آیت الله محمد سروش محلاتی در نشست علمی با موضوع « حکمرانی عقلانی و آینده نگری» که امروز به مناسبت ششمین سالگرد ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی در سرای فرهنگ و قرآن آیت الله هاشمی رفسنجانی برگزار شد، اظهار داشت: عقلانیت شاخص های مختلفی دارد که یکی از این شاخص ها «آینده نگری» است. این اختصاص به حکمرانی ندارد بلکه هرگونه فعالیت موفقی نیازمند نگاه روشن به آینده است.
وی سیاستمدار موفق را کسی دانست که خوب بتواند حوادث و تحولات آینده را تحلیل و ارزیابی کند و افزود: انسان های عادی وقتی حادثه اتفاق افتاد و به پایان رسید می توانند حادثه را تحلیل کنند و شناختی از آن پیدا کنند درحالیکه انسان های زیرک و عاقل، حوادث را پیشاپیش می توانند ببینند و ارزیابی کنند.
وی با اشاره به سخن امام علی(ع) در نهج البلاغه گفت: حضرت می فرمایند: «إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ یُنْکَرْنَ مُقْبِلَاتٍ وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ». فتنه ها و حادثه های پیچیده وقتی روی می آورند قابل شناسایی نیستند، وقتی نزدیک شدند و اتفاق افتاد آگاه می شوند». ما در طول این ۴۰ سال بارها و بارها این مسئله را در حوادث مختلف تجربه کردیم. امام علی (ع) براساس همین قاعده بارها آینده را پیش بینی کردند و به مردم متذکر شدند.
وی خاطرنشان کرد: پیش بینی ها متفاوت است؛ گاه پیش بینی ها براساس الهامات غیبی است همانگونه که در قرآن آمده است: «وَإِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ….». نوعی از پیش بینی گزاف هم وجود دارد که در عالم سیاست زیاد است و اصحاب قدرت لاف می زنند که در آینده چه می کنیم. نوع دیگر آینده نگری وجود دارد که براساس «عقلانیت» است که دارای دو رکن است؛ رکن اول شناخت دقیق واقعیتهاست. رکن دوم آگاهی از سنت ها و قوانین الهی در تحولات اجتماعی است که چه آثار و پیامدهایی دارد. این نوع نگاه عقلانی به آینده در کلمات امام علی(ع) دیده می شود. البته منافاتی ندارد که همیشه یا گاهی اخبار غیبی هم نسبت به آینده برای حضرت وجود دارد.
وی ادامه داد: حضرت «فتنه بنی امیه» را بزرگترین نگرانی آینده می دانستند و می فرمایند: « بسیار تاریک است و افراد را به اشتباه می اندازد….. تمام محرمات الهی را منهدم خواهند کرد…. هیچ خانه ای نیست که ظلم اینها بر آن وارد نشود، شهرنشین و روستانشین ندارد. سوء مدیریت اموی آنچنان زندگی را بر مردم تنگ می کند که می خواهند کوچ کنند. این ظلم فراگیر، جامعه را متلاشی می کند. ملت ناراحت و گلایه مند و گریان هستند و وقتی سراغ آنها برای حل مشکلات می روید باید مانند برده برابر اینها کرنش و درخواست کنید.»
وی ادامه داد: حضرت درصدد این بود که با نشان دادن آینده، شاید مردم اقدام کنند و امروز جلوی خطرات را بگیرند تا در آینده اتفاقی نیفتد. اینجاست که آینده نگری به تکلیف و فکر ارتباط پیدا می کند. امروز ما چه تکلیفی داریم؟ کسی می تواند پاسخ دهد که بداند جریانات حوادث در آینده چگونه رقم خواهد خورد.
سروش محلاتی، پایه و اساس حکمرانی را نگاه روشن و تحلیل عاقلانه از حوادث آینده دانست و گفت: آقای هاشمی در این جهت یک شخصیت برجسته بود و می توان او را در ردیف اول یا نفر اول به شمار آورد.
وی با بیان اینکه آینده نگری بخش های مختلفی دارد، عنوان کرد: یک بخش، توجه به این نکته است که شرایط کشورهای مختلف در حال تغییر است و علم و صنعت دارد وارد می شود، زندگی مادی و رفاه مردم اقتضائاتی دارد و ما باید به آنها پیشاپیش توجه کنیم. زمان بعد از پیروزی انقلاب که تجربه حمل و نقل شهری نداشتیم، آقای هاشمی می دیدند که حمل و نقل در آینده با مشکل مواجه می شود و باید تدبیری کرد و بحث مترو را مطرح کردند اما عده ای این را نمی دیدند و برخی هم آن را یک مسئله تشریفاتی فرض کردند.
وی ادامه داد: نگاه به آینده شخصیت ها یکی دیگر از ویژگی های مرحوم هاشمی رفسنجانی بود. یکی از اتهامات مرحوم آقای هاشمی این بود که انسان ها را زود می شناخت و کسانی که این بینش را نداشتند نمی توانستند با ایشان همراهی کنند. بعد از پیروزی انقلاب قضایای مختلفی اتفاق افتاد. اشخاص و چهره هایی مطرح می شدند. در این چهره ها، دیدگاه های مرحوم آقای هاشمی را جمع آوری کنید و با دیگر شخصیت ها در مورد همین افراد مقایسه کنید. در دیدگاه آقای هاشمی نوساناتی در شناخت این چهره ها دیده می شود؟ جرم آقای هاشمی این بود که زود می فهمید. اگر آقای هاشمی هم چشمش را به روی خیلی مسائل می بست در جایگاه دیگری از لحاظ ظاهری قرار می گرفت.
وی به سخنان مرحوم آیت الله هاشمی در خردادماه ۱۳۹۴ با عده ای از روحانیون اشاره کرد و گفت: تمام این سخنان که هنوز هم کامل آن منتشر نشده است حاوی نگرانی از آینده و علل و عوامل این نگرانی است. مرحوم هاشمی در این دیدار می گوید: « تا امروز، مردم تعدبا ما را می پذیرند، انقلاب را دوست دارند و می دانند روحانیت نقش بزرگی ایفا کرد تا نظام شاهنشاهی به یک نظام مردمی تبدیل شود. به نظر می رسد در نگاه نسل حاضر به تبع نسل قبلی، روحانیت و حکومت دینی خوب است. اما واقعا نگران هستم که نسل جدیدی که کم کم در حال به وجود آمدن است چه نظری دارد. بالاخره اگر می خواهیم در همین حدی که قانون اساسی گفته انتخابات باشد و مردم در حکومت نظر بدهند باید کارهای بنیادین کنیم. به نظر نمی رسد نسل های آینده در مدت های طولانی به آنچه که ما الان داریم رای دهند حتما به چیز دیگری رای می دهند، افراد دیگری را به مجلس و ریاست جمهوری انتخاب می کنند. حتی اگر بخواهیم انتخابات خبرگان را در همین فضا انجام دهیم، نتیجه به همانجا ختم می شود. اکثریت نسل جدید و آینده مطمئنا به خاطر گسترش روزافزون ارتباطات به گونه دیگری فکر می کنند. هنوز خیلی از خانواده ها با شرایط گذشته انس دارند و یک مقدار فرزندان خود را کنترل می کنند. با این شرایط که ما به نام دین داریم کار می کنیم و به مقتضیات زمانی توجه نمی کنیم، بنظرم جواب نمی دهد. فعلا تا زمانی که نیروهایی که در انقلاب بودند، انقلاب را حفظ می کنند اما در آینده نه خیلی دور تاثیر اینها کم می شود. من برای آینده نه خیلی دور به طور جدی دغدغه دارم که می دانم مسائلی با توجه به جامعه اتفاق می افتد. من همان شرایطی که برای کلیسا در قرون وسطی اتفاق افتاد را پیش بینی می کنم با این تفاوت که در اروپای قرون وسطی، تحول و تغییر به تدریج اتفاق افتاد و اینجا سریع اتفاق می افتد و دلیل آن هم اینکه ابزارهای رسانه ای امروز در گذشته نبوده است. به نظرم در شرایطی که اینگونه کار می شود اگر ادامه یابد، به سرنوشت کلیسای قرون وسطی می رسد. در قرون وسطی، کلیساها قرن ها حاکم بودند و قدرتشان را هم حفظ کرده بودند اما بدترین سابقه تاریخی را درست کردند و دین گریزی در غرب از همانجا شروع شد. در اینجا هم اگر بخواهیم به همین شکل کارمان را ادامه دهیم زودتر از آنجا شروع می شود. الان مسائل به سرعت منتقل می شود. با موبایل هایی که دست مردم است، هراتفاقی در هرکجا بیفتد، فوری بی مردم پخش می شود و قبل از اینکه صداوسیما و خبرگزاری ها بگویند مردم مطلع می شوند. من فکر می کنم در این شرایط باید فکری کرد که چگونه با حفظ اصول دین و حفظ معیارهای اسلام و قرآن و اهل بیت (ع)، انقلاب را نگاه داریم».
وی گفت: اینکه دشمن در جریان است و شیطنت می کند جای خود اما تغییری در داخل درحال وقوع است و مرحوم آیت الله هاشمی این تغییر را می دید، می پیرفت و می گفت و درصدد بود ریشه های آن را نشان دهد.
سروش محلاتی ادامه داد: آقای هاشمی پاییز ۱۴۰۱ را دیده بود. شاید او گمان نمی کرد که در طول چندسال، به سرعت، حوادث اتفاق بیفتد و شعارها اینگونه تغییر کند. خواسته های این نسل به شکل عریان در تضاد با نسل قبل مطرح شود. اما اصل موضوع را پیش بینی کرده بود.
وی بیان کرد: ایشان در این اتفاق دو عامل مهم را مورد توجه قرار می دادند؛ اولین دغدغه که آن را ناشی از حوزه می دانست. حوزه ای که بعد از گذشت چند دهه هنوز آمادگی برای همراهی با این نسل پیدا نکرده است و چون آماده نشده است، این نسل متوقف نمی شود و مسیر خود را از روحانیت و حوزه جدا خواهد کرد. حوزه باید مدلی از زندگی را برای نسل امروز براساس معیارهای اسلامی تعریف کند و نمی توان به آنچه علما در گذشته گفتند بسنده کرد. حوزه باید به میدان بیاید اما نمی آید. حوزه ای که وقتی اینترنت مطرح می شود، فتوای به تحریم می دهد. حوزه ای که وقتی رایتل مطرح می شود، فتوای به تحریم می دهد. حوزه ای که رسانه های جدید را نمی پذیرد. درست است که دولت اقدامات اجرایی را انجام می دهد اما حمایت دینی از این تصمیمات را چه کسی می کند؟ محور اول، مساله رسانه هاست. فقها گفته اند آلات مشترکه مانعی ندارد و خود شخص نباید استفاده حرام کند. اینها (وسایل رسانه ای) آلات مشترکه حلال هستند. نمی شود جلوی آلات مشترکه را برای عموم مردم گرفت. چه مصلحت ملزمه ای در اینجا وجود دارد؟ مگر این محدودیت ها کارساز است؟ اعمال محدودیت ها عکس العمل ها را تندتر می کند و فاصله را دائما افزایش می دهد.
وی گفت: مساله دوم که مربوط به حوزه می شود، موضوع ازدواج و ارتباطات جنسی است. آیا حوزه می تواند با حفظ چارچوب موجود در احکام اسلامی، درباب ازدواج مدل های ساده و کم هزینه ای را برای این نسل تعریف کند؟ آیا می توانید ارتباط مشروع کم هزینه بین دختر و پسر را تعریف کنید؟ چرا ما در این مساله، به آنچه شرع گفته، بسنده نمی کنیم؟ خودمان چیزی را اضافه نکنیم. نصّ قرآن کریم است که نسبت به حجاب کسانی که سن و سالی از آنان گذشته و رغبتی به آنها نیست می توانند به بستن روسری ساده بسنده کنند. سختگیری ها خود را در جای دیگری نشان خواهد داد.
وی افزود: مساله سوم، حضور زنان در فعالیت های اجتماعی است. حضور زنان در این اعتراضات اخیر از حضور مردان بیشتر بوده است. در همین شرایط، دوتن از شخصی های طراز اول حوزه گفتند که در قرآن به زنان پیامبر(ص) دستور داده شده بود که در خانه بمانند و در فعالیت های سیاسی و اجتماعی مشارکت نکنند بنابراین زنان امروز هم باید در خانه بمانند.
سروش محلاتی با اشاره به سخن مرحوم آیت الله هاشمی در جمع علمای بزرگ جامعه مدرسین گفت: ایشان سال ۶۲ گفت که «اگر روزی ما به مردم القا کردیم که فقط روحانیون حق تصمیم گیری دارند و مردم فقط آلت دست هستند، طولی نمی کشد که هیچ چیز برای این انقلاب و جمهوری نمی ماند». بعد ایشان سال ۷۸ در اجلاس جامعه مدرسین گفت: «شاید برخی از شما در جلسات فقهی خود بگوئید حکومت حق علماست ولی من به شما می گویم اگر مردم نباشند، این حق عملی نمی شود و در دین هم پذیرفته نیست. اگر حکومت «زوری» باشد، «دینی» هم نیست». همین ها بالا آورده شدند، کسانی که به اشکال مختلف عدم نقش مردم و عدم تاثیر رای مردم را تئوریزه می کردند، مورد تعریف و تمجید قرار گرفتند و در برابر آقای هاشمی قرار گرفتند و وقتی در انتخابات سال ۹۴ مردم اینها را در تهران حذف کردند و رای نیاوردند، بلافاصله اینها را مشهد بردند در انتخابات دیگری که رقابت نباشد و به خبرگان برگرداندند. مردم اینها را نمی فهمند؟ ما مردم را چه حساب کردیم؟ یک جایی این عصبانیت و ناراحتی عکس العمل خود را نشان می دهد. اما چون دستشان به صاحب منصبان نمی رسد، سراغ طلبه ها می روند و شاهد اتفاقاتی از جنس حوادث اخیر خواهیم بود. مگر کسی که به شان طلبه توهین می کند، این طلبه را می شناسد یا فلان مرجع را هدف قرار داده است؟ ما باید تامل کنیم.