ما ایرانیها با تیر و ترکش خاطرهها و رابطهها داریم. انقلاب، جنگ، انتخابات و رأیگیری،قیمت بنزین، حجاب زنان و خیلی چیزهای دیگر همواره این رابطهها و این خاطرهها را زنده نگاه میدارند. اما بیشتر از ساچمهها و ترکشهایی که در بدن هموطنان ما جا خوش کرده و به بخشی از جسم و روح آنها تبدیل شده، ترکشهای ناشی از توجیهات، دروغها، وعدهها و انتظارات طلبکارانهی مسئولان و آقایان نظام است که گاه و بیگاه همچون خنجری تیز و زهرآلود در جان مردمان وطن فرومیرود و دردی استخوانسوز به جای میگذارد.
مسئلهی تلفن، اینترنت و سخنان و تصمیمات وزیر ارتباطات از آن جمله است.
اکنون دردسرهای دسترسی به اینترنت جهانی و ورود به پلتفرمهای روزمرهای همچون تلگرام، واتساپ، اینستاگرام و حتی اپلیکیشنی مثل گوگل پلی به قدری زیاد است که عده زیادی از کاربران، خسته و خشمگین، کلافه و اندوهگین، با طرح پرسشهایی ساده از آقایان نظام، به دنبال یافتن راهی یا کورهراهی میگردند تا از آن طریق، ابتداییترین نیاز برای زیست در جهان مدرن را مرتفع کنند. دامنهی ابن پرسشها و این نارضایتیها تا جایی گسترش یافت که یکی دو روز پیش، مجلسیون هم به وزیر کارت زرد دادند و اسباب شادمانی مطالبهگران را فراهم آوردند.
اما خیلی زود روشن شد که این کارت زردِ دیر هنگام، نه به خاطر قطعی یا کندی اینترنت بود. نه به دلیل قانون ۲۰هزار تومان آبونمان تلفنهای ثابت. نه به خاطر فیلترشکنهای گران و ناکارآمد. نه به دلیل بیکاری و ورشکستگی مشاغلی که ارتباط مستقیم با اینترنت دارند. و نه حتی به خاطر زمزمهی طبقاتی شدن اینترنت که بر وجود طبقهی از ما بهتران مُهرِ تایید میزند. پس در این بلبشوی اینترنت و در این شلمشوربای فیلترینگ، چرا زارعپور را صدا کردید؟ چه چیزی مهمتر از سهم آبونمان و اشتراک تلفنی که عملا به اینترنت وصل نبوده و مودم را به شیئی تزئینی بدل کرده است؟ چه نکتهای ضروریتر از مشاغل از دست رفته و مصاحبههای کاری و تحصیلیِ انجام نشده یا نیمه کاره؟ چه دغدغهای بنیادیتر از اعصاب و روانِ ملتی که چشم امیدشان به آقایان نظام است تا شیر اینترنت را کمی باز کنند تا ارتباط آنها با جهان قطع نشود؟
دلیل احضار و سوال از وزیر چنان عجیب و نابجا بود که ختی خود او هم زبان به شِکوِه گشود و گفت موضوع مورد پرسش شما به من و مخابراتم ربط ندارد و من در آن نقشی ندارم. چه سوالی؟ توضیح درباره آخرین وضعیت تبدیلِ وضعیت ایثارگران شاغل در مخابرات ؟ اما مجلسیون قانع نشدند و به او کارت زرد دادند بدون این که حتی وضعیت اسفناک مردمان ایثارگری را مورد اشاره قرار دهند که هر ماه هزینهای اضافی بابت خرید فیلترشکن به آنها تحمیل میشود تا بتوانند با دوست، همکار، رئیسخط، باربری، مدرسه، دانشگاه، مطب، مریض، محضر و هزار جای دیگر مرتبط شوند.
مجتمعهای مسکونی دوباره تابلوهای اعلانات را عَلَم کردهاند. گروه همسایگان و همکاران از هم پاشیده. آنلاینشاپها نصفه و نیمه کار میکنند و اغلب آنها هزینههای اضافی اتصال را بین خریداران سرشکن میکنند. روزنامهنگاران، که قربانی عروسی و عزا هستند، با اعمال شاقه به اینترنت وصل میشوند تا از همین مشکلات بنویسند و مخاطبانشان، ناباورانه و به تدریج، تمام راههای دور زدن فیلترینگ را آموختهاند تا به شبهاخبار ۲۰:۳۰ تن ندهند و درست یا غلط، منابع خبری مورد اعتماد خودشان را دنبال کنند.
حالا زارعپور در جلسهی سوال آقایان نظام، سرش را بالا گرفته، سینهاش را صاف کرده و فرموده:« مخابرات یک شرکت خصوصی است و من به عنوان وزیر ارتباطات، دو نقش دارم. یکی تنظیمگری تمام اپراتور ها و دیگری، پاسخگویی در برابر کوتاهی در ارائه تلفن یا اینترنت». این پاسخ، اگرچه اما و اگرهای فراوانی در آن نهفته است، فرصتی طلایی برای مجلسیون فراهم آورد که درجا مچ زارع پور را بگیرند و از نقش دوم او سوال کنند. اما زهی خیال باطل. زهی انتظار نابجا. زهی ملت سادهدل. نمایندگان، علیرغم علم به وضعیت وخیم اینترنت که تیر و ترکش آن، تمام جوانب زندگی ما را مورد اصابت قرار داده، مُهرِ سکوت بر لب زدند و زارعپور صحنه یا صحن مجلس را در حالتی طلبکارانه ترک کرد.
ما در سرزمین عجایب زندگی میکنیم اما به آلیس بودن عادت نکردهایم. همین امروز، اتفاقی رخ داد که به گفتهی دوست و دشمن، عجیب و بیسابقه بود و آن، قطع تمام خطوط شبکه اینترنت(ثابت و همراه) بود. این در حالی است که زارعپور، چند روز پیش از رفع فیلتر برخی سرویسها در روزهای آینده خبر داده بود .
تا این ساعت هنوز دلیل این مسئله اعلام نشده اما شرکت ارتباطات زیرساخت از مردم عذرخواهی کرده و گفته در حال بررسی است.شاید بتوان گفت که رئیسجمهور امریکا دست در کیف کذایی برده و دکمه کیل اینترنت ایران را روشن کرده است.
حالا وقت پاسخگویی است. نه، وقت پرسشگری است. آقایان وکلا لطفا از طرف ملت ایران از آقای وزیر ارتباطات بپرسید تکلیف ما با این اینترنتِ نداشته چیست؟بپرسید تکلیف جوانانی که برای انحام مصاحبههای کاری و دانشگاهی با مؤسسات آنسوی دنیا به اینترنت دسترسی ندارند، چیست؟ حتما میدانید که به گفتهی آمار رصدخانهی مهاجرت، یکی از دلایل اصلی مهاجرت جوانان همین اینترنتِ نداشته است. بپرسید تکلیف ایرانیانی که نمیتوانند با عزیزانشان در آنسوی دنیا ارتباط برقرار کنند، چیست؟ بپرسید تکلیف مشاغل از دست رفته یا شاغلان در آستانه ورشکستگی چیست؟ بپرسید تکلیف داروخانهها با کد رهگیری و نسخههای اینترنتی چیست؟بپرسید چرا ما نباید به تمام رسانههای آزاد جهان دسترسی داشته باشیم؟ بپرسید چرا خودتان را قیٌم ما میدانید؟ بپرسید چرا پایتان را از روی کابل اینترنت برنمیدارید؟ بپرسید چرا با اعصاب ملت نجیب ایران بازی میکنید؟
شما بپرسید. شاید پاسخ داد.
مخلص شما: خورشید ☀️
@karaneyekhorshid