جشن خردادگان، آیینی فراتر از یک مراسم ساده است. و این جشن، تجلیگر فلسفه ایرانیان باستان در هماهنگی با طبیعت و تقدیس عناصر حیاتی است. بازخوانی این جشنها نه تنها احیای هویت فرهنگی است بلکه راهکاری برای مواجهه با چالشهای محیط زیستی امروز محسوب میشود و این جشن خردادگان، یکی از جشنهای دوازدهگانه ماهانه در تقویم زرتشتی، نمادی از پیوند عمیق ایرانیان باستان با طبیعت و اسطورههای کیهانی است. این جشن که در ششم خردادماه برگزار میشود، نه تنها بزرگداشت امشاسپند خرداد است، بلکه آیینی برای پاسداشت آب به عنوان منبع حیات و نماد کمال به شمار میرود.
در اسناد زیادی اشاره به این موضوع شده است که خرداد یکی از صفات اهورامزدا در دین زرتشتی است و نماد کمال و رسایی به شمار میآید. در فرهنگ باستانی، هر یک از چهار عنصر اصلی طبیعت (آتش، باد، آب و خاک) به یک الهه نسبت داده میشد. الهه آب، خرداد، مسئول نگهبانی از آبها بود. به همین خاطر، زرتشتیان در روز خرداد به کنار منابع آب، مانند سرچشمهها، رودخانهها و سواحل دریا میرفتند تا به ستایش اهورامزدا بپردازند. این روز به عنوان فرصتی برای برگزاری جشن و شادی و پایکوبی محسوب میشد و نشاندهنده ارتباط عمیق انسانها با طبیعت و تقدیر از نعمتهای آن بود.
در اساطیر زرتشتی، خرداد و امرداد در شش مرحله آفرینش جهان نقش دارند. خرداد مسئول نگاهبانی از آبهاست و در نبرد با دیو «تشنگی»، به یاری انسان میآید.
در ایران باستان به مناسبتهای مختلف جشنی برگزار میکردند و معمولا این جشنها نزد آنها نوعی عبادت محسوب میشد. در باور آنها بعضی جشنها واجب بودند مانند جشنهایی که سالگرد آفرینشهای شش گانه هستند و بعضی جشنها مستحب هستند مانند جشنهای برابری نام ماه و روز که جشنهای ماهانه نامیده میشوند از جمله جشن آبانگاه، فرودینگان، اردیبهشتگان، خرادگان، تیرگان، مهرگان ….
در تقویم زرتشتی، هر ماه ۳۰ روز دارد و هر روز نامی خاص اغلب برگرفته از امشاسپندان دارد. جشن خردادگان در روز ششم ماه خرداد، هنگام همنامی روز و ماه، برگزار میشود. این الگو در دیگر جشنهای ماهانه مانند تیرگان و مهرگان نیز دیده میشود و با اصلاحات تقویم در دورههای بعد، ماههای شمسی به ۳۱ روز افزایش یافتند، اما جشن خردادگان همچنان در ۶ خرداد به عنوان نمادی از پیوند با سنتهای کهن باقی ماند.
نمونهای از سنتهای رایج در این روز را میتوان از سروده «دستور داراب پالن» موبد بزرگ پارسی در منظومه «فرضیات نامه» اشاره شده که زرتشتیان در این روز به نوسازی قناتها و چاهها میپرداختند و مهمترین رسم این جشن، رفتن به کنار چشمهها، رودها، و دریاها برای «تنشویی» و نیایش بود. ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» به شستشوی تن و پوشیدن لباس نو در این روز اشاره میکند و یک روز قبل از جشن خردادگان مردم به نظافت خانه میپرداختند و صبح روز جشن آبتنی کرده، لباس نو میپوشیدند و از خانه خارج میشدند. از ویژگیهای این جشن آن است که ریسمانی از ابریشم هفترنگ که نشانه رنگهای رنگینکمان استرا با سیم نازکی به هم میبافتند و در صبح روز تیر به مچ دستشان میبستند، سپس ده روز بعد، در روز باد آن را به دست باد میدادند
از خرداد در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» نتن برده شده و در اوستا با نام هئوروتات میباشد که به معنای رسائی و کمال است و نام ایزدی از ایزدان زردشتی بوده و نگهبان سومین ماه سال و ششمین روز از هر ماه است در اوستا و کتب دینی پهلوی خرداد و امرداد غالباً با هم یاد شده اند . خرداد مظهر کمال اهورامزدا درین جهان و در جهان مینوی و بخشایش ایزدی و جزای اعمال نیکوکاران است و در عالم مادی نگهبانی آب با خرداد است و در روز خرداد از ماه خرداد جشن خردادگان برپا میشده و ضمن مراسم این جشن از ملائکه و فرشتگان طلب حاجت میکرده اند این روز را برای ازدواج نیکو میدانستند.
همچنین خرداد یکی از هفت امشاسپند در دین زرتشتی است که همراه امرداد، نگهبان آبها و گیاهان محسوب میشود. این دو امشاسپند، نماد همکاری عناصر طبیعی برای شکست دادن گرسنگی و تشنگی و نمادهای اهریمنی هستند . در «بندهش» آمده است که «خرداد سرور سالها، ماهها و روزهاست… هستی و زایش موجودات از آب است» . این باور، آب را به عنوان عنصری مقدس و حیات بخش در مرکز آیین خردادگان قرار میدهد و در «یشتهای اوستا»، چهارمین یشت به ستایش خرداد اختصاص دارد و تأکید میکند که ستایش او برابر با ستایش همه امشاسپندان است و بر اساس «بندهش»، گل سوسن ویژه امشاسپند خرداد است.
سوسن سپید به عنوان نماد پاکی و آزادگی، در ادبیات فارسیاز مولوی تا عطار به عنوان «سوسن آزاد» ستوده شده است و گونه نادر سوسن چلچراغ که تنها در شمال ایران میروید، به عنوان میراث طبیعی ملی ثبت شده و پیوندی بین اسطوره و طبیعت زنده ایجاد میکند و در این روز هدیه دادن گلهای نیلوفر، یاس، و سوسن به نزدیکان، و بافتن ریسمانهای هفترنگ (نماد رنگینکمان) از آیینهای رایج بود. این ریسمانها در روز «باد» به عنوان نماد رهاسازی آرزوها به آسمان فرستاده میشدند.
فردوسی در شاهنامه، جشن خردادگان را روزی فرخنده میداند و به انتخاب فریدون برای جنگ با ضحاک در این روز اشاره میکند و این پیوند بین جشن و رویدادهای حماسی، نشاندهنده اهمیت نمادین خردادگان در هویت ملی است و شاعران بزرگی مانند مولوی و عطار، سوسن را نماد «خاموشی آگاهانه» و آزادگی میدانند
با وجود فراموشی نسبی این جشن، تلاشهایی برای زندهسازی آن مانند برگزاری مراسم در مناطق زرتشتینشین یزد و کرمان صورت گرفته است. این جشن میتواند نمادی برای آموزش احترام به محیط زیست و مدیریت آب باشد و همانند جشن «سپندارمذگان» (روز عشق ایرانی)، خردادگان نیازمند بازتعریف در تقویم ملی است تا از هجوم جشنهای بیگانه مانند ولنتاین جلوگیری کند.
در فرهنگهای باستانی ایرانی اگر کودکی در خردادگان متولد میشد، شش شب بعد از تولد یک نوزاد، خانوادهها جشن ویژهای برگزار میکنند که تا صبح ادامه دارد. در این مراسم که اعضای خانواده و دوستان نزدیک حضور دارند، نامی برای نوزاد انتخاب میشود. در این شب خاص، نوزاد به هیچ وجه بر زمین گذاشته نمیشود و همه شادیها با همدیگر به اشتراک گذاشته میشود. مهمانها با خواندن شعر و دعا، جوی پر از سرور و محبت ایجاد میکنند. این جشن با روز تولد زرتشت که به خرداد روز معروف است، ارتباطی خاص دارد؛ چراکه اعمالی که برای سلامت و تندرستی کودک انجام میدهند، اهمیت بالایی دارد. در این مراسم، سنتها مانند دود کردن اسپند و کندر و خواندن آیات مقدس انجام میشود. همچنین، قابله با استفاده از شمشیر یا کارد، دور اتاق راه میرود و نوک آن را به چهار گوشه اتاق میزند. این کار به اعتقاد حاضرین، نوزاد و مادر را از خطرات اجنه و دیو محفوظ میدارد و در واقع آنها را «حصار» میکند.