در حقوق عمومی درسی به نام انواع دولت ها داریم. از بارزترین انواع دولت ها و نظام های سیاسی جهان ، پادشاهی ( که البته خودش انواع دارد) و جمهوری است. تقریباً همگی می دانند که نظام پادشاهی در شاهنامه وجود دارد. هرچند کیفیت آن نوع نظا م پادشاهی که در شاهنامه است، بح ثی تخصصی است و بیشینه ی مردم از چگونگی و نوع آن آگاهی کافی را ندارند. لیکن می دانند که به هر حال نوعی نظا م پادشاهی در شاهنامه وجود دارد . ولی کمتر کسی می داند که در ش اهنامه نظام جمهوری هم وجود دارد!
اشخاصی مانند ارسطو ، ژان ژاک روسو، ولتر، ژان بُدن ، توماس ها بز و منتسکیو نظریات کاملی در باره ی دولت و معانی و موارد آن دارند. این موضوع مهم ی است در حدی که دانکن معتقد است :
” کوشش برای برقراری رابطه ای میان طبع بشر و دولت مهم ترین کوشش نظریه ی سیاسی است. “
پس از اینکه مردم ، ضحاک را به بند می ک ِشند و مردم ایران برای اینکه به دوران ستم و تبا هی و بدکاری و خون ریزی پایان دهند، دست از خون می شویند و حتی ضحاک را نمی کُشند!! بلکه او را به بند می کنند. ( حبس ابد ) اما در در ازای تاریخ، خیزش گران و انقلابیون، با قت ل و کشتار مخالفان، خیزش عدالت طلب مردم را به خون به نا حق ریخته، آغشته به ستم کرده اند.
مهم ترین مسئله و خیزش ایرانیان به پ یشوایی کاوه علیه ضحاک، این بود که در حدود ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد، مردم با رأی مستقیم ، فریدون را به حکمرانی خود برمی گزینند و فرّه ایزدی را به او ارزانی می دارند.
(همه در هوای فریدون بُدند)
این نخستین جمهوریت در تاریخ بشر است.
فرهمندی و قدرت حاکم و پادشاه از مردم است. مردم هستند که این قدرت را به حاکم تفویض می کنند. مفهوم مخالف این حرف روشن است. هرگاه حاکم یا پادشاه از راه درست خارج شود و مقبولیت خود را از دست بدهد، مردم می توانند این فرهمندی را از او باز پس بگیرند و او را از اریکه ی قدرت به زیر کشند. این باورها و این رشد سیاسی، اجتماعی واقعاً در بین مردم ایران در هزاره ی فریدون وجود داشته است. باید توجه داشت که مهم ترین مسئله در مطالعه ی تاریخ فریدون این است که در خیزش ایرانیان به پیشوایی کاوه علیه ضحاک، برای نخستین بار در تاریخ جهان در سال ۲۷۶۷ پیش از میلاد، مردم با رأ ی مستقیم خود، فریدون را به فرمانروایی انتخاب کرده اند. باید از این رخداد به عنوان نخستین جمهوریت در تاریخ جهان نام برد.
دوران فریدون پانصد سال طول کشید. از نکات مثبت و حائز اهمیت دیگر که هنگام مطالعه ی تاریخ دوره ی فریدون با آن برخورد می کنیم، این است که، او برای انجام اصلاحات اساسی در جامعه، کار و مناصب دولتی را از دست افراد غیرکاردان می گیرد و نابخردان و افراد غیر پاک دست را برکنار می کند. چنانچه در شاهنامه آمده است:
- سه دیگر که گیتی، ز نابخردان بپالود و بستد ز دست بدان
فریدون سه پسر داشت: سلم، تور و ایرج. در شاهنامه آمده است که فریدون هریک از سه پسر خود را به یک طرف جهان روانه می کند. سمت غرب و روم را به سلم می سپارد. سمت شرق و چین را به تور و ایران را نیز به ایرج واگذار کرد.
- از ایشان چو نوبت به ایرج رسید مر او را پدر، شاه ایران گزید
یک مطلب خیلی خیلی مهم در این باره، آن است که اصلاً نباید این طور تصور کرد که فریدون، این مناطق و سرزمین ها را به پسران خود بخشیده است. به گونه ای که گویی مالکیت آن را به ایشان داده است؛ بلکه هریک از سه پسر را مأمور آبادانی و اداره ی بخشی از جهان کرده است. از آنجا که فریدون رسالت عمرانی و آبادانی و پیشرفت جهان را داشت و چون ایران خاستگاه تمدن بود و لازمه ی گسترش تمدن این بود که هر یک از سه پسر را به سویی روانه کند و آن مناطق را نیز متمدن نموده و با پیشرفت و شهرنشینی روز آشنا نماید. از آن رو یکی از خطاهای بزرگ در مطالعه ی شاهنامه این است که تصور شود، آن مناطق را به پسران خود بخشیده است؛ حال این که این گونه نیست.