرانده است، تحولاتی که نه تنها در داخل ایران باعث شکل‌گیری اعتراضات سیاسی شده است، بلکه توجه و حیرت جهانیان را نیز به خود جلب نموده است. با این حال، در این تحولات در هر دو سوی منازعه، اصل بر خشونت قرار گرفته و مدارا به کالایی کمیاب تبدیل شده است. بنابراین مسئله‌ای که اکنون توجه عمومی را به خود جلب کرده، این است که چگونه و با چه الگوها، نگرش‌ها یا تدابیری می‌توان از خشونت پرهیز کرد و صلح و تعادل از دست رفته را به جامعه بازگرداند؟

در میان پاسخ‌های متعددی که برای این پرسش کلیدی بیان شده، بر این باور هستم که همچنان مدارا و مداراگری می‌تواند در خشونت‌پرهیزی موثر واقع گردد. البته مداراگری باید در دستورکار هر دو طرف منازعه یعنی سیستم سیاسی و جامعه واقع شود و انتظار این است که رفتار مدنی سرلوحه برخوردهای سیستم سیاسی علیه شهروندان معترض قرار گیرد.

سیستم سیاسی در پی حفظ وضع موجود و ثبات سیاسی است و در مقابل جامعه نیز میل شدیدی به تحول دارد. به نظر می‌رسد آنچه شکاف میان این دو را تا حدی می‌تواند پر کند در پیش گرفتن رویه‌های مداراجویانه است. رویه‌ای که در طول تاریخ زندگی بشری ارزش و اعتبار همیشگی خود را به اثبات رسانده است.

در طول تاریخ زندگی سیاسی بشر، مداراجویی و خشونت‌پرهیزی مورد توجه بسیاری از ادیان، فیلسوفان، رهبران سیاسی و سیاستمداران جهان واقع شده است.

سراسر تعالیم ادیان ابراهیمی ستایش صلح و مدارا و پرهیز از خشونت است. فیلسوفان و اندیشمندان مختلفی نیز در پهنه تاریخ تفکر و اندیشه زندگی خود را وقف خشونت‌پژوهی نموده‌اند. نمونه قابل توجه این رویه، «هانا آرنت» متفکر آلمانی است که ادبیات و آثار روشنگرانه او همچنان در روزگار پرتنش ما خواندنی و پرطرفدار است.

فعالیت و عملکردهای رهبران سیاسی معروفی چون «گاندی» به عنوان رهبر سیاسی هندی‌ها در مبارزه با استعمار بریتانیا، «نلسون ماندلا» در مبارزه با رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی، «مارتین لوترکینگ» فعال مدنی آمریکایی که به عنوان رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار شناخته شده است، مشحون از خشونت‌پرهیزی و رویه‌های مداراجویانه است. با این حال، علاوه بر موارد و نمونه‌های مذکور، بحث حاضر تلاش دارد از یکی دیگر از نگرش‌های موجود در حوزه مدارا صحبت به میان آورد. نگرشی متأخر که توسط متفکر سیاسی معاصر «مایکل والزر» و در کتاب ارزشمند او یعنی «در باب مدارا» بر آن تأکید شده است. والزر با تمرکز بر مدارا و نمونه‌های سیاسی آن در برخی کشورها بینش و بصیرت‌های جالبی را برای خشونت‌پرهیزی در اختیار ما ایرانیان قرار می‌دهد که توجه به آن می‌تواند راهگشای برخی مشکلات امروزین باشد.

  • تفاوت، مدارا و خشونت‌پرهیزی

مایکل والزر از جمله فیلسوفان سیاسی زنده در جهان معاصر است که به لحاظ فکری به نحله «جماعت‌گرایی» تعلق خاطر دارد. والزر به هیچ وجه روشنفکری برج عاج‌نشین و انتزاعی نیست و همواره در میدان مبارزات و تحولات سیاسی در سطح جهانی حضوری موثر داشته است. آثار او دامنه موضوعی وسیعی را در برمی‌گیرد که از آن جمله می‌توان به جنگ‌های عادلانه و ناعادلانه، ملی‌گرایی، قومیت، عدالت اقتصادی، نقادی اجتماعی، بنیادگرایی، مدارا و اجبار سیاسی اشاره کرد. در واقع آثار آکادمیک والزر طیفی از موضوعات مرتبط به هم از دین و جنگ گرفته تا نظریه سیاسی و اجتماعی را شامل می‌شود. والزر نخستین جزوه خود را در سن ۱۲ سالگی درباره اعتصابات اتحادیه کارگری و مبارزات سیاسی منتشر ساخت. ایدۀ جنگ عادلانه نمونه‌ای از درگیری والزر با فرهنگ سیاسی مسلط در غرب است.

دخالت امریکا در کشور کره و بعدها جنگ ویتنام ظاهراً برای بسیاری، تفاوت بین دخالت عادلانه و دخالت غیرعادلانه در جنگ را پررنگ ساخت. اگرچه موضوع جنگ عادلانه و رعایت اصول اخلاقی در جنگ به عنوان یکی از مهم‌ترین موضوعات مطرح شده توسط والزر در دنیای جنگ‌زده و خشونت‌بار امروز (مثلاً جنگ روسیه و اوکراین) بسیار قابل توجه است، اما هدف جستار حاضر این است که با توجه به کتاب مهم او یعنی در باب مدارا نگرشهای راهگشای او برای خشونت‌پرهیزی در جهان امروز استخراج گردد. مفهوم مدارا در زمره موضوعات مهم زندگی بشری در سطوح سه‌گانه فردی، میان‌فردی و سیاسی است. از این منظر در روزگاری که جامعه بشری بطور عام و جامعه ایرانی بطور خاص با بحرانهای مختلفی مواجه است، پرداختن به مدارا و گسترش آن میتواند اهمیت راهبردی داشته باشد. مدارا بیش از هر چیز با مفهوم «تفاوت» و به تعبیر پسامدرن‌ها «دیگربودگی» سر و کار دارد.

به سخن دیگر، ما انسانها چون با هم متفاوتیم، ناگزیریم سطحی از مدارا را در رفتار و گفتار خود اعمال کنیم. جوامع و انسان‌های درون آن متفاوت‌اند و برای پرهیز از خشونت ناگزیریم مداراگری پیشه کنیم، در غیر این صورت به تعبیر اسلاوی ژیژک، فیلسوف رادیکال معاصر با چند نگاه‌های زیرچشمی به خشونت و مشخصاً «خشونت کلامی» در سطح میانفردی و «خشونت سیاسی» در سطح ساختاری خواهیم رسید. به همین جهت، والزر نیز در قامت فیلسوفی سیاسی که معطوف به عمل و تحولات سیاسی در سطح جهانی است بر مقوله مدارا تمرکز نموده است. این متفکر معاصر، مداراگری را بر محور تفاوت‌ها بررسی میکند و معتقد است که حضور عینی تفاوت‌ها در جوامع امروزی مداراجویی را به امری ضروری مبدل ساخته است.

انسان های ساکن در یک جامعه به لحاظ فکری، عقیدتی، مذهبی و رفتاری با هم متفاوت هستند و همین امر ضرورت توجه به مداراجویی را در روایت والزر دوچندان میکند. والزر برای تبیین بیشتر مسائل موردنظرش سراغ مقولات عملی مهمی چون قدرت، طبقه، جنسیت، دین و… میرود تا این مقولات را در ترازوی مدارا مورد سنجش قرار دهد. البته والزر صرفاً بر مباحث نظری و فلسفی پیرامون مدارا بسنده نمی کند و از حیث عملی نیز جوامع مدارگر و غیرمدارگر را بررسی می کند. او برای سنجش الگوی مدارگری به تحقیق در برخی رژیم های سیاسی روی آورده است که در طول تاریخ اهل مدارا بوده‌اند. بطور نمونه، او برخی کشورهای مداراگر مانند فرانسه و کانادا را در جهان غرب مورد مداقه و بررسی قرار میدهد. همچنین والزر در کتابش نشان می‌دهد، که بحث درباره مدارا را نمی‌توان به بحث درباره «سامان‌های سیاسی» فروکاست. او بر این نظر است که مطالعه الگوهای مداراجویی در سامان‌های سیاسی متفاوت به دانش ما در این‌باره می‌افزاید. بدین منظور والزر در کتاب قابل توجه خود به تجزیه و تحلیل رژیم‌های اهل مدارا می‌پردازد. وی رژیم امپراتوری چندملیتی از روم باستان گرفته تا شوروی سابق، جامعه بین‌المللی، رژیم پیوندشی (که از پیوند دو یا سه ملیت یا اجتماع دینی و قومی پدید می‌آید)، دولت ملت‌ها و جوامع مهاجرپذیر را بررسی کرده است. سخن در باب آنچه که والزر در خصوص مدارا در کتابش بیان داشته فراوان است، اما بطور مختصر میتوان گفت که در الگوی این متفکر برجسته حضور عینی تکثرها و تفاوت‌ها در بسیاری از جوامع معاصر مداراجویی را به الگویی استراتژیک تبدیل کرده است. در نتیجه همزیستی مسالمت‌آمیز ما آدمیان محصول مداراگری است و مدارا کردن باعث کاسته شدن از حجم خشونت‌ها خواهد شد. بدیهی است که توجه به الگوها و نگرشهایی که امثال والزر در نظریه‌های سیاسی معاصر مطرح ساخته‌اند برای جامعه ایرانی اهمیت دو چندانی دارند، زیرا جامعه ایرانی نیز جامعه‌ای متنوع و متکثر است که صرفاً با در پیش گرفتن رواداری و مدارا میتوان زندگی صلح‌آمیزتری در آن مشاهده کرد.

  • مدارا و خشونت‌پرهیزی در ایران امروز

هیچ نظریه و اندیشه‌ای از روی خوشی و دلسیری بوجود نیامده است، زیرا از آغاز ظهور اندیشه‌ورزی تا به امروز همه متفکران نسبت به تحولات زمانه خود حساس و بحران‌اندیش بوده‌اند. متفکران مختلف برای رهایی و خلاصی از وضع نکبت‌بار موجود در جوامع خود به فکر فرو رفته‌اند تا راهی به رهایی پیدا کنند. بطور نمونه، آنچه توماس هابز را به ترسیم یک غول دریایی به نام «لویاتان» رهنمون ساخته بود جنگ داخلی و هرج و مرج و خشونت موجود در جامعه انگلستان آن روزگار بود. او به این نتیجه رسیده بود که این نزاع داخلی و کشمکش بی‌پایان تنها در سایه یک «دولت مطلقه» امکان‌پذیر است. بنابراین متفکری چون والزر نیز با داشتن اهدافی فرهنگی و سیاسی به بحث در خصوص مدارا ورود کرده است و ما نیز با داشتن دغدغه‌ای چون خشونت‌پرهیزی در جامعه امروز ایران دست به دامان بصیرت‌های فکری او شده‌ایم. با عنایت به آنچه که والزر و متفکرانی چون او بیان داشته‌اند میتوان جامعه امروز ایران را نیز به مثابه یک جامعه متنوع و متکثر معرفی کرد. جامعه‌ای که به صورت رنگین کمانی انبوهی از نیروهای اجتماعی متفاوت را در درون خود جمع کرده است.

جامعه امروز ایران بصورت ملموس از یک‌آوایی به سمت چندآوایی تحول جدی یافته است و فهم این تحول خود مستلزم عبور از الگوها و نگرشهای فرهنگی و سیاسی قدیمی است تا از این طریق با پاسداشت تفاوت‌ها به تداوم ثبات سیاسی و گسترش اخلاق در جامعه کمک کرد. مدیریت و حکمرانی در جامعه امروز ایران نگرش و دیدگاههای سیاسی جدیدی را طلب میکند. جامعه امروز ایران با این حجم از تفاوت و تنوع قابل کنترل و یکسان‌سازی نیست و این مهمترین موضوعی است که سیستم سیاسی برای رهایی از بحران و خشونت باید به آن توجه کافی داشته باشد. جامعه ایران چنانکه برخی جامعه‌شناسان برجسته معاصر چون یورگن هابرماس و آلن تورن نیز بر آن تأکید نموده‌اند در طول دهه‌های اخیر منطقی مدرنیستی و تحول‌خواهانه‌ای را در پیش گرفته است.

بدون تردید، جامعه ایرانی از آن حالت منزوی و بی‌ارتباط خود با جهان بیرونی در دهه‌های اول انقلاب اسلامی عبور کرده است و در پرتو تحولات تکنولوژیک و ارتباطات با جهان خارج دیگر سبکهای زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را مشاهده کرده و با تغییرات ذهنی و ایدئولوژیک خود را مهیای اشکال دیگری از زندگی فردی و جمعی میداند. ظهور و گسترش ارتباطات الکترونیک و به تبع آن کاربرد شبکه‌های اجتماعی، تعاملات اجتماعی و کنشهای جمعی را دچار تحول شگرفی نموده است. یکی از مهمترین مصادیق چنین تحول عظیمی را میتوان در جنبشهای سالهای اخیر منطقه خاورمیانه موسوم به «بهار عربی» مشاهده نمود. در این تحولات به طرز آشکاری رسانه‌های جدید توانستند که کنش جمعی جوانان عرب را دچار تحول و دگردیسی نمایند. در ایران نیز همپای دیگر کشورها چنین تحولی آغاز شده است و نیروهای اجتماعی معترض در قالب جنبشها، راهپیمایی‌ها، گردهمایی‌ها و اعتراضات موردی توانسته‌اند از رسانه‌های جدید در رشد و گسترش کنش های جمعی خود بهرهگیری نمایند. در ایران تغییرات گسترده فرهنگی و اجتماعی، بویژه در کلان شهرها و نیز توسعه ارتباطات و وسایل جمعی زمینه‌های مناسبی را برای شکل‌گیری اینگونه جنبشهای جمعی فراهم ساخته‌اند. این تحولات را به خوبی میتوان در جوانی جمعیت، نرخ شهرنشینی، نرخ صنعتی شدن، نرخ آموزش، نرخ دسترسی به رسانه‌ها، نرخ سفرهای خارجی، نرخ مکالمه‌های بین‌المللی و مواردی از این دست ملاحظه نمود. شرایطی که برخی صاحب‌نظران آن را ورود به مدرن‌سازی تلقی کرده‌اند. چنان که آلن تورن بعد از سفر سال ۱۳۸۱ خود به ایران در اظهارنظری چنین گفت «اولین چیزی که در این کشور به چشم میخورد آن است که شما در حاشیه مدرنیزاسیون قرار ندارید، بلکه دقیقاً در متن آن قرار گرفته‌اید». در نتیجه، چنین جامعه‌ای با سیاست‌گذاری‌های رسمی پیشین قابل اداره و حکمرانی نیست و شرایط موجود چشم‌اندازهای جدید و دیگرگونه‌ای را طلب میکند. به زعم نویسنده، تنها در پرتو به رسمیت شناختن و ارج نهادن به این نوع تفاوت‌ها در جامعه امروز ایران است که میتوان از گسترش و تعمیق شکاف میان سیستم سیاسی و جامعه جلوگیری کرد. امری که بشدت وابسته به مداراجویی و پذیرش تفاوت‌ها توسط سیاستمداران مسلط است و این خود میتواند به شکل موثری در خشونت‌پرهیزی نقش داشته باشد. بدیهی است که در پیش گرفتن رویه‌های مداراجویانه نه تنها در محدودسازی خشونت سیاسی نقش موثری خواهد داشت، بلکه به اخلاقی و عادلانه‌تر شدن جامعه و سیاست‌ورزی ما نیز که از دغدغه‌های جدی امثال والزر است کمک خواهد کرد. جامعه عادل جامعه‌ای است که از حیث اجتماعی دربرگیرنده باشد و جایی است که نه تنها با تفاوت‌ها روادارانه برخورد میشود، بلکه با به رسمیت شناختن و احترام با شهروندان خود رفتار میکند و از این طریق در مسیر کاهش خشونت نیز قرار خواهد گرفت.


  • فهرست منابع در دفتر نشریه موجود است.
لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=12144
  • نویسنده : مختار نوری
  • منبع : هفته‌نامه نیم‌روز
  • 88 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.