• امروز : سه شنبه, ۹ بهمن , ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 28 January - 2025
::: 3407 ::: 0
0

: آخرین مطالب

پوتین و ترجیح اوکراین بر سوریه | الکساندر با نوف (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد زاکانی پس از شرکت در انتخابات رای اکثریت را از دست داد تصمیمی شجاعانه ققنوس در آتش | مرتضی رحیم‌نواز شمایل یک اسطوره | مرتضی رحیم‌نواز بچه خانی آباد | ندا مهیار کالبد مدنی تهران | بهروز مرباغی* فضاهای عمومی و تعاملات اجتماعی رو بستر تاریخ | اسکندر مختاری طالقانی از تهران چه می‌خواهیم؟ | ترانه یلدا * داستان تولد یک برنامه | حمید عزیزیان شریف آباد* تاملی بر نقش سترگ سیدجعفر حمیدی در اعتلای فرهنگ ایران شبی برای «شناسنامه استان بوشهر» انجمن‌های مردمی خطرناک نیستند به آنها برچسب نزنیم فشار حداکثری فقط موجب تقویت مادورو خواهد شد | فرانسیسکو رودریگرز ناکارآمد‌ترین شورا | فتح الله اُمی نجات ایران | فتح‌ الله امّی چرا یادمان ۱۶ آذر، هویت بخش جنبشِ دانشجویی است؟ در ۱۶ آذر، هدف ضربه به استقلال و کنش‎گری دانشگاه بود یادی از۱۶ آذر | فتح‌ الله امّی وقایع ‎نگاری یک اعتراض | مرتضی رحیم ‎نواز روز دانشجو فرصتی برای تیمار زخم‌ها | محمدجواد حق‌شناس سیاست‌ورزی صلح‌آمیز ایرانی از منظر کنش‌گری مرزی | مقصود فراستخواه* دهه هشتادی‌ها و صلح با طبیعت | علی‌اصغر سیدآبادی* دلایل دوری از سیاست دوستی در جریان‌های سیاسی امروز با رویکرد شناختی | عباسعلی رهبر* شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد دیپلماسی، تخصص دیپلمات‌هاست راه صحیح خنثی نمودن همگرایی اقتدارگرایان جدید | استفن هادلی (ترجمه: رضا جلالی) «پزشکیان» مسوولیت بخشی از اختیاراتش را به نیروهای رقیب واگذار کرده است دولت چهاردهم و ضرورت تغییر حکمرانی فرهنگی | شهرام گیل‌آبادی* مهاجرت، صلح و امنیت پایدار | رسول صادقی* صلح اجتماعی و سیاست انتظامی | بهرام بیات* عصرانه‌ای با طعم شعر فرزندان پوتین | آندره ئی کولز نی کف (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد چرا اسرائیل به ایران حمله نکرد؟! | آیت محمدی (کلهر) احیای داعش و القاعده در منطقه | آیت محمدی (کلهر) نگاهی به جریان پایتخت‌گزینی در تاریخ ایران | غلامحسین تکمیل همایون در پایتخت‌ گزینیِ تهران | مرتضی رحیم‌نواز* تهران و چالش انتقال پایتخت | عبدالمحمد زاهدی* آخرالزمان یا جنگی بزرگ در خاورمیانه؟! | هادی طلوعی* اردن و سیستم جدید انتخاباتی | نصرت الله تاجیک* تهران، پایتخت هفت هزار ساله | محمدجواد حق شناس نکاتی درباره دیدگاه رئیس جمهور در ضرورت انتقال پایتخت | عبدالمحمد زاهدی رونمایی از بزرگترین شهاب سنگ آهنی در مجموعه برج آزادی رهبران پوپولیست چه میراثی برای کشورشان بر جای می‌گذارند | مانوئل فاتک، کریستوف‌تری بش و مورتیس شولاریک بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) آسیا بدون هژمون | سوزانا پاتون و هروه لماهیو (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد حرکت به روی یال

7
گفتگوی مریم حق‌شناس با فرهنگ جولایی:

نوروز در رادیو ایران

  • کد خبر : 9610
  • 11 دی 1348 - 3:30
نوروز در رادیو ایران
هیچ کدام از کارها در این برنامه با هماهنگی نبود، برای اولین باردر برنامه و در فواصل کار از موسیقی موسیقدانانی که هیچ کدام مجوز نداشتند استفاده کردم. در نوروز ۶۸ به صورت رسمی به مراسم سیزده به در پرداختم. تا آن زمان هیچ رسانه‌ای حق نداشت به آن بپردازد.

فرهنگ جولایی یکی از تهیه‌کنندگان با سابقه و سرشناس رادیو است که بیش از ۵۰ سال در رادیو و تلویزیون برنامه‌سازی کرده و از جمله افرادی است که شاید به آن‌ها کمتر پرداخته شده باشد. وی سال ۱۳۴۸ برای اولین بار و به عنوان مهمان وارد رادیو می‌شود و از آن روز تاکنون نتواسته که از جادوی رادیو رهایی پیدا کند. با وجود تمام کمبودها و کم لطفی‌ها که بخش جدایی‌ناپذیری از کارهای اینچنینی شده، جولایی کماکان به عنوان یک تهیه‌کننده رادیویی به کارش ادامه داده است… به بهانه نوروز گفتگوی کوتاهی با این استاد پیشکسوت انجام داده‎ایم که در ادامه آن را خواهید خواند.


آقای جولایی از شما معمولا به عنوان بنیانگذار اولین اتفاقات در رادیو یاد میکنند، مانند افتتاح شبکه‌های رادیویی مانند رادیو جوان، برنامه‌های ورزشی، معرفی هنرمندان نسل قدیم و…آیا خاطره‌ای از برنامه‌های نوروزی رادیویی دارید؟

میتونم بگم از اول انقلاب تا سالیان سال هرساله من تهیه کننده برنامه‌های نوروزی رادیو بودم و برنامه سال تحویل یا برنامه ویژه صبح و یا بعد از ظهر تهیه‌اش با من بود خوب در این سال‌ها ماجراهای زیادی گذشت.

اوایل تقریبا با عید نوروز میانه‌ای نداشتند و آنرا تایید نمی‎کردند و قرارشان بر این بود که صحبتی از عید نشود. به عنوان سال نو، این جشن آیینی را قبول نداشتند. با توجه به اینکه سال‎های مختلف پشت سر هم من تهیه کننده بودم هر سال که برنامه را دست می‎گرفتم سعی می‎کردم که یک حرکت تازه را در برنامه انجام بدهم که به صورت خودجوش و با فکر و اراده شخصی خودم بود. چون در برنامه نوروز و عید نمی‎شد بدون موسیقی خاص و مناسب برنامه ویژه به مردم تحویل داد.


یکی از برنامه‌های رادیویی شما که بسیار مورد توجه قرار گرفت، برنامه گلباران بود، در این خصوص چه خاطره‌ای دارید؟

برنامه گلباران ماجراهای زیادی داشت. آرم برنامه را با شادروان ناصر چشم آذر ضبط کردیم. یک روز قبل از عید، برنامه هنوز میکس نشده بود و شوربختانه صدا بردار استودیو ۱۰۴ کار را نیمه کاره رها کرد و رفت.

یاد می‌آورم که آن شب را تا به صبح نخوابیدم، شب بسیار سخت و بدی بود. کاری که چند ماه روی آن زحمت کشیده بودیم میکس نشده مانده بود. فردایش روز پنجشنبه یا جمعه بود و روز بعد هم که عید بود و سازمان تعطیل بود و کار هم نیمه کاره مانده بود. با معاون فنی سازمان آقای مهندس فلاح تماس گرفتم و شرح ماجرا را بیان کردم. گفت روز تعطیل هست و کاری نمی‎شود انجام داد. من خواهش کردم استودیو را باز کنند و در اختیار من بگذارند تا خودم صدا بردار را هماهنگ کنم. ایشان با تعجب پذیرفت و گفت موردی ندارد و دستور باز کردن استودیو را داد

من به سراغ دوست عزیزم خسروکیوانمهر رفتم، به هر حال شب عید بود و او نیز شدیدا مشغول خانه تکانی بود، با نقاش خانه اختلاف پیدا کرده بود و او نیز کار را نیمه کاره رها کرده بود. خسرو مشغول رنگ زدن بود. ماجرا را برایش توضیح دادم و اینکه من کار نیمه کاره با آقای چشم‎آذر ضبط کردم و کار هنوز میکس نشده و نمی‌دانم چیکار کنم. کیوانمهر آمد پایین، دست و صورتش رو تمیز کرد و با هم دیگه رفتیم استودیو و از صبح تا شب یکسره به کار پرداخت. نتیجه کار عالی بود. از جمله آرم برنامه گلباران بود که بعدها در برنامه‌های دیگر هم استفاده کردند. این برنامه عوامل خوبی داشت. در آن سال، سعید نعمتی برایم مطلب می‎نوشت به عنوان مسئول برنامه در کنارمان بود. هر وقت با او کارکردم برنامه خوبی ارائه دادیم. یک رفیق و همکار خوب که هر جا هست یادش بخیر باشه


این برنامه چه ویژگی خاصی نسبت به برنامه‌های دیگر شما در رادیو داشت؟

من هر سال نسبت به سال قبل سعی می‎کردم تحولی ایجاد کنم، عمده این تغییرات در کلام و بیشتر در موسیقی بود. مثلا حاجی فیروز را در سال ۶۴ برای اولین بار با اجرای خدا بیامرز مهدی کاشانیان، به صورت قطعات کوچک در برنامه گنجاندیم. سال‌های بعد حضور این شخصیت را بیشتر کردیم تا اینکه در نهایت در نوروز۶۸ این نوآوری‎ها و بدعت‎ها به اوج خود رسید.


از حال و هوا و عوامل برنامه بیشتر می‌گویید.

این برنامه در ایام عید پخش می‌شد، گوینده‌های برنامه خانم ثریا قاسمی و آقای هرمز شجاعی مهر بودند. این دو برای اولین بار مجری – بازیگر بودند و کارشان فوق‌العاده شد.

گزارشگر برنامه محمود شهریاری بود و برنامه بسیار شاد و مفرحی را تدارک دیده بود. حال و هوایش هم متناسب با نوروز و کاملا عیدانه بود یعنی آن چه که فکر می‌کردم در عید باید اجرا بشود و پخش شود ما انجام دادیم.


این برنامه چه ویژگی خاصی داشت؟

هیچ کدام از کارها در این برنامه با هماهنگی نبود، برای اولین باردر برنامه و در فواصل کار از موسیقی موسیقدانانی که هیچ کدام مجوز نداشتند استفاده کردم. در نوروز ۶۸ به صورت رسمی به مراسم سیزده به در پرداختم. تا آن زمان هیچ رسانه‌ای حق نداشت به آن بپردازد. گفتن از سیزده بدر مسئله بود. برنامه ما برای اولین بار بعد از انقلاب توانست سیزده بدر را جا انداخته و مردم را به این آیین قدیمی دعوت کند. خود ما به همراه عوامل برنامه، صبح به باغ گیاه‌شناسی رفتیم و مقداری از برنامه را آنجا ضبط کردیم و بعد به پخش رفتیم و برنامه را به صورت زنده روی آنتن بردیم. از قطعات ضبط شده هم در خلال برنامه استفاده کردیم که فراموش نشدنی است.

بعد از اتمام برنامه نامه اعتراض از طرف مسئول موسیقی سازمان به دستمان رسید که از موسیقی‌های پخش شده در برنامه زنده شکایت داشتند و خواهان پاسخگویی ما نسبت به مجوز موسیقی‌ها بودند. چون دیدم که نامه تندی هست یک چند روزی برای پاسخ دست نگه داشتم. در این میان نامه قدردانی مدیرکل رادیو به دستم رسید که از من و عوامل بابت برنامه خوب گلباران تشکر کرده بودند. فرصت خوبی پیش آمده بود. این نامه را ضمیمه پاسخی که می‎خواستم به آن تذکر بدهم کردم تا ارسال کنم. همزمان از روابط عمومی سازمان با من تماس گرفتند و گفتند برنامه گلباران به عنوان پر مخاطبترین برنامه از اول انقلاب تا به امروز شناخته شده است. گفتم چقدر خوب و از این هم کپی گرفتم و به همراه قدردانی مدیرکل ارسال کردم. در آن نامه متذکر شدم که این موسیقی‌ها ممکن است شخص شما را ناراحت کرده باشد، ولی میلیون‌ها شنونده را راضی کرده است. این برنامه واقعا عیدانه بود و به یکی از خاطرات خوش من تبدیل شد. گلباران یک نمونه کامل از برنامه شاد و مفرح در این سال‌هایی است که من تهیه کردم. از لحاظ ریتم موسیقی فواصل، توان مجری و قابلیت گزارشگر همه جوره یک برنامه درجه یک بود


شما تا چه حد در برنامه‌هایتان پای تصمیماتی که می‎گرفتید می‌ایستادید؟

اصولا کار من در رادیو همیشه این بود که اگر کاری رو صلاح می‌دونستم که به نفع مردم هست و باعث شادی مردم می‌شود و اطلاع‌رسانی مفید به مردم می‌دهد و کار درست است آن‌را انجام می‌دادم. اصلا نگران عاقبتش نبودم. می‌گفتم بگذار من این خدمت را بکنم حالا بعدش هراتفاقی افتاد، افتاد. معمولا هم پیروز میدان من بودم و خوشحالم زحماتم در این سال‌ها جواب داده است. حداقل وقتی‌که پرونده‌ام را مرور می‌کنم از کارهایی که به نفع مردم انجام دادم، راضی هستم.


رکن مهم و کلیدی در تهیه و تولید یک برنامه رادیویی موفق چیست؟

در ساخت، تولید و پخش یک برنامه رادیویی، هرگز یک نفر نمی‌تواند باعث موفقیت یک برنامه شود، بلکه یک تیم هست که بانی موفقیت هست. همه عوامل دست در دست هم می‎دهند تا یک برنامه موفق باشد. به عنوان نمونه به یاد می‌آورم که در آن ایام معاونت راهنمایی و رانندگی جناب سرهنگ رزم آزما، یک پای ثابت برنامه بودند و حضورشان در برنامه بسیار مفید بود و تبدیل به یکی از ستون‌های برنامه شده بودند و پا به پای مجری‌های برنامه پیش می‎رفتند. شخص ایشان به طور مثال در موفقیت آن سال‌ها سهیم بودند.


نکته پایانی یا خاطره‌ای هست که بخواهید برای خوانندگان نیم‌روز بیان کنید؟

خوب به یاد می‌آورم که آن سال‌ها محمدنوری، غلامحسین بنان، همایون خرم. تجویدی، ناصرچشم آذر، پرویریاحقی وخیلی بزرگان دیگرکه درحال حاضرکارها و آثار فاخر و گوش‌نوازشان پخش می‎شود، در فهرست سیاه و ممنوعه‎ها بودند و من توانستم با مسئولیت خودم آثار این بزرگان رو به گوش همه برسانم و از این بابت بسیار خوشحال و سرافرازم.

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=9610
  • 427 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.