این روزها اصطلاحاتی مثل «نظام چند قطبی» به لقلقه زبان جباران و مستبدان خونریز عالم بدل شده است.امروز در خبرها خواندم که پوتین ،جنایتکار جنگی،در سخنرانی ویدیویی برای اجلاس کشورهای گروه بریکس در آفریقای جنوبی بار دیگر دم از طلوع «نظم چند قطبی جهانی » زده است و درخواست کرده که دلار از نظام پولی جهانی حذف شود.تعاونی دیکتاتورهای عالم، یا به قول زندهیاد ایرج پزشکزاد،«انترناسیونال بچهپروها»، هوا برش داشته که دوران آمریکا و لیبرال دموکراسی به سر رسیده و حالا نوبت یکهتازی جباران اهریمنصفت عالم فرارسیده است.گرچه خودشان هم میدانند که چنتهشان خالیست اما این لقلقه«نظام چند قطبی» برایشان خوشایند است و یک وجهه مثلا «عالمانه »و «مترقی» به ایدیولوژیهای نظامهای سراپا پلیدشان میدهد. یکی نیست از اینها بپرسد به فرض که آمریکا و لیبرال دموکراسی هم نابود شد، شما آشغالها خیر سرتان چه چیزی برای عرضه به جهانیان دارید؟ آیا جز سرکوب مردم،لگد مال کردن حقوق بشر و رفتارهای جنایتکارانه و قرون وسطایی ، «ارزشها»ی دیگری هم برای عرضه به جهان دارید؟ نظامهای فاشیستی و استبدادی که ذاتا ضد فرهنگ و ضد انسانیتاند واقعا چه چیزی برای عرضه به انسانها دارند؟ خاک بر سر آن جهانی که حاضر باشد لوکاشنکوها و پوتینهای قاتل را به عنوان رهبران تازه این «نظام چند قطبی جهانی» پذیرا باشد.
اما خبر بد برای دیکتاتورها اینکه عمر این لقلقه کذایی هم رو به پایان است و این حباب در آستانه ترکیدن.امریکا همچنان بزرگترین اقتصاد جهان است و اقتصادش رو به رشد و قدرت نرم و سختش هم کماکان در اوج است و همزمان سقوط اقتصادی چین کلید خورده(نصف شدن نرخ رشد اقتصاد و بحران بزرگی که انتظارش را میکشد) و روسیه هم به لطف سیاستهای پوتین راه زوال را طی میکند.دو شاخ اصلی این نظام کذایی در شرف شکستن است و بدا به حال پیروان حقیر این دو که گمان میکنند با بریکس و شانگهای میتوانند از شر سرنوشت محتومشان بگریزند.
و کلام آخر اینکه: لیبرال دموکراسی به رغم همه ایرادها و نقایصش هنوز بهترین نظام حکومتی جهان و همچنان خصم اول «انترناسیونال دیکتاتورها» است.