پکن چگونه تغییر خواهد کرد؟ | رانا میتر (ترجمه: رضا جلالی)
گفتگوهای ایران و آمریکا | سید محمود صدری*
شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد
فرزند خلیج فارس | محمدجواد حقشناس
در باب پاسداشت زبان فارسی در میان سیاستمداران | محمدجواد حقشناس
در فضای منافع ملی
پیامی که باید از ایران مخابره شود | محمدجواد حق شناس
عواقب اقتصادی تسخیر دولت | الیزابت دیوید بارت (ترجمه: رضا جلالی)
جنگ یا گفتگو | باقر شاملو*
نوروز و تجلی آن در فرهنگ پاکستان | ندا مهیار
جشن آتشافروزان | مرتضی رحیمنواز
دوگانگی در مواجهه با مصاحبه رفیقدوست | احسان هوشمند
حرفهای بیپایه درباره مسائل حساس قومی ـ زبانی را متوقف کنید
شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد
تلاش تندروها و بیثباتی بازارها
نگاهی دوباره به مشکلات روابط آمریکا با چین | جود بلانشت و ریان هاس (ترجمه: رضا جلالی)
اهمیت راهبردی گردشگری دریایی در توسعه پایدار | محمدجواد حقشناس
ایران در محاصره کوریدورهای ترکیه | علی مفتح*
شخصیسازی حکمرانی یا ناحکمرانی | محمدحسین زارعی*
پوتین و ترجیح اوکراین بر سوریه | الکساندر با نوف (ترجمه: رضا جلالی)
شماره ۷۱ و ۷۲ | ۳۰ دی ۱۴۰۳
زاکانی پس از شرکت در انتخابات رای اکثریت را از دست داد
تصمیمی شجاعانه
ققنوس در آتش | مرتضی رحیمنواز
شمایل یک اسطوره | مرتضی رحیمنواز
بچه خانی آباد | ندا مهیار
کالبد مدنی تهران | بهروز مرباغی*
فضاهای عمومی و تعاملات اجتماعی رو بستر تاریخ | اسکندر مختاری طالقانی
از تهران چه میخواهیم؟ | ترانه یلدا *
داستان تولد یک برنامه | حمید عزیزیان شریف آباد*
تاملی بر نقش سترگ سیدجعفر حمیدی در اعتلای فرهنگ ایران
شبی برای «شناسنامه استان بوشهر»
انجمنهای مردمی خطرناک نیستند به آنها برچسب نزنیم
فشار حداکثری فقط موجب تقویت مادورو خواهد شد | فرانسیسکو رودریگرز
ناکارآمدترین شورا | فتح الله اُمی
نجات ایران | فتح الله امّی
چرا یادمان ۱۶ آذر، هویت بخش جنبشِ دانشجویی است؟
در ۱۶ آذر، هدف ضربه به استقلال و کنشگری دانشگاه بود
یادی از۱۶ آذر | فتح الله امّی
وقایع نگاری یک اعتراض | مرتضی رحیم نواز
روز دانشجو فرصتی برای تیمار زخمها | محمدجواد حقشناس
سیاستورزی صلحآمیز ایرانی از منظر کنشگری مرزی | مقصود فراستخواه*
دهه هشتادیها و صلح با طبیعت | علیاصغر سیدآبادی*
دلایل دوری از سیاست دوستی در جریانهای سیاسی امروز با رویکرد شناختی | عباسعلی رهبر*
شماره ۶۹ و ۷۰ | ۳۰ آبان ۱۴۰۳
دیپلماسی، تخصص دیپلماتهاست
راه صحیح خنثی نمودن همگرایی اقتدارگرایان جدید | استفن هادلی (ترجمه: رضا جلالی)
«پزشکیان» مسوولیت بخشی از اختیاراتش را به نیروهای رقیب واگذار کرده است
دولت چهاردهم و ضرورت تغییر حکمرانی فرهنگی | شهرام گیلآبادی*
مهاجرت، صلح و امنیت پایدار | رسول صادقی*
دادستان عمومی و انقلاب تهران گفت: قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست برای ۴۰ نفر در پرونده آتشسوزی زندان اوین صادر شد.
مرگ راحت گلستان در غربت غرب در قیاس با قتل و خودکشی مهرجویی و پوراحمد در خاک وطن، به طرزی نمادین حکایت سرگشتگی و تناقضات روشنفکران ایران در سدەی چهاردەی خورشیدی است.
جکسون اما در کتاب خود سخن از لحظاتی می گوید که "سیاست بی احساس"،سیاستی که فاجعه می آفریند، باعث می شود مردم به روی زبان تف بیندازند و به سکوت خود به عنوان راهی اصیل برای احترام گذاشتن به زندگی نگاه کنند: در چنین وضعیتی سکوت خود خواسته ناشی از آسیب روحی تنها راه باقی مانده برای احترام به قربانی یک فاجعه است
چرا اجازه ندادند کمیته حقیقتیاب بیطرفی ابعاد ماجرا را بررسی کند؟ چرا خبرنگاری که برای تهیه گزارش به بیمارستان رفته بود، بازداشت شد؟ چرا در طول دوره بستری هیچ رسانهای حق نداشت با همکلاسیها و همراهان آرمیتا گفتگو داشته باشد؟
اکنون بخش بزرگی از این جامعه که به روایت رسمی حاکمیت دربارهی آرمیتا گراوند اعتماد ندارد، بر سر این دوراهی تلخ و گزنده است: آیا آرمیتای عزیز، درگذشته یا جان باخته است؟
روند همه گیری هم در چین ( از بستن چند ماهه تا گسترش کنترل نشده آن پس از خاتمه اقدامات سخت) زخم هایی کاری بر جای نهاده است. چون بیشتر پوشش بین المللی بر قرنطینه در شهر های بزرگی چون شانگهای متمرکز بود، مناطق روستایی به طرزی خاص وسخت تحت تاثیر موج بعدی عفونت ها قرارگرفتند
در خارج از محیط دانشگاهی هم دایره موضوعاتی که می توان منتشر نمود محدود شده و این محدودیت ها حتی تجزیه و تحلیل ابتکارات و ایده های مورد تایید شی جین پنگ را هم تحت تاثیر قرار داده است
اگر دردم یکی بودی چه بودی؟ اگر فقط سر و کارمان با نیروهای متحجری بود که دشمن زیبایی و آزادیاند تکلیف روشنتر بود و کارمان هم راحتتر اما این روزها متجددمآبان به کمک دوستان متحجرشان آمدهاند. دوستانی که ممکن است در ظاهر دشمن آنها باشند اما درست مثل دولبه یک قیچی عمل میکنند. خانم مرضیه […]
پس از مرگ معلوم شد حمید حامد نویسندەی ناشناس کتاب " همەی ما شریک جرم هستیم " پوراحمد است.
عاقبتِ غریبی است. داریوش مهرجویی سزاوار چنین پایانی نبود. هر زندگی پایانی دارد، امّا هر پایانی سزاوار نیست. مردی که آزارش به کسی نرسیده بود، شرّ و ظلمی نرسانده بود، مردی که صادقانه و خالصانه به فرهنگ این کشور خدمت کرده بود، خادمِ معرفت و هنر بود، تا توانست خیر رساند، مستحقّ اینچنین پایانِ هولناک […]
۲۵ شهریور یک روز ملی است، مسلما هیچکس نمیخواهد آن روز را به عزا تبدیل کند، روز امید است به ساختن ایران عزیزمان با دستهای خودمان. روز گرامیداشت دختر ایران مهسا و همه دختران و همه جوانان خوب کشورمان است. روز احساس تعهد جوانها به ساختن ایران است.
پس از تایید مفقود شدن ۴۸ تخته فرش نفیس از بخش نهاد ریاست جمهوری مجموعه سعدآباد مشخصا ساختمان «حافظیه» و طرح ادعای رییس اتحادیه فروشندگان فرش دستباف مبنی بر آنکه «فرشها از کاخ سعدآباد به موزه فرش ایران انتقال داده شدند»، موزه فرش ایران در اینباره توضیحی ارائه کرد.
(قبل از جنگ) صدای سینما تابستانیش در مسیر باد به پشت بام خانه امان میرسید و پول بلیط نداده هرشب دوسانس فیلم ها را درازکش در رختخواب پر از دوده پالایشگاه شنیده و کاملا تصویری با خواهر و برادر تصورش میکردیم با تمام ان اهنگهای هندی و چاقوکشی ها و دعواهای فیلم های ایرانی و […]
چهارپایه کشیدن هم مثل نظافت توالت، نگهبانی دادن، و یا حتی جنگیدن یک شغل حرفهای میتواند باشد که علاقه مندانش حالا با هرانگیزهای آن را انتخاب کنند.
بعد از مشاهده علائم نفس کشیدن در نوزاد سریع پارچهای برداشتم و دور بچه پیچیدم و روی صندلی سردخانه گذاشتم و دنبال سوپروایزر گشتم
معصومه ابتکار ، در رشته توییتی نوشت: یکماه است که جنایت مسموم کردن دختران تکرار می شود. همه منتظرند بخشهای انتظامی و قضایی فورا اقدام کنند.
قتلهایی كه به دست شوهران انجام گرفته، عموماً پس از درگیریهای لفظی، در اوج عصبانیت و گرفتار شدن در دام جنون لحظهای بوده است و معمولاً طرح و نقشهای از پیش طراحی شده برای قتل در ذهن نداشتهاند
پژوهشهای انجام ﯾﺎﻓﺘﻪ درباره علل خشونت علیه زنان، این عوامل را در ﺳﻪ ﺳﻄﺢ « ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪه در ﺳﻄﺢ ﻓﺮد ﺧﺸﻮﻧﺖ دﯾﺪه ( زنان )» ، « عوامل تعیین کننده در سطح عامل خشونتگر ( مردان )» و « عوامل تعیین کننده در سطح خانواده ( جامعه ) » دسته ﺑﻨﺪی می ساز د .
در «قیصر»، جاهل با آن شمایل و لحن شناختهشده همان ابتدای کار میمیرد و قیصر با لباسی دیگر وارد میشود که ماهیت و ارزشهایش دقیقاً همان است و این بازتولیدِ آشکار، بهطور فراگیر به مثابه مرگ لوطی و زایش یک قهرمان تازه در بوق و کرنا میشود
فیلم در واقع از الگوها ی مرسوم سود م ی جو ی د تا داستان ی ک مثلث عشق ی را روا یت کند، اما ضلع مهم ی از ا ی ن مثلث، شخصیتی است به نام « فرحان » که بیش از آنکه فردیت داشته باشد ، نمایندها ی است از عشیره و درواقع خود قربانی تمام سنتها و حرف و حد یثهایی است که جامعهی بسته قبیلهای گرفتارش است
بزرگ ترین درسی که فیلم به مخاطب میدهد این است که ازدواج اجباری و تحت سیطره قرارگرفتن زن ، عاقبتی جز تلخکامی و ناکامی ندارد