گفتگو درباره موضوعات تاریخی اگر از مسیر علمی و آکادمیک خود خارج شده و به حیطه ملاحضات سیاسی و تعاملات فرامتنی کشیده شود، نه تنها به اصالت موضوع لطمه وارد می سازد، بلکه اصیلترین مباحث را به ورطه ابتذال علمی و ابتذال سیاسی سوق میدهد.
یکی از مناقشات رایج این روزها در منطقه خلیجفارس، به موضوع حاکمیت جزایر ایرانی تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی باز میگردد. ادعای امارات متحده عربی در خصوص این جزایر ایرانی، گام برداشتن در مسیری است که کمتر از یکصد سال پیش استعمار ورشکسته بریتانیا در هنگام خروج خود از این آبراهه جهانی آن را بنیان گذاشت و خود نیز به خوبی میدانست مبانی آن از چنان استحکامی برخوردار نیست که بتوان بر پایه آن نظام سیاسی جدیدی را مستقر نمود.
هویتیابی برای لکههای زیستی در پهنهای که هزاران سال تحت قیمومیت و مالکیت یکی از مهمترین و بزرگترین تمدنهای تاریخی جهان قرار داشت، بسیار دشوار و نتایج آن نیز از پیش تعیین شده است. بدیهی است که کارگزاری (اجارهداری) یک حکومت محلی به معنای استقلال آن از دولت مرکزی نیست. ضمن آنکه در حقوق بینالملل، تعمیم کارگزاری به مالکیت وجهه قانونی ندارد.
جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس اهمیت استراتژیک دارند. قرارگیری این سه جزیره در عمیقترین بخش خلیج فارس و در نزدیکی تنگه مهم هرمز، اعمال نقش نظارتی ایران بر تردد کشتیهای تجاری و نظامی در خلیج فارس را ممکن میسازد و دستیابی به آن برای هر کشور منطقهای و خارج از منطقه نه تنها به لحاظ اقتصادی ارزشآفرین است، بلکه جایگاه آن کشور را در مناسبات جهانی به ویژه در بخش انرژی ارتقا میدهد.
سابقه تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر خود در خلیج فارس به بیش از هفت هزار سال پیش باز میگردد. این حق تاریخی نه تنها از منظر سیاسی قابل اثبات است، بلکه از منظر طبیعی نیز خلیج فارس ادامه پیشروی فلات ایران در پهنه آبی است.
از پیش از استقرار دولت ایلام در پنج هزار سال پیش از میلاد، سواحل خلیج فارس سکونتگاه اقوام ایرانی بوده است. دولتهای باستانی ایران نیز عمدتا در این محدوده استقرار پیدا میکردند. با ظهور مادها به عنوان نخستین سلسله سیاسی در جهان، سواحل و جزایر خلیج فارس، به عنوان ساتراپی چهاردهم، بخش مهمی از تقسیمات کشوری به شمار آمدند. این روند در پادشاهی پارس نیز ادامه پیدا کرد و هخامنشی ها به ویژه با توسعه دریانوردی، کنترل این پهنه آبی را کاملا در اختیار گرفتند. کشف برخی از جزایر کنونی خلیج فارس، نتیجه کاوشهای دریایی پارسیان است. از همان زمان نیز جزایر و سواحل جنوبی تحت مدیریت نمایندگان سیاسی دولت ایران اداره میشدند. این روند کمابیش در تمام دوران تاریخی ایران ادامه یافت و جز در دورههای کوتاهی از استعمار نوین، جزایر تحت قیمومیت و اراده سیاسی ایران بزرگ اداره میشدند. موضوعی که روند تاریخی آن در سلسله مقالاتی از همین دفتر به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
ائتلاف نامیمون امارات متحده عربی با دو کشور روسیه و چین بر سر کتمان حق تاریخی ایران بر این جزایر ایرانی، اگرچه رویدادی قابل پیشبینی بود، اما در نوع خود به موضوعی چالش برانگیز نیز تبدیل شد. چالشی که البته تاثیری بر حقوقه مطلق ایران بر حدود رسمی و قانونی خود ندارد. با این وجود هر تهدیدی اگر جدی انگاشته نشود، میتواند به نتایج فاجعه باری منجر شود.
هفتهنامه نیم روز در شماره جدید خود به بررسی این موضوع پرداخته و با تجمیع نظرات کارشناسی به سمت و سوی ارائه راهکارهای پیشنتهادی گام برداشته است.