گردشگری صنعتی فرابخشی و یکی از گستردهترین و متنوعترین فعالیتهای اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی جهان است. در بسیاری از کشورها، این فعالیت مهمترین منبع کسب درآمد، ایجاد اشتغال و انگیزه اصلی توسعه زیرساختها و تسهیلات زیربنایی است. سالانه میلیونها نفر، میلیاردها دلار هزینه میکنند تا در داخل یا خارج از مرزهای کشور خود، به گردشگری بپردازند.
گذشته از منافع و مزایای مادی گردشگری، دلیل اهمیت یابی روزافزون این فعالیت در سراسر جهان این است که این فعالیت راهکاری مناسب برای نیل به توسعه پایدار بهویژه در کشورهای درحالتوسعه است، چراکه گردشگری منبعی تمامنشدنی و نسبت به سایر فعالیتهای اقتصادی تأثیرات تخریبی زیستمحیطی کمتری دارد.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه اقتصاد گردشگری بهعنوان یک فعالیت پویا و چندوجهی، بر پایه ظرفیت و توان طبیعی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی سرزمین پایهگذاری میشود و به این طریق نهتنها باعث ایجاد فرصتهای مناسب اشتغال و درآمدزایی، رفاه و توسعه اقتصادی مردم بومی خواهد شد، بلکه ابزاری مناسب برای شناخت فرهنگها و نشر دهنده ارزشها، باورها و دانستههای جوامع گوناگون است، به دیگر سخن گردشگری پنجرهای برای دیدن پیام صلح و دوستی ساکنین زمین است.
بنابراین اگر با بینشی جامع و یکپارچه ابعاد گوناگون و پیچیده گردشگری دیده شود، امکان رشد و توسعه پایدار زیستمحیطی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم خواهد شد و در کنار آن مبادلات فرهنگی و همزیستی مسالمتآمیز مردم کشورهای مختلف جهان نیز بهخوبی میسر میشود.
در بین زیرشاخههای گردشگری، «اکو توریسم» یا «بومگردی» طی سالهای اخیر اهمیت شایان توجهی یافته است. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، بیش از ۷ درصد کل هزینه سفرهای بینالمللی از آن طبیعتگردی است. نرخ رشد سالانه این بخش از گردشگری در دهه گذشته بین ۱۰ تا ۳۰ درصد بوده است. بر اساس آمار منتشرشده از سوی سازمان جهانی گردشگری، بومگردی بهطور میانگین با نرخ رشد سالانه ۱۰ تا ۱۵ درصد در حال افزایش است. این در حالی است که نرخ رشد سالیانه صنعت گردشگری درمجموع حدود ۴ درصد است. به همین دلیل و به جهت مزایای متعدد، در بسیاری از کشورهای دارای توان توسعه بومگردی، اقدام به تدوین و اجرای طرحهای توسعه و سرمایهگذاری برای ایجاد زیرساختهای موردنیاز جهت جذب علاقهمندان بازدید از جاذبههای بومگردی شده است و این کشورها سالانه پذیرای حجم زیادی از گردشگران به نواحی طبیعی خود هستند. مهم اینکه در این کشورها با جلب مشارکت مردم بومی ساکن مناطق دارای جاذبههای بومگردی، برای این افراد شغل و درآمد ایجادشده است، از سوی دیگر روند توسعه اقتصادی در این مناطق سرعت بیشتری یافته است.
یکی دیگر از گونههای گردشگری نیز که برخی آن را از زیرشاخههای بوم گردی برمیشمارند، روستاگردی است و امروزه در دنیای پرهیاهوی ماشینی موردتوجه بسیاری از گردشگران و بهویژه گردشگران داخلی قرارگرفته است. این نوع گردشگری ضمن آنکه برای گردشگران داخلی کمهزینه است، تجربههای مطلوبی از طراوت طبیعت زیستی و پیامهای اصیل فرهنگی را در بردارد که میتواند جهت برنامهریزی مسئولین دولتی و فعالان بخش خصوصی گردشگری و صنایع وابسته آن در کشورمان و بهویژه در ایام پرتردد مسافرتهای سنتی داخلی نوروزی و تابستانی موردتوجه قرار گیرد.
روستاگردی نوعی از گردشگری است که فعالیتهای آن در محیط روستایی انجام میگیرد و نوعی گردشگری پایدار باهدف تقویت زندگی روستایی و افزایش توان مالی مردم روستا با حفظ ارزشها و سنتهای آنان است.
همچنین این نوع گردشگری که در ترجمه گرتهبرداری شده آن «گردشگری در مزرعه» نیز تعریف و ترجمه گردیده است، بهترین نمونه گردشگری جامعهمحور است که میتواند با تعریف برخی فعالیتها به بهبود حفاظت و توسعه کمک کرده و فعالیتهای جدیدی را در یک ناحیه روستایی برای جامعه محلی آن تعریف کند که مشوقی برای ارزیابی تلاشهای توسعه محصول، تعیین بازار و درک رقابت خواهد بود. برای نشان دادن اهمیت موضوع گردشگری روستایی همین بس که «ایکوموس» در راستای شعار حفظ تنوع زیستی یونسکو، میراث کشاورزی را موردتوجه ویژه قرار داده و در این راستا بانک جهانی در حمایت از توریسم روستایی بهعنوان نمونه در کشور جامائیکا سرمایهگذاری کرده است.
گردشگری روستایی در ایران هم موردتوجه متصدیان و علاقهمندان به توسعه گردشگری قرارگرفته است. با راهاندازی کمیته گردشگری روستایی و عشایری کشور از سال ۱۳۸۳ حدود ۳۸۰ روستا در کشورمان بهعنوان روستاهای هدف گردشگری معرفی شدند
اگرچه این نوع از گردشگری همچون دیگر شاخههای آن تنها بهصورت سمبولیک مطرح است، اما انتخاب برخی روستاها با عنوان روستاهای هدف گردشگری و با شاخصهای مختلف تاریخی، فرهنگی و طبیعی و بهموازات آن تعیین برخی مناطق نمونه گردشگری که در آنها برخی روستاها نیز جای گرفتهاند و تدوین بستههای سرمایهگذاری و ایجاد فرصتهای اقتصادی برای حضور سرمایهگذاران علاقهمند به توسعه صنعت گردشگری در روستاها در سالهای اخیر ازجمله قدمهای مثبتی بود که اگر پیگیری شود میتوان از فواید بیشمارش به نحو مطلوبی استفاده کرد.
تجربه گشتوگذار در روستا، صرف غذا در خانههای روستایی در فضای کاملاً سنتی با غذاهای محلی، پیادهروی در بافت سنتی روستا، تجربه تفریحی کار در مزرعه کشاورزی و پرداختن به امور دام، چیدن محصولات باغی و رواج بازیهای محلی، امکان اسکان در اقامتگاههای روستایی ازجمله برنامههای بهروز روستاگردی در جهان است که به دلیل تفاوت قابلملاحظهاش با زندگی شهری موجب رضایت خاطر گردشگران که بهمنظور تمدد اعصاب و دوری از زندگی پراسترس شهری سفر میکنند موردتوجه قرارگرفته است. این موارد ظرفیتهایی است که نهتنها روستاهای هدف بلکه روستاهای بکر و متعدد کشورمان از آنها به نحو مطلوب برخوردارند و با این نگاه که طبیعت گردان و بهویژه روستا گردان نه به دنبال تجملات و اقامتگاههای لوکس بلکه به دنبال شادابی تأثیرگذار از سادهترین چیزهای طبیعی هستند، میتوان با سرمایهگذاری اندک و البته لحاظ «بهرهوری سبز» یعنی «عملکرد بیشتر با داشته کمتر» به توسعه پایدار در گردشگری دستیافت.
اگرچه توسعه گردشگری در روستاها کمک مساعدی برای توسعه اقتصادی روستاییان است، اما همانند هر پدیده دیگری دارای معایبی نیز میباشد.
بنا بر نظریه کارشناسان تغییر کاربری اراضی کشاورزی و دگرگونی سبک خانههای روستایی و گسترش ویلا سازی که بهمحض ورود به روستاها چشم را آزار میدهد، آلوده شدن روستاها با حجمی از زباله و خطرات زیستمحیطی آن و بهویژه بروز تعارض فرهنگی ناشی از تفاوت شاخصهای فرهنگی میهمان و میزبان مهمترین عامل بازدارنده در توسعه این نوع گردشگری بومی و محلی هم است.
روند کند توسعه گردشگری در روستاها که بهرغم تلاش مسئولان نتیجه مقاومتهای ساکنان محلی روستا و به تعبیر کارشناسان نبود فرهنگسازی و عنصر آموزش قبل از برنامهریزی و طرح یک موضوع مهم است.
وقتی کنار روایتهای ضدونقیض آماری که حکایت از کاهش روزبهروز سبک زندگی روستایی و افزایش مدل شهرنشینی میکند مسئولیت دستگاههای دولتی را سنگینتر و عدم آگاهی و آشناییشان از تنها راهکارهای عملی برای رونق اقتصادی روستا و حفظ و پویایی آن برای جامعه سالم را پررنگتر میکند.
انتخاب چند روستا بهعنوان شهر و تبدیل حاشیه شهرها به شهری جدید مصداق عینی برای اثبات این فرضیه نامیمون است، حالآنکه اگر متولیان دولتی و متصدیان بخش خصوصی صنعت گردشگری با دیدی مثبت و پی جو به پیگیری طرح خوب تبدیل روستاها به روستاهای هدف گردشگری و اجرای طرح هادی در آنها و سرمایهگذاری دولتی و خصوصی در این زمینه همت گمارند به توسعه زیرساختها ازجمله توسعه ذخایر آبی و مدیریت مناسب آب، تأسیسات زیربنایی و حملونقل و بهبود کیفیت محیطزیست و شرایط زیستی و اشتغال روستاییان کمک شایانی نمودهاند.
بیشک از آموزش و فرهنگسازی در این زمینه چه برای جامعه میزبان روستایی و چه برای جامعه مهمان که همان روستا گردان هستند نباید غافل ماند. نتیجهگیری درست در بررسی یک پدیده اجتماعی و شکلگیری آن زمانی اتفاق میافتد که معایب و محاسن یک پدیده در کنار هم درد و کفه ترازو سنجیده شود.
نیازهای جامعه و ضرورتهای موجود آن پدیده که میتواند بخش قابلتوجهی از مشکلات موجود را حل کند و هم در نظر گرفته شود و البته نقش آموزش گامبهگام و مستمر در توسعه یک پدیده فرابخشی چون گردشگری که بر اساس قانون اساسی جزء وظایف ذاتی دولت هم به شمار میآید انکار ناشدنی است که میتواند تهدید را به فرصت تبدیل کند.
به نظر میرسد تصور تعریفی لوکس و تجملی از گردشگری و نبود اتفاقنظر در این مقوله موجب شده که برنامههای توسعه گردشگری تنها حول ساخت هتلهایی بچرخد که هرروز به رقم ستارههای آن اضافه میشود درحالیکه تجربه کشورهای توسعهیافته در گردشگری نشان میدهد که گردشگران یک نوع نوستالژی و تجدید خاطره یا تجربه سبک زندگی در گذشته را جستجو میکنند که البته با تفریحات جدید و ماندگاری مطلوب منطبق باشد.
مطالعه طرح توسعه گردشگری در کشورهای مطرح در زمینه گردشگری نشان داده که بومیگرایی و استفاده از قابلیتها و ظرفیتهای محلی از اولویتهای برنامهریزی در این صنعت به شمار میآید بهطوریکه با بهکارگیری المانهای سنتی در کنار دیگر فضاهای موجود سعی در برآوردن این بخش از نیاز گردشگران حتی با هزینه هنگفت دارند. مقولهای که به لحاظ فرهنگ دیرپای ایرانی کموبیش در روستاهای ایرانی حفظ گردیده و احیای آن نیاز بهصرف هزینههای سرسامآور نیز ندارد.
حفظ بافت روستا، فرهنگ و آدابورسوم منطقه و آشنایی روستاییان برای رویارویی با گردشگران، آموزش آنان برای پذیرایی مسافران و برنامهریزی با مشارکت مردم محلی متناسب با شرایط بومی منطقه با کمک مسئولان محلی همچون دهیاریها و شوراهای اسلامی قدمهای اولیه برای حرکت بهسوی روستاگردی است.
با رونق روستا ایجاد اشتغال و درآمد روستاییان و بهتبع آن افزایش مهاجرت به شهرها و کاهش تقاضای تبدیل منطقه روستایی به شهری چندان دور از ذهن نخواهد بود.
واقعیت این است که گسترش گردشگری اعم از داخلی و خارجی یک ضرورت اجتنابناپذیر است تا آنجا که امروزه بحث جلب و جذب گردشگر یکی از منابع اصلی تأمین بودجه دولتها در بسیاری از کشورهای جهان قلمداد میشود و صدالبته این نیاز در کشور ما هم رو به تزاید است.
بدون شک اقتضای کشور ما ایجاب میکند که توسعه گردشگری در یک منطقه باید با مفهوم خاص خودش و با توجه به اقلیم و سنن و فرهنگ بومی آن توسعه یابد و با برنامهریزی ویژه متناسب با ظرفیت محیطی نسبت به دیگر استانهای کشور دنبال شود و روستاها نیز بهعنوان کانونهای اصیل و اصلی مدنی ـ طبیعی کشورمان از این امر مستثنا نیستند.