کانون علوم اداری ایران اواخر دهه ۱۳۲۰ تاسیس شد؛ زمانیکه اداره کل طبقهبندیمشاغل در وزارتدارایی بود. سپس تبدیل شد به سازمان اموراداری و این کانون تاکنون به موجودیت خود ادامه داده، امتیاز آن لغو نشده و ما هم تجدید امتیاز نکردهایم. حدود دو دهه است که ما در این کانون در خدمت استاد دکتر باوند هستیم.
بهظاهر با آنکه رشته تخصصی ایشان مسائل سیاسی، حقوق و روابطبینالملل است اما ایشان «بنیاد سیاستخارجی علوماداری و مدیریت» را همیشه مورد توجه قرار دادهاند و بههمین دلیل با کمال رضایت خاطر در نشستهای ما حضور فعال داشتند.
براین اساس، ایشان معتقد بودند که مدیران امروز کشور در شرایط فعلی به سه دسته تقسیم میشوند:
گروه نخست، گروهی متخصص، تحصیلکرده، آگاه و با شرایط احراز یا شناخت مطلوب علمی هستند که به پُستها رسیدهاند و معمولاً امروز در حاشیه هستند.
گروه دوم، بسیار باهوش هستند و متصدی مدیریت حتی در رده کلان شدهاند. آنان نمیدانند اما هوشیارانه در پُستی که هستند به مسائل توجه دارند، خوب گوش میکنند،نکات را میآموزند و به امید اینکه در آینده مدیران خوبی بشوند تلاش میکنند.
گروه سوم که غالباً امروز محصول کارشان را میبینیم (من بُعد علمی قضیه را میگویم )، مدیرانی هستند که نه رشته تخصصی و دانشگاهی آنان مدیریت است، نه شرایط تجربی لازم و شایسته را دارند، نه به حد کافی درک میکنند و نه میخواهند دانش خود را کامل کنند. این گروه به هرحال مدیریت میکنند.
به این امید هستیم که مسئله شایستگیدر مدیریت مورد توجه قرار گیرد.
نکتهای که میخواهم در پایان به کادر سیاسی و متبحر وزارت امورخارجه و دوستانشان عرض کنم، این است که ایشان همیشه و پیوسته تاکید داشت که بایستی مناصب مدیریتی برحسب «تجربه» و «شرایط احراز» به افراد موکول بشود و بر این نکته بسیار تاکید داشتند و نگران بود که مبادا ما موفق نشویم که این مهم را به اطلاع و آگاهی ساختار تصمیمگیری برسانیم تا از نابسامانیها جلوگیری شود .