محمدعلی سبحانی تحلیلگر مسائل بینالملل گسلهایی زیر پای سیاست خارجی ایجاد شده است که اگر بخواهیم آنها را تقسیم بندی کنیم باید گفت که مهمترین مشکلی که ما در سیاست خارجی داریم این است که به رغم خواسته مسئولان نظام و ماموریتی که به مسئولان سیاست خارجی و کسانی که تصمیمساز، تصمیمگیر و مجری هستند بر میگردد، بحث برجام است. اگر توانسته بودیم برجام را در دولت آقای روحانی که تقریبا تا ۹۹ درصد راه را رفته بود احیا کنیم امروز شاهد بسیاری از مسائل نبودیم.
همان زمان آقای ظریف و روحانی گفتند که اگر کسانی مانع کار نشوند فقط یک امضا از برجام باقی مانده است. به هر صورت در صحبتهای آقای رئیسجمهور و بقیه کسانی که مسئول سیاست خارجی هستند نیز بحث احیای برجام بوده و هست، اما شاهد هستیم که برجام دچار نوعی رکود شده است. نخستین مشکلی را که این رکورد ایجاد کرد این بود که برجام که همه چیز برای احیای آن آماده بود و اراده آن نیز وجود داشت و فقط تیمی میخواست که در یک مذاکره، بده بستان و به صورت تخصصی کار را پیش ببرد. اما همانگونه که شاهد بودیم اینگونه نشد. چیزی هم که از همان وقت نسبت به آقای باقری مطرح شد این بود که ایشان سابقه کار دیپلماتیک چندان بالایی ندارد. همانطور که آقای جلیلی نیز در دوره خود پیشرفت محسوسی برای کار بهوجود نیاورد. به هر صورت مذاکره کاری حرفهای است و هر کشوری باید زبدهترین و بهترین دیپلماتهای خود را برای این کار بفرستد. با شناختی از آقای باقری در وزارت خارجه داریم و تجریه و سوابقش به نظر میآید که دولت باید از اول تیم قویتر و منسجمتری را میگذاشت.
با این حال به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است و به نظر میرسد که باید یک تیم مذاکره جدید و زبده روی کار بیاید. مساله دیگر اینکه زمانی که تعلل کردیم و تلاش کافی را برای این کار انجام ندادیم تا جنگ اوکراین و روسیه هم شروع شد. آنچه مسلم است روسها مایل به نهایی شدن توافق برجام نیستند. ضمن اینکه در تصمیم گیری زمان جنگ اوکراین این مساله بوده که تیر خلاصی به برجام زده شود. اروپاییها اوکراین را در حوزه امنیتی خود ارزیابی میکنند و اتهاماتی به ایران میزنند و میخواهند ایران را در این مساله شریک کنند. دولت ایران خیلی باید مراقب باشد و این مسائل را تکذیب کرده و از روی سیاست خارجی خود بردارد. اینکه ایران متهم شود یا گرفتار این چاله جنگ اوکراین بشود خطر بسیار بزرگی برای کشورمان است.
نخستین نتیجه اولیه این مساله این بود که اروپا که طرفدار برجام بود و بین ایران و آمریکا میانجیگری میکرد و سعی میکرد نظرات را به هم نزدیک کند تا به یک نقطه مشترک و توافق برسیم اکنون در یک وضعیت متفاوت و حتی مواضع بدتر از آمریکاییها قرار گرفته است. از طرفی تحولات داخلی ایران شرایط جدیدی را ایجاد کرده و متأسفانه غربیها تبلیغات شدیدی علیه سیاست خارجی ایران انجام میدهند و برخوردهای تندی با سفارتخانههای کشورمان شده است.
لذا تفسیر عجیبی از تصویر ایران بهوجود آمده که این مساله بر روی سهولت وصول برجام و سیاست معتدل تاثیر میگذارد.