بعد از مارکس و نظریۀ معروفش که «اقتصاد» را زیربنا و موتور حرکتها و انقلابها دانست، بسیاری از محققین و اندیشمندان اجتماعی، متأثر از مارکس و پیروانش، اقتصاد را عامل اصلی طغیانها و انقلابها میدانند. بسیاری از مسئولین نظام هم در جریان اعتراضات «زن – زندگی – آزادی»، دغدغه و نگران اصلیشان از طغیان حاشیهنشینها و اقشار و لایههای محروم و گرسنه بود. بخیابان آمدن آنها را همچنان تهدید و خطر اصلی میدانند.
در عین حال، میتوان پرسید آیا ساکنین «اکباتان»، «ستارخان» یا «هفت حوض نارمک» در قلب تهران، ایضاً محلات بالنسبه مرفهتر سنندج، مهاباد، اصفهان، تبریز، رشت، مشهد یا زاهدان در اعتراضات اخیر نقش بیشتری داشتند، یا ساکنین مناطق فقیرنشینتر و محرومتر «اسلامشهر»، «قرچک ورامین» یا «قلعه حسنخان»؟ بماند دانشجویان شریف، پلیتکنیک، علامه، پزشکی شیراز و مشهد یا علوم و تحقیقات تهران، که با هیچ ملاک و معیاری نمیتوان آنان را فقیر و محروم بشمار آورد.