علاقه به دیپلماسی عمومی و فرهنگی، بعد از یک دوره طولانی پس از جنگ سرد کاهش یافت. اما در چند سال اخیر توجه ویژهای به دیپلماسی فرهنگی شده است. با توجه به فراهم شدن زمینه فعالیت گسترده کنشگران خُرد فروملی و فراملی، مطالبات متنوعی در خصوص افزایش فعالیت در حوزه سیاست خارجی به چشم میخورد. در این بین کنشگران غیر دولتی میتوانند در عرصههای مختلفی با مخاطبان خویش در فراسوی مرزها ارتباط برقرار کنند که شاید در برخی موارد دولت به سختی میتواند نظر مخاطبان مربوطه را برای همکاری جذب نماید. در حال حاضر با این طیف از درخواستها، وظیفه پیش روی رهبران «تبدیل علاقه به عمل» است که باید با این واقعیت مطابقت داشته باشد که فعالیت فرهنگی دولت حتی با افزایش تجارت محصولات فرهنگی و ارتباطات اینترنتی کاهش یافته است و برخی از حوزهها به بازیگران غیردولتی واگذار شده است که البته این به معنای کاهش اقتدار دولت نیست.
در نظریات بین المللی این امر یعنی «فعالیت کنشگران غیردولتی در راستای سیاست خارجی و دیپلماسی»، «پارادیپلماسی» نامیده شده است.
در محیط جهانی کنونی زمینه برای دیپلماسی به طور فزایندهای چند جهته شده است. با در نظر گرفتن فعالیت شرکتهای خصوصی (پارادیپلماسی) در مسیر توسعه کشورهای مختلف مانند چین، نتیجه مشارکتهای بالقوه بخش خصوصی، به ویژه نقش مسئولیت اجتماعی و فرهنگی شرکتها در دیپلماسی فرهنگی عیان میشود. بخش خصوصی منابع گستردهای برای کمک به دیپلماسی فرهنگی دارد، اما ممکن است تمایل بیشتری به حمایت داشته باشند. موضوعات کلیدی برای تمرکز در مورد نقش و تاثیرگذاریِ بخش خصوصی در دیپلماسی فرهنگی، عبارتند از:
- انگیزهها و هدفمندی تلاشهای بازیگران
- هماهنگی استراتژیک بین تجارت، فرهنگ و دولت
با در نظر گرفتن دو نکته ذکر شده در بالا، تاثیرات بخش خصوصی در دیپلماسی فرهنگی به قدری است که گروهی از نظریه پردازان بر این اعتقادند که سهم بیشتری از عرصه دیپلماسی فرهنگی در حال واگذار شدن به بخش خصوصی است. در این زمینه دو محور وجود دارد:
- تامل در اقدامات بین المللی بازیگران خصوصی میتواند صحتی بر این امر (واگذاری بخشهای بیشتری از دیپلماسی فرهنگی به بخش خصوصی) باشد.
- نحوه و چگونگی اعمال و نتیجه بخش بودن رویکردهای بخش خصوصی در دیپلماسی فرهنگی میتواند بر میزان خصوصی شدن دیپلماسی فرهنگی تاثیر گذار باشد. منظور از خصوصی شدن کنشگری و تعامل بازیگران غیر دولتی است.
از نمونه بازیگران غیر دولتی موثر در دیپلماسی فرهنگی؛ شرکتهای اقتصادی خصوصی، بنیادها، موسسات، کتابخانههای خصوصی، موزهها، دانشگاه، اندیشکده و… میباشند که با فعالیت خویش بر دیپلماسی فرهنگی تاثیر میگذارند. برای مثال بنیادهای خصوصی میتوانند با راهاندازی مؤسسات فرهنگی یا آموزشی مانند موزهها و دانشگاهها به روابط فرهنگی بین المللی کمک کنند. آنها همچنین میتوانند از پروژههای بین المللی و مبادلات فرهنگی حمایت مالی کنند. شاید در برخی موارد برای اینکه بنیادها اعتبارات خود را از دست ندهند، نباید هیچ ارتباط مستقیمی بین منافع خصوصی و اقدامات فرهنگی وجود داشته باشد. ممکن است برای رونق دیپلماسی فرهنگی، این دیپلماسی میبایست در سازمانی مستقر شود که به طور غیر مستقیم با وزارت امور خارجه مرتبط است، اما در یک بازو عمل میکند. از نمونه این بنیادها میتوان به شرکتهای اقتصادی آمریکا اشاره کرد که در زمینه نفت و سایر انرژیها فعالیت دارند، این بنیادها علاوه بر فعالیت اقتصادی، موزه و موسسات فرهنگی نیز دارند. میتوان مواردی هم بیان کرد که اقدامات آنها تکمیل کننده عملکرد نهادهای دولتی است. شرکتهای اقتصادی از کنشگرانی هستند که میتوانند به بازیگران دیپلماسی فرهنگی تبدیل شوند تا ارزشهای شرکتی خود را منتشر کنند و افراد با نفوذ در کشورهای خارجی را هدف قرار دهند. مثلا شرکت BMW که در بیش از ۱۴۰ کشور حضور دارد، در بسیاری از جشنوارهها شرکت میکند و حمایتهایی نیز از پروژههای هنری مختلف آمریکا و اروپا انجام میدهد که این نوع همکاری بخشی از استراتژی برندسازی و ارتباط گروهی است که در خصوص دیپلماسی فرهنگی خود به انجام میرساند.
از دیگر کنشگران میتوان به شرکتهایی که در زمینه صنایع فرهنگی فعالیت میکنند اشاره کرد. این قبیل شرکتها به دیپلماسی فرهنگی اهمیت ویژه میدهند، زیرا این امر فعالیت روزمره آنها را تشکیل میدهد. آنها باید خود را با زمینههای فرهنگی مختلف تطبیق دهند و برای ساختن روایتهای خود، از طریق منابع مختلف فرهنگی حرکت کنند.
در نتیجه، آنها دانش (تجربه) پیشرفتهای دارند که میتواند برای تمرین دیپلماسی فرهنگی مفید باشد. به عنوان مثال لری گاگوسیان را در نظر بگیرید که گالری خود را در سال ۱۹۸۰ در لس آنجلس راه اندازی کرد و اکنون او را به عنوان یکی از قدرتمندترین دلالهای هنری جهان میشناسند که صاحب شبکهای با شعبههای مختلفی در لندن، پاریس، رم، آتن، ژنو و هنگ کنگ و… است. در کل این قبیل فعالیت کنشگران غیر دولتی طیف گستردهای از زمینهها و ذینفعان مختلف را با هدف تشویق تبادل عملکردها و ارزشهای فرهنگی، ترویج گفتوگوی بینفرهنگی، احترام و همچنین ارزشهای جهانی عدالت، برابری، حقوق بشر، پوشش میدهد که برای دیپلماسی یک دولت میسر واقع میشود.
از نمونه کنشگران دیگر نیز میتوان به انجمنهای دوستی، انجمنهای هنری، سازمان و موسسات علمی (علمی، هنری، ورزشی) خصوصی، دانشکدهها و… اشاره کرد که بررسی آنها فرصت بیشتری را میطلبد.
فعالیت کنشگران غیردولتی میتواند طیف گستردهای از اشکال، مانند مشارکت در برنامههای آموزش عالی و تبادل آموزشی، برنامههای تبادل بین فرهنگی، کنفرانسهای بینالمللی و رویدادهای فرهنگی، برنامههای حقوق، هنر، ورزش، موسیقی و فیلم و همچنین برنامههای پژوهشی مختلف باشد.
اهمیت مشارکت سازمانهای مردم نهاد در دیپلماسی فرهنگی در حال افزایش است زیرا آنها همچنان به یافتن جامعه جهانی امروزی ادامه میدهند و بدون درک و حمایت آنها از جامعه مدنی و سایر فرهنگها در سراسر جهان، غلبه بر موانع و مشکلات فرهنگی ممکن نخواهد بود. در زمانی که دانش و درک فرهنگی در قلب هر چالش سیاست خارجی (و بسیاری از چالشهای اقتصادی) نهفته است و اینترنت و اقتصاد جهانی یا منطقهای، جهان را به حدی مسطح کرده است که انسانها در همه جا نیاز دارند تا شهروند جهانی شوند و فعالیتهای خویش را محدود یه یک مرز جغرافیایی نکنند، به همین دلیل است که اغلب نظریه پردازان مختلف بر تلاش برای حمایت از فعالیت کنشگران غیر دولتی و افزایش بودجه، هماهنگی بهتر، افزایش برنامههای وزارت امور خارجه و مشارکت بیشتر بخش خصوصی برای حمایت از برنامههایی که وزارت امور خارجه و رسانههای پخش دولتی در حال حاضر تولید میکنند، تاکید دارند.
بازیگران غیر دولتی مانند کتابخانهها، موزهها و مراکز اقتصادی و بالاخص مراکر فرهنگی مدتهاست که به عنوان سفیران فرهنگی و ابزار سیاست خارجی عمل کردهاند و روابط دیپلماتیک بین دولتها و نهادها را ایجاد کردهاند لذا دولتها در توسعه و تقویت دیپماسی خود میبایست از پارادیپلماسی فرهنگی استفاده نمایند.