اجازه بدهید سخنان خودم را در مراسم آیین نکوداشت «درصحبت استاد دکتر داوود هرمیداس باوند» که بهتاریخ ۵ دیماه ۱۳۹۷ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علومانسانی برگزار میشود، با نامه آقای دکتر ظریف شروع کنم.
اکنون در آغاز سخن میخواهم این پرسش را مطرح کنم که چرا دکتر باوند «تجلیلکردنی» است؟
درپاسخ به این پرسش سه نکته را عرض میکنم: ایشان بیتردید دانشمند درجهیک علوم سیاسی کشور هستند. علوم سیاسی رشتۀ بسیار مهمی است و وارد شدن در این رشته کار چندان سادهای نیست. قبلاز هرچیز نیاز است که انسان خوب غور کرده و خوب درس خوانده باشد. درس خواندن و درسخواندگی سنگ اول نیست؛ به نظر من خوب تحقیق کردن، خوب تولیدکردن و خوب درس دادن مهم است و مجموعۀ اینها در جناب آقای دکتر باوند وجود دارد.
دومین ویژگی ایشان این است که یک دیپلمات برجسته هستند. این روزها شاید درکل دنیا بیتوجهی به دیپلماتها یک امر رایج است ولی دیپلماسی از مهمترین و کهنترین نیازهای زندگی بشری است و هیچگاه نبوده که بشر از دیپلمات و دیپلماسی بینیاز باشد. از زمانیکه انسانها در دوران بسیار ابتدایی زندگی میکردند تا حال حاضر، دیپلماتها برای تولید صلح، پرهیز از جنگ، تولید فضای تعامل و زیست بهتر در تلاش بودند. نوع دیپلماسی در دنیا ثابت و قالب آن دگرگون و متحول شده است. دیپلمات شدن هم کار آسانی نیست. ویژگیهای اخلاقی و رفتاری، توانایی برقراری ارتباط و ظرفیت درک مفاهیم، تشخیص منافعملی و تحقق منافعملی چیزهایی است که یک دیپلمات درمجموع باید داشته باشد و این ترکیبی از دانش، هنر و ویژگیهای فردی است. دیپلمات حتماً فرد است و هیچ ماشین و اسباب اداری نمیتواند جایگزین این فرد باشد. دیپلماسی درسیر تحول خودش نشیبوفرازهای زیادی داشته است. خیلیاز دیپلماتهای حال و گذشته در جلسه حضور دارند، با احترام به همه آنها، دیپلماتهای «چندجانبه» ظرافتهای بیشتری در کارشان دارند و نمایندگی ایران در سازمانهای بینالمللی به معنی قلمداد کردن دیپلماتهای «دوجانبه» نیست، بلکه لایههای بهتر و دقیقتری را نیاز دارد و همۀ اینها به نظر من در آقای دکتر باوند متجلی است.
به نظر من دیپلمات بازنشسته نمیشود. از نظر اداری ممکن است که حکمی به او بدهند که به افتخار بازنشستگی نائل شود؛ اما یک دیپلمات زمانی که مشغول کار است و مسئولیت دیگری ندارد، یک دغدغه دارد و آن هم منافع کشورش است. کسانیکه در این کار هستند بهقدری در بیان و کلامشان مواظباند که هیچگاه از سخنان آنها چیزی علیه کشور در نمیآید. شاید ناخودآگاه در خواب هم نگراناند که جملهای نگویند که بهنحوی توسط دشمنان کشور مورد استفاده قرار گیرد. این امر، به این معنی نیست که دیپلمات با هر چیزی که در کشورش اتفاق میافتد موافق است، بلکه او مدافع کشورش است. آقای دکتر باوند ازاینجهت هم برجسته هستند.
نکته سوم هم این است که درایت بیروننگارانه همیشه در کلام و رفتار و گفتار آقای دکتر باوند هست و این درایت نه فقط بر دانش و دیپلماسی ایشان مبتنی است، بلکه بر دانش ایشان از تاریخ ایران نیز استوار است. چیزی که این روزها کم پیدا میشود. کسانی را داریم که دکتری دارند و مدارج عالی طی کردهاند؛ اما گویا توجهی به تاریخ و آن چیزی که بر این کشور گذشته ندارند. مثالهایی که جناب آقای دکتر باوند از تاریخ ایران میگویند، بسیار برجسته است و خود این تسلط به تاریخ و حقوق ایران ناشی از اصل مطلب است که توجه به این کشور بهعنوان خشت اول کار علمی ایشان است.