این یک حقیقت آشکار است که سهم زندگی انسان در فضاهای عمومی در طی دوران نوین زندگی شهری و پس از عصر صنعتی هر روز بیشتر از روز پیش شده است.
اگر روزی زندگی جوامع شهری محدود به محل کار و عمل خواب بود و در کنار آن فضاهای عمومی تنها وجود نیازهای آئینی جوامع را در برداشتند. امروز بخشی از شخصیت اجتماعی انسان شهرنشین در همین فضاهای عمومی است که شکل میگیرد.
جوامع امروز شهرنشین میدانها، خیابانها، مراکز خرید، سینماها، تئاترها، کافهها و مراکز آموزشی، سالنهای نمایش، استادیومهای ورزشی، گالریها و فروشگاهها، طیف وسیعی از فضاهای عمومی را در مکانهای باز یا بسته در اختیار جامعه قرار میدهند. این فضاها بستر تعاملات اجتماعی هستند.
مروری بر تاریخ تحولات شهری در کلانشهر تهران در دو سده اخیر نشان از آن دارد که میل به دموکراسی و آزادیخواهی با توسعه فضاهای عمومی از جهت ابعاد کمی و کیفی پیوند دارد. به اعتباری در دو قرن اخیر تاریخ تهران، فضاهای عمومی با تعامل و تحولات اجتماعی رابطه مستقیم داشتهاند. اینکه تعاملات اجتماعی سبب توسعه فضاهای عمومی را فراهم ساخته یا عامل توزیع فضاهای عمومی بوده است، نکته حائز اهمیتی نیست. نکته حائز اهمیت بطن و خاستگاه این تعامل است. این خواسته اجتماعی همان فرهنگ و زمینههای فرهنگی جامعه شهرنشین در دو سده اخیر است. فرهنگ است که جوامع را به سمت تعامل، گفتگو، ارتباط و تبادل اندیشه میبرد. فرهنگ را اندیشه ورزان میسازند. متفکرین نویسندگان و هنرمندان هستند که به فرهنگ و جامعه قوام میدهند. فضاهای عمومی بستر قوام فرهنگ در جوامع شهرنشینیاند.
در عامترین تعریف از فضاهای عمومی میتوان گفت فضای عمومی جایی است که مال هیچکس نیست. و در عین حال متعلق به همه است. فقیر و غنی، پیر و جوان، مرد و زن، تحصیلکرده یا عوام، صاحب منصب یا مردم عادی، در استفاده از فضای عمومی از حقوق مساوی برخوردارند. به اعتباری فضای عمومی، نماد عدالت در بهرهمندی از شهر است. هرچه فضاهای عمومی مخاطبی گستردهتر و متنوعتر از جهات تمایلات اجتماعی داشته باشد، حقوق عمومی بیشتر مورد مراعات قرار گرفته است. فضای عمومی و نحوه بهرهبندی از آن یکی از معیارهای سنجش عدالت و عدالتورزی و تعادل در شهر است. تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی در این بسترِ متعادل است که به تاثیرگذاری میرسند. اینجا بستر تعامل یا تقابل مردم و قدرت است.
از جهت تاریخی فضاهای عمومی در شهر تهران همگام با تحولات اجتماعی و توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی، علاوه بر اینکه از تنوع بیشتری برخوردار شده و کثرت یافته، بیشترین سهم را در فراهم آوردن بستر تحولات سیاسی داشته و تاریخ سازه بوده است.
گرچه این تحولات منحصر به ساختار سیاسی جامعه شهری نیست و تمامی ابعاد زندگی اجتماعی جوامع را اعم از فرهنگ آداب و سنن آموزش و شیوههای هنری و… را نیز در بر میگیرد. به همین دلایل، اگر بگوییم فضاهای عمومی حاصل تقاضای جامعه شهری است و این تقاضا بیش از آنکه کمی باشد، کیفی است. سخن گذافی نیست. از سوی دیگر باید پذیرفت شکلگیری فضا امری معمارانه است. این امر معمارانه بر اساس زمینههای اجتماعی در اشکالی همانند خیابانها و میدانها میتواند بطنی و به تدریج شکل گیرد. و یا در اشکال دیگر فضای عمومی مانند مکانهای آیینی، مدارس، دانشگاهها، سینماها، مراکز خرید و … به یکباره در شهر تجلی یابد.
در تهران تا دوران اولیه قاجار، علاوه بر گذرها و معابر، تنها مساجد و اماکن مقدس فضای عمومی شهر را شکل میدادند. اما همزمان با عصر تجددگرایی و مراودات بیشتر با جهان غرب، حکومت متوجه فضاهای عمومی شد. در خبرهاست که امیرکبیر در مدت کوتاه صدرات خود (۱۲۶۷ تا ۱۲۶۴ قمری) علاوه بر ساماندهی شهر، به ساماندهی سبز میدان که در مجاورت ارگ تهران قرار داشت و ورودی بازار شهر بود، همت گماشت. این نخستین مورد از توجه به فضای شهری در دو سده اخیر است. در ادامه دوره ناصرالدین شاه و از دهه ۱۲۸۰ قمری یک طرح ساماندهی گسترده در عرصه شهری موجود تهران شکل میگیرد. تبدیل میدان نظامی ارگ به باغ گلشن، تبدیل خندق شرق ارگ به خیابان و تبدیل خیابان درب اندرون که در فاصله دروازه دولت و ورودی شمالی کاخهای سلطنتی قرار داشت به تفرجگاه شهری از جمله این اقدامات است.
ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۴ قمری همزمان با تصمیم به گسترش وسعت شهر، میدان وسیع و جدیدی را در لبه شمالی شهر قدیم با عنوان میدان توپخانه بنیان مینهد. این حکمران تجدد طلب به فراست دریافته بود که سیمای شهر در فضاهای عمومی آن متجلی است و برای تغییر چهره تهران از یک شهر به هم ریخته به شهری متجدد، باید به فضاهای عمومی آن پرداخت. در این دوران این گونه اقدامات که مورد اقبال عمومی قرار گرفته بود، دامنهدار است. دروازههای جدید با منارهها و کاشیکاری الوان در میدان جدید، تاسیس یک میدان در مقابل دروازه شرقی کاخهای سلطنتی و در مدخل ورودی بازارچه قدیمی مروی، احداث خیابانها در اطراف ارگ، احداث خیابان لالهزار و احداث اولین باغ وحش عمومی شهر تهران از آن جمله است. آخرین اقدام او ایجاد یک بنای عظیم و یادمانی باشکوه در کنار میدان باغ گلشن و متصل به قصر سلطنتی است. این فضای عمومی به تکیه دولت مشهور شد که در آن علاوه بر اجرای مراسم آیینی مربوط به ایام محرم، حکم تماشاخانه دولتی را هم پیدا میکند و در آن مردم با رغبت و اشتیاق حضور پیدا میکند. شاه و صاحب منصبان هم اینجا و همراه مردم حضور دارند. این چنین رویدادی تا پیش از آن در تهران بیسابقه بود.
پس از توسعه کیفی و کمی تهران در دوران ناصرالدین شاه (۱۳۱۳ تا ۱۲۶۴ قمری)، تهران توسعه یافته که مظهر تجددگرایی در شهرنشینی است و فضاهای عمومی در آن رونق دارند. مقدمات یک دگردیسی سیاسی را فراهم میکند. این دگردیسی حاصل تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی است. شکلگیری حکومت مشروطه و تاسیس اولین پارلمان آسیا (۱۳۲۴ قمری)، حاصل این دوران است. کنشهای اجتماعی برای دفاع از مشروطه نیز در همین بستر فضاهای عمومی رخ میدهد که در نهایت با پیروزی مردم همراه است. شکلگیری مدارس علوم جدید، تئاترها، هتلها، کافهها، کتاب فروشیهای پررونق، خیابانهای پر رفتوآمد، از دستاوردهای همزاد مشروطه در شهر هستند. در این دوران فضاهای عمومی عامل همبستگی در جوامع شهریاند. در واقع در این دوران فضاهای عمومیاند که امکان دیده شدن و امکان همبستگی را فراهم میکنند. اینجا نوگرایی شهری امکان حرکتهای مردمی و جنبشهای اجتماعی را فراهم میآورد.
التهابات اجتماعی آغاز، میانه و انجام حکومت پهلوی، بیش از گذشته نیازمند فضاهای عمومی در عرصه شهری تهران بود. در دو دهه اول قرن چهاردهم خورشیدی (۱۳۲۰ تا ۱۳۰۰)، سازماندهی شهر جدید برای تسهیل عبور و مرور اتومبیل، شکلگیری خیابانها و میدانهای جدیدی را به همراه داشت و تعریف جدیدی از خیابان در شهر ظاهر شد. تاسیس دوایر عمومی دولتی، بنیاد دانشگاهها و مراکز آموزشی جدید، شکلگیری پاتوقهایی در شهر برای هنرمندان و نویسندگان و ورود محصولات جدید فرهنگی، سیمای شهری را هم از جهت شکلی و هم از جهت محتوایی تغییر داد. توسعه فضاهای عمومی حاصل تحولات شهری نوین در تهران بود. این توسعه در استقرار فضاهای عمومی از الزامات حکومت دیوان سالار و تمرگزایی بود که خود را دایهدار ایران نوین میدانست. فضاهای جدید، آداب جدید و روشنفکران برخاسته از بستر مشروطه، در کنار شهروندان که ترجیح میدادند با گذشته فاصله بگیرند. زمینه تحولات اجتماعی بعد را فراهم کردند. وقایع شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی، که با تغییر حاکم و فراهم شدن فضای آزاد سیاسی در تهران همراه بود، نشان داد که فضاهای عمومی تا چه حد برای نمایش اراده جمعی جوامع شهری مورد نیازاند.
فضای سیاسی حاکم بر ایران بین شهریور ۱۳۲۰ تا کودتای مرداد ۱۳۳۲ که همراه با شکلگیری احزاب مختلف و تشکلهای صنفی بود و به نوعی یک فضای دموکراتیک اجتماعی و سیاسی را بعد از دوران خفقان سیاسی رضا شاه ایجاد کرده بود. تنها با حضور در فضاهای عمومی امکان تحقق یافت. در این زمان، این فضاهای عمومی بودند که نقش عمدهای را در تعاملات اجتماعی این سالهای پرجوش و خروش ایفا کردند. میدان بهارستان شاخصترین نمونه این دست از فضای عمومی است که بستر تجلی و خواست اراده ملی قرار گرفت و در نهایت این جریان آزادیخواه با کودتا سرکوب شد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد و سلطه حکومت بر اوضاع سیاسی گسترش فضاهای عمومی در شهر تهران بیشتر متوجه مکانهایی برای اوقات فراغت است. پارکهای جدید سینمااها و تماشاخانهها، در کنار توسعه مراکز آموزشی و فرهنگی که به ناگزیر از الزامات توسعه شهری و افزایش جمعیت است. فضاهای عمومی شهر را در پرده دیگری به نمایش میگذارد که متفاوت با شرایط قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. اما انقلاب سال ۱۳۵۷ نشان داد که زیر پوست شهر تشکلهای سیاسی و مذهبی آینده دیگری را رقم زدهاند. این بار خیابانها و میدانهای شهر در کنار دانشگاهها و مساجد به عنوان فضای عمومی، عرصهای برای تجلی اراده مردم فراهم کردند. نقطه مقابل این تعاملات این بار خیابان انقلاب تا میدان آزادی است.
امروز با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب سال ۱۳۵۷ فضاهای عمومی هر روز بیشتر از گذشته به عنوان بستر تحولات اجتماعی در شهر اهمیت یافته است. نقطه تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی حیات مییابد. از مراسم مناسبتی و آیینی تا اعتراضات اجتماعی، در نهایت در فضاهای عمومی امکان بروز مییابند.
در این سالها و امروزه علاوه بر فضاهای عمومی با عملکرد تاریخی، فروشگاهها و مراکز تجاری بزرگ، بازارهای محلی، پارکها، تماشاخانهها، دانشگاهها و کافهها به عنوان فضاهای شهری مورد استقبال شهروندان هستند و امکان تعاملات اجتماعی را فراهم میکنند. امروزه سهم فضاهای عمومی در تعاملات اجتماعی بر اهل اندیشه پوشیده نیست. این راهی است که یک جامعه مدنی و پویا برای رسیدن به آینده از آن گذر خواهد کرد. دیدار، گفتگو، همدلی و یک صدایی حاصل تعامل در فضای عمومی است. فضاهای عمومی پناهگاه همه ساکنین شهر است. فضای عمومی جایی است برای تعامل گفتگو و تبادل اندیشه. احترام به فضای عمومی احترام به شهروند است.