بنام خدا
جناب آقای مهندس بهزاد نبوی ریاست محترم جبهه اصلاحات
با سلام
مواضع جنابعالی پیرامون جنبش جاری و حضور جوانان و نوجوانان پس از حادثه تلخ و دلخراش مرگ خانم مهسا امینی حاوی نکاتی بود که لازم است درخصوص آن و نیز حوادث خشونت بار این روزهای سرزمین عزیزمان ایران متمدن و سربلند، نکاتی را متذکر شویم.
۱) ما و شما با تأسی به الگو و مدل حکمرانی آزادی خواهانه و عدالت طلبانه همواره آرزو داشته و داریم که ایفای نقش مردم در تعیین سرنوشتشان از مسیرهای قانونی و مشروع میسّر شود و همه ایرانیان با هر نگاه و سلیقهای و از هر قوم و مذهب و دینی در زیست بوم فرهنگی ایران با اعتقاد به مدل «ایران برای همه ایرانیان» احساس مشارکت کنند، اما متاسفانه سیاستهای جاری در کشور با شاخصهای این نوع حکمرانی که مورد تاکید دین اسلام نیز میباشد فاصله نجومی یافته است.
۲) به موازات ترک موازین اخلاقی و تبدیل و تنزل اهداف به کسب و حفظ قدرت به هر قیمتی، ایران ما با آسیب «دین سیاسی» به جای «سیاست دینی» مواجه شده و دین سیاسی محصولش ترویج دینِ بدون معرفت بود که ثمره آن نیز نه فقط دین گریزی که دین ستیزی و به عبارت سادهتر سکولاریسم بدون معرفت خواهد بود.
بروز و ظهور دین بدون معرفت و سکولاریزم فاقد معرفت، لاجرم خشونت است که موجب خواهد شد تا سرمایههای بزرگ این مرز و بوم به جای قرار گرفتن در مسیر ترقی و تحول که خواست تاریخی ایرانیان از مشروطه تا کنون بوده است، دچار سایش و اضمحلال شود.
۳) سامانه تربیتی، اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی ایران در سالهای گذشته با دستکاری در بسیاری از روندها سعی در ایجاد نظمی مورد تایید یک جریان خاص را داشت که حاصل آن بروز شکاف رسمی و غیر رسمی در بسیاری از حوزهها بود.
معترضین، خصوصا نسل جوان، پذیرای بسیاری از چارچوبهای غیر عرفی و دستکاری شده نیستند و با حرکتهای اعتراضیعدم باورشان به بسیاری از هنجارهای رسمی را به نمایش گذاشته و میگذارند.
پیش فرض شرط توفیق جریان اصلاحگر انسجام درون و شناخت دقیق بیرون و پیرامون است که متاسفانه به نظر میرسد جریان مذکور در هر دو ساحت دچار مشکل جدی میباشد. جنبش جاری در خیابانها بخشی از محیط جامعه است که بایستی آن را پذیرفت و برای درک و فهم متقابل و مشترک، بایستی با روشهای خلاقانه با آنان زبان مشترک ایجاد کرد. تفاوت و حتی تعارض معترضین با جریان اصلاحی نمیتواند نافی رسالت تاریخی جریان ریشه دار اصلاحگری باشد چرا که اصلاح گری، دوری و اعراض از تفاوتها نیست! بلکه رسالت اخلاقی و انسانی عناصر اصلاحگر مدیریت تفاوت است نه نادیده گرفتن آن.
طیف عبور کرده از اصول گرایان و اصلاح طلبان و واضعان سیاستهای جاری، پدیدهای هستند که باید آنها را شناخت و پس از آشنایی با این پدیده، پذیرش آنها به عنوان واقعیتی از محیط و پیرامون جریان اصلاحگری و یافتن مسیرهای گفتگو و تعامل با آنها در دستور کار قرار گیرد.
مواضع جنابعالی و برخی اصلاح طلبان در این روزها عمدتا به توصیف گذرا و نهایتا تاکید بر این گزاره سپری میگردد که: «ما از جنس اینها نیستیم» و تاکید میکنند که رسالتمان اصلاح سیاستهای نادرست جاری از مسیر روشهای اصلاح طلبانه است.
با عنایت به همین استدلال تاکید میکنیم اگر در شما امید به تاثیر تلاشهای اصلاحطلبانه نسبت به سیاستهای جاری و رسمی وجود دارد، چگونه است که روشها و راه حلهای حکیمانه برای پیدا کردن زبان مشترک با نسل معترض مفقود است؟
جریان اصلاحگری در سه دهه گذشته همواره با راهبردهای تکراری، صرفا پدیدههای نسبتا قطعی و قابل پیشبینی همچون انتخابات را مدیریت کرده و اصولا برای مدیریت دنیای ناشناختهها و فضایعدم قطعیت که در کشورهای پیشرفته مورد توجه است، فاقد مهارتهای کافی بوده است.
معترضان در خیابانها و دانشگاهها از جنس پدیدههای غیر قطعی میباشند و ارتباط گیری با آنان راهبردهای خلاق و سازگار با حل مسائل ناگهانی را میطلبد نه پاک کردن صورت مسئله با نادیده انگاشتن آنها!
چنانچه این مهم در توان اصلاح طلبان نباشد باور به امید اصلاح و سایر وعدههای جریان اصلاح طلبی نیز فاقد منطق باورپذیری خواهد بود.
۴) جریان اصلاح طلبی در طول حضور تاریخی خود در ایران همواره بر روشهای اخلاقی، انسانی و غیر تحمیلی تاکید داشته و خواهد داشت اما متذکر میشویم که جریان اصلاح طلبی حسابش با اشخاص اصلاح طلب جداست و متفاوت!
پُر واضح است که عناصر اصلاح طلب در شکل گیری بسیاری از مشکلات و مسائل امروز با عملکرد ناصحیح یا با فقدان عملکرد مناسب و به موقع سهیم هستند و باید بپذیرند که به طریق اولی در مواردی مقصر بوده و بایستی از پیشگاه همه هموطنان بویژه جوانان، زنان و اقوام عزیز ایرانی عذرخواهی کنند.
۵) در پایان متذکر میشویم که جریان اصلاح طلبی برای نیل به توفیق میبایست با حفظ انسجام نیروهایش در سراسر کشور، باب گفتگو با ذخائر دانایی این مرز و بوم را در همه بخشها آغاز و با خلق فرصتهای نوین، ایران عزیز را از گزند استمرار کژکاریها و تلاش بدخواهان ملک و ملت باز دارد.
به قطع جریان اصلاحی، عدالت محور و آزادیخواه ایران در تاریخ مبارزاتش شما را تحسین کرده و از شما به نیکی یاد خواهد کرد و نقش آن اصلاحگر اندیشه ورز چه در صحنههای قبل از انقلاب ۵۷ ایران و چه بعد از آن را همیشه به یاد داشته و به عنوان چهرهای همراه با خواست ملت و دلسوز منافع ایران به خاطر خواهد سپرد.
ازخداوند متعال طول عمر همراه با سلامتی و عزت برایتان آرزومندیم.