جناب دکتر محدثی گیلوایی
با احترام
پاسختان را به هشدار قرمطیِ تپورستان دریافت کردهام. به عنوان پیشدرآمد پاسخی که بعدها خواهم نبشت، در شگفتم که جامعهشناسی چون جنابعالی که دغدغهی شناخت تاثیرات دین بر ساحتِ جامعه را دارید، چرا همچون سلفِ تمدنستیزتان(مرحوم شریعتی)، پایافزار بهپا نکرده و بیابانهای ربذه و تبوک و موته را گز نمیکنید و سر در چاه ینبوع نمینمایید؟
میدانید در گذر طولانیِ زمان و نیز به سببِ غارت تاریخیِ تازیان، کتابهای گرانسنگ و میراث فرهنگیمان در آتش جهلِ نیاکانی سوزانده شدند تا غمی سترگ همواره گلویمان را بفشارد و ما را در اندوه میراث به یغما رفته، گرفتار ساخته و دستمان را از منابع دستِ یکم تاریخی کوتاه نماید.
اکنون چه داریم؟ جز پارهای از منابع یونانی و اسرائیلی و کهنروایتهایی از اوراق مصاحف، و البته یزدان را شاکریم که سنگنبشتهها و به تعبیر شما گِلنوشتهها(الواح) را داریم و نیز مفتخریم که به روایت سنگبرجستههای پایین پلکان پرسپولیس(تخت جمشید) هژمونی و شکوه امپراطوری هخامنشی بر ملتهای آنروز جهان امری ثابت شده است.
پرسش اما این است، چه ضرورتِ تاریخیای محققِ جامعهشناسِ ما را بر آن داشته تا تیشه برداشته و همچون مراد خویش، به جنگ تمدن کهن ایرانی آمده است تا همین اندک را که از دست خونریز تاریخ جان سالم بدر برده است، از چنگمان ستانده و ما را در نزد دشمنان و فرصتطلبان؛ غیر اصیل، جعلی و فاقد عقبه تاریخی معرفی نماید.
تلاش وافر دارید تا کوروش را چند خدایی و ستایشگر مردوک و پیرو مکتب پلورالیسم معرفی نمایید! اینکه پادشاهی چنین روادارانه به باورها و اعتقادات ملتهای دیگر احترام بگذارد و مردم بابِل در مسیر دروازه ایشتار به احترام او صف بسته تا پادشاه بزرگ پارس بدون خونریزی به فتح این شهر نائل آید، نه جای ننگ؛ که سببساز تفاخری کممانند است. اما منتهای کنشِ جنابعالی این است تا دنبال کاغذپارههای تاریخی و روایتهای دست چندم هخامنشیستیزان بگردید تا اثبات نمایید کوروش خونریز بوده و انچنان فروتن هم نبوده و سخن از حقوق بشر را در آن برهه تاریخی خالی از وجاهت دانستهاید! شگفتا چرا خونریزیهای دیگر اقوامی که کیان و پهنه این خاک اهورایی را درنوردیدند، چشم محقق گیلک مارا نگرفته!؟ و انتظار داشتید کوروش در همه سرزمینها اصطلاحاً با سلام و صلوات وارد شود!
گفتهاید که محققی گیلک هستید و صفت “پانترک” به شما نمیچسبد، البته گیلانیبودنتان از نظر مغفول نمانده و از این منظر مایه خوشوقتی است، اما تمامی حرکات و قلمزدنهای جهتدارانهتان نسبت به کوروش و حکومت پر افتخارِ هخامنشی، در جهت ستیز با مواریث تاریخی و فرهنگی ایرانبوده و [خواسته یا ناخواسته] در جبهه واگرایان و ایرانستیزان ایستادهاید، نشان به آن نشانی که پس از هر انکار شما نسبت داشتههای تاریخی و ضدیت با کوروش چه کسانی برایتان هورا میکشند و کلاه شاپو از سر برمیدارند!!
در پایان اینکه، گفتهاید که میخواهید نظریهپردازِ حوزه جامعهشناسی شوید. آمالتان را میستایم و به تعبیر کهنواژگانِ تپوری؛ 《خواستهی تو، مِه دلِ ارمونه》اما قرمطی را نیز آرزوییست؛ و آن اینکه سگالش مدامش را بر این آرمان مبتنی ساخته، تا چه کند که ایران هماره سربلند باشد و ابهت و شکوه تاریخیاش بدان بازگردد.
غلامرضا علیزاده : جناب دکتر محدثی گیلوایی در شگفتم که جامعهشناسی چون جنابعالی که دغدغهی شناخت تاثیرات دین بر ساحتِ جامعه را دارید
- نویسنده : غلامرضا علیزاده
- 37 بازدید