چند روزی صبر کردم. گفتم قصاص قبل از جنایت نکنم. ولی باز هم سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد. بی کوچکترین یادی از بنیانگذارش!. انگار بزرگترین دانشگاه حضوری جهان از زیر بوته متولد شده و تا به اینجا رسیده!. خدا وکیلی اگر تمام روسای ریز و درشت امروزِ دانشگاه آزاد جمع شوند. قدرت تاسیس یک دانشگاه که پیشکش، آیا فقط توان ساخت یکی از صدها شعب دانشگاه آزاد را دارند؟!. خب واقعا با این وضعیت. آقایان چه اصراری به برگزاری سالگرد تاسیس دانشگاهی دارند که همه چیزش را از هاشمی دارد!. واقعا این آقایان می توانند. فقط یک روز خود را در فضای سال ۶۱ تصور کنند. فضایی آکنده از مشکلات داخلی و جنگ تحمیلی. فضایی که کسی از فردایش هم خبر نداشت. در چنین شرایطی، هاشمی رفت دنبال تاسیس دانشگاه!. با چه پول و امکاناتی؟. تقریبا هیچ!. خزانه خالی. دولت مقروض و کوپن های کاغذی. تنها نقطه امید مردم بود. اما هاشمی مرد ماموریتهای سخت بود. پس یک خطبه در نمازجمعه خواند و یک پول دستی هم از امام گرفت. جاسبی را گذاشت رئیس و خودش هم شد ناخدای اصلی. مثل اداره جنگ و مجلس در همان زمان!. تا دانشگاه آزاد اسلامی هم در میان اقیانوس پر تلاطم مخالفتها، تاسیس شد!. دولت وقت مخالف بود، بخاطر مشکلات بیشمارش و وزیر مرتبط هم چشم دیدنش را نداشت!. در آنروزهایی که پیشرفت. آرزویی محال بود. و چشم ها همه دنبال گرفتن دلار دولتی بود. هاشمی اساس پیشرفت را در تاسیس دانشگاه دید. چون تجربه آلمان و ژاپنِ را، بخوبی درک کرده بود. تجربه پیشرفتِ دانش بنیان. در سایه دوری از تخاصم و جنگ با دنیا. هاشمیِ سال ۶۱. دنبال زمینه سازی برای پیشرفت دانش بنیان کشور در آینده بود. جهت تبادلِ تکنولوژی های نوین با دنیا. هاشمیِ سال ۶۱. فردای بعد از جنگ را هم می دید. که در همان زمان جنگ. مترو را ساخت و دانشگاه آزاد را تأسیس کرد!. دانشگاهی که شعب آن. تا دورترین نقاط کشور رفت. تا هیچ دختر ایرانی. دیگر بخاطر بُعد مسافت. از تحصیل دانشگاهی بازنماند!. از آمارهای تاریخی دانشگاه آزاد، حرفی نمی زنم. چون خودش یک کتاب می شود. ولی مهم ترین دستاوردش را این روزها می توان در گوشه گوشه ی کشور دید. که زنان و مردان تحصیلکرده. قله ای از آگاهی ساخته اند. که دست هیچ خرافه و تحجر و شانتاژی به آنها هم نمی رسد!. در چنین شرایطی برگزاری سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی، بی همراهی دانشجویان آگاه، چه محلی از اعراب دارد؟. آنهم بی هیچ یادی از بنیانگذارش؟. واقعا بهتر نیست بجای اینکارها، مبدا تاریخی دانشگاه آزاد اسلامی را عوض کنند؟. مثل ماجرای تبدیل ساختمان مجمع تشخیص مصلحت به کاخ مرمر. تا هم معنای متناسب تری پیدا کند، هم مخاطب بیشتری. بهترین روش، عبور از تاریخ تأسیس به عنوان مبدا سالگرد به برگزاری مراسم سالگرد «هاشمی زدایی» از دانشگاه آزاد اسلامی است. هم جوانمردانه تر است و هم به رسم برگزار کنندگانش، نزدیکتر. مطمئن هم باشید مراسم سالگرد «هاشمی زدایی» از دانشگاه آزاد اسلامی، بصورت زنده و همزمان از چند شبکه رسانه ملی هم پخش خواهد شد!.
حرف آخر. اما با مدیران سی و اندی سال گذشته ی دانشگاه آزاد اسلامی است که در سکوت کامل، نظاره گر این جفای تاریخی در حق شخصیتی هستند که اگر نبود، دانشگاه آزاد اسلامی هم نبود تا به خیلی ها اعتبار مدیریتی و دانشگاهی بدهد. هزار افسوس از این رسم تلخ روزگار. که چون پای عافیت شخصی به میان می آید. گویی برای خیلی ها، نام هاشمی هم با خودش دفن شده است!.