جبهه اصلاحات ایران با صدور بیانیه اى به روایت سازى رسانه هاى رسمى و رویکرد امنیتى حاکمیت در اداره امور و ناتوانی آن در اقناع افکار عمومی در قضایاى اخیر چون قتل داریوش مهرجویی و همسرش، جان باختن آرمیتا گراوند و پیش از آن مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس، سارینا اسماعیل زاده، کیان پیرفلک و … اعتراض کرد. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خدا
اندکی پس از قتل مرحوم داریوش مهرجویی و همسرش، جان باختن آرمیتا گراوند در بیمارستان، بار دیگر ناتوانی حاکمیت را در اقناع افکار عمومی به نمایش گذاشت. این بار نیز این رسانه رسمی و رسانه هاى وابسته به حاکمیت بودند که به رغم برخورداری از امکانات فراوان و بودجه هاى هزاران میلیاردی و انبوه تبلیغات و مستند سازیهای یک سویه و نمایش آن در دهها شبکه تلویزیونی، در جنگ روایتها از رسانه ها و شبکه هاى فضای مجازی شکست خوردند. حاکمیت که نشان داده است در فراموشی ناکامی ها و انباشت مسایل حل ناشده بر روی هم مهارتی مثال زدنی دارد، حال نیز به سان گذشته این ماجرا را به فراموشی می سپارد و هرگز به این صرافت نمى افتد که مسؤولیت ناپذیری و بی اعتنایی به سقوط شتابناک سرمایه اجتماعی ناشی از ناتوانی در اقناع افکار عمومی چه بحرانهای سخت و فرساینده اى در پی دارد. راه برون رفت از این چرخه ویرانگر و بحران ساز تجدید نظر در رویکرد حاکم در مدیریت سیاسی اجتماعی کشور است.
در هر کشوری ممکن است قتلی مشکوک رخ دهد یا دختری نوجوان کشته شود یا تصادفاً جان دهد، پرسش اما این جاست که چرا در ایران برخلاف بسیاری از کشورها بلافاصله در پی این حوادث انگشت اتهام به سوی حاکمیت نشانه می رود؟ پاسخ بی طرفانه و مسؤولانه به این پرسش خود راه حل مسأله است. بی اعتمادی به مردم و رسانه هاى مستقل و آزاد مهمترین عامل و منشاء عملکردهای خطای بعدی است. دیدگاهی که مردم را بالغ و صاحب تشخیص نمى داند، همواره نگران هدایت افکار عمومی از سوی دشمن و نا اهلان علیه خویش است از این رو حتی در مواردی که قصور یا تقصیر مسؤولان و کارگزاران بحران می آفریند، سعی در خطا پوشی دارد تا مبادا دشمن سوء استفاده کند و افکار عمومی را آشوبناک سازد. نتیجه این بی اعتمادی و نگرانی از سوء استفاده نااهلان سیطره رویکرد امنیتی در هر مسأله ریز و درشتی است.
امروزه در کمتر کشوری حادثه اى نظیر قتل یا جان باختن دختری، بلافاصله ورود نهادهای امنیتی، کنترل رسانه هاى مستقل در بازتاب خبر، تهدید و دستگیری خبرنگاران و محدودیت خانواده جانباختگان را در پی خواهد داشت. مواجهه شفاف و بی طرفانه حاکمیت با این حوادث، اعتماد به بلوغ جامعه و فراهم آوردن فضایی آزاد برای خبرنگاران و رسانه هاى مستقل، مناسبترین راه برای اجتناب از قرار گرفتن در مظان اتهام درافکار عمومی است. این توصیه درخشان و جاویدان امیر مؤمنان(ع) به همه حاکمان است که «اگر مردم گمان بردند مرتکب ستمی شده اى با شفاف سازی گمان بد افکار عمومی را از خود دور کن اگر چه این روش برای تو سخت و پرزحمت است اما نشان رفق و رأفت تو با مردم است»(نهج البلاغه، نامه مالک اشتر)
چنین برخوردی حتی با فرض این که مهسا یا آرمیتا یا سارینا یا کیان پیر فلک به علت قصور یا تقصیر مأموری جان باخته باشند، به سود حاکمیت است، زیرا ناگزیر نخواهد بود هزینه قصور یا تقصیر مأموران یا مسؤولان ذى ربط را از جیب نظام بپردازد. اگر حاکمان این توصیه جاویدان حضرت علی را آویزه گوش داشتند و در جریان جان باختن مهسا امینی در بازداشت پلیس، بی پرده پوشی مسؤولان و مأموران خاطی را مجازات و از مردم عذر می خواستند، شاید آن وقایع اسفبار رخ نمی داد و جامعه، کشور و نظام متحمل هزینه هایى نمى شد که جبران آن به این سادگى ها ممکن نیست. چنین رفتاری البته مشروط بر آن است که حاکمیت اولاً خود را نه رقیب بلکه برآمده از اراده جامعه ببیند و از تصمیمات و وضع ضوابط محدودیت آفرینی که مردم را ناگزیر از واکنش و مقابله می کند، خودداری نماید، ثانیاً وظیفه دفاع از جان و حقوق شهروندان را مقدم بر حفظ کارگزاران خود بداند.
جبهه اصلاحات ایران مصرانه و مشفقانه از مسؤولان نظام می خواهد با احترام به رشد و بلوغ ایرانیان، شفافیت را پیشه خود سازند و به رویکرد امنیتی در اداره امور و روشها و اقدامات ناشی از آن که امروز ناکارآمدی خود را بیش از هر زمان دیگری آشکار ساخته و هزینه هاى مادی و معنوی جبران ناپذیری را بر کشور و جامعه تحمیل کرده است، پایان دهند.
جبهه اصلاحات ایران | ۱۴۰۲/۰۸/۱۸