میان شلوغی و ترافیک شهر تهران، در انتهای یکی از کوچههای مرکز شهر، خانهای زیبا بنا شده که صاحب آن معمار بسیاری از آثار معماری تاریخ این کشور است. خانهای که گوشهگوشه آن ذوق هنری و قریحه معماری صاحبش را فریاد میزند. حسین لرزاده معمار و هنرمند مشهور ایرانی از جمله آخرین نسل استادکاران چیرهدست و هنرمند بود که ضمن آشنایی با فنون و اجزای گوناگون هنرهای سنتی معماری اسلامی و ایرانی به خلق آثاری ماندگار در دوران جدید ایران پرداخت.
این خانه به دست خود استاد لرزاده طراحی شده است. او در دهه سی زمین این بنا را از صمد سودآور که داماد ملک التجار بود، خریداری کرد. سپس خانه خود را در این محل طراحی و بنا میکند. این خانه سالهای متمادی محل سکونت خانواده لرزاده بوده است. استاد لرزاده نیز تا واپسین لحظات زندگی در این خانه سکونت داشت. در دوره پهلوی اول از بهار خواب این خانه برای برگزاری جلسات استفاده میشد. سال ۱۳۹۸ این خانه پس از چندین بار تغییر کاربری، به خانه موزه استاد لرزاده تبدیل شد. تا علاقهمندان بتوانند از این خانه بازدید کنند و به وسیله عکسهای متعدد، تاریخ شمار حرفهای زندگی استاد لرزاده و شجرهنامه خاندان لرزاده با زندگی حرفهای و خانوادگی وی بیشتر آشنا شوند.
خانه لرزاده تهران در سه طبقه ساخته شده است. طراحی این ساختمان به شکل مدرن انجام شده است. نبود قرینگی در نمای ساختمان یکی از ویژگیهای معماری مدرن است که در این بنا دیده میشود. سادگی طراحی نمای بیرونی و اجزای درونی از دیگر ویژگیهای این سبک از معماری به حساب میآید. در سبک معماری مدرن حیاط خانهها، متشکل از یک حیاط میانی نیست. بلکه فضاهای خدماتی با سایر فضاهای خانه تلفیق میشدند. به جای اینکه حوضهای بزرگ فیروزهای رنگ در وسط حیاط بنا شود، استخرهای بزرگی جایگزین شدند. دیگر در حیاطها خبری از باغهایی مملو از درخت نبود. بلکه در این سبک، حیاطها را گلکاری میکرد. نمای ساختمان با آجرهای سه سانتی قرمز رنگ پوشیده شده است.
اما با وجود اینکه طراحی این خانه به سبک معماری مدرن صورت پذیرفته بود، استاد لرزاده در طراحی از ویژگیهای معماری سنتی ایران نیز استفاده کرده بود. در واقع طراحی خانه لرزاده تهران تلفیق دلپذیری از معماری سنتی ایرانی و مدرن است. برای مثال او برای ایجاد هوای مطبوع در خانه از کانال تهویه هوا استفاده کرده بود. این کانال در دیواره ساختمان تعبیه شده تا هوای خنک زیرزمین را به طبقات بالایی خانه منتقل کند. در تزیینات این خانه نیز از پنجرههای ارسی با قابهای مستطیل شکل و گرد استفاده کرده است.
وجود آبانبار در این خانه یکی دیگر از المانهای کاربردی و سنتی معماری ایران است. یکی از ویژگیهای برجسته این بنا سادگی آن است. خانه فردی که معمار خیلی از بناهای مهم بوده است، بنایی است بیتکلف و بیآلایش. که حس گرم صفا و صمیمیت را به انسان القا میکند.
زیرزمین این خانه هم تالار کودک و معماری توسط تیم موزه عروسکهای تهران ایجاد شده است تا با کمک بازی وسرگرمی کودکان با موضوع معماری بیشتر آشنا شوند. ولی آثار کمی از وسایل زندگی او در این موزه مشاهده میشود. تنها چیزی که از استاد در یکی از اتاقهای آن وجود دارد، کلاه و عصای اوست.
- تالار آشنایی
از پلههای خانه لرزاده تهران که بالا میروید به در ورودی میرسید که پس از گشودن آن وارد نخستین طبقه بنا میشوید. در گذشته نشیمن و اتاق شخصی استاد در طبقه اول خانه قرار گرفته بود.
اما امروزه که این خانه زیبا به مکانی برای آشنایی با زندگی و آثار استاد لرزاده تبدیل شده است، به طبقه اول خانه تالار آشنایی میگویند. در این طبقه بازدیدکنندگان با زندگی استاد و آثار وی آشنا میشوند.
در اتاق شخصی استاد تنها یک فرش زیبا و تعدادی مبلمان دیده میشود. روی دیوار عکس بزرگی از استاد لرزاده قرار دارد. وسایل شخصی زیادی از استاد در این اتاق وجود ندارد. تنها یک کلاه و عصای متعلق به او در این بخش دیده میشود. روی دیوار اتاق یک نمایشگر نصب شده که استاد را در حال تعریف خاطراتش و خواندن اشعارش به نمایش میگذارد.
- تالار بنا
تالاری که در طبقه دوم قرار دارد، معروف به تالار بنا شده است. این طبقه از خانه لرزاده تهران متعلق به رویدادهای معماری است. در این تالار مجموعهای از اسناد، طراحیها و نقشههای استاد لرزاده به نمایش گذاشته شده. اتاق رسم نیز در این طبقه قرار دارد.
در طبقه دوم یک بالکن دلانگیز وجود دارد که تنها راه ارتباطی با یکی از اتاقهای این خانه به شمار میرود. در ورودی این اتاق، در این بالکن قرار دارد. این در تنها راه عبور و مرور به این اتاق است. در حال حاضر این اتاق به اتاق رسم تبدیل شده است. در این اتاق با اشکال هندسی و طرحهایی که استاد لرزاده در معماری آثار خود به کار میبرد، آشنا میشوید. این آشنایی کمک میکند تا بار دیگر که به بازدید از بناهای مختلف رفتید، بتوانید المانهای استفاده شده در آنها را بهتر درک کنید.
یکی دیگر از اتاقهای این طبقه با نام اتاق نظم شناخته میشود. در این اتاق اشعاری را که استاد لرزاده سرودهاند را روی یک طومار پارچهای نوشتهاند و روی دیوار اتاق آویختهاند. بازدیدکنندگان با ورود به این اتاق صدای خود استاد را نیز میشوند که بعضی از ابیات شعرش را میخواند.
طبقه آخر خانه که بهعنوان پشتبام شناخته میشود. در گذشته و هنگامی که خانواده لرزاده در آن ساکن بودند، این طبقه یک گلخانه بسیار بزرگ بوده است. نورگیری بسیار عالی این طبقه محیط مناسبی را برای رشد گیاهان فراهم آورده است.
در بخشهای مختلف خانه لرزاده تهران به نوشتههای کوتاهی برخورد خواهید کرد که همگی نقل قولهایی از طرف خود استاد هستند. این نوشته به شناخت بیشتر شخصیت استاد و آثار او کمک میکند.
از جمله این خاطرات استاد که نوشته است: «روزی دو نفر از گچکاران درجه یک آن زمان نزد پدرم آمدند و درخواست مشق گره کردند. پدرم هرچه به آنها راه و رسم کار را میگفت آنهاکاری سادهترطلب میکردند! پدر مرا صدا کرد و از من خواست که دو گره یکی پرکار، و دیگریکم کار و ساده، طرح کنم. فوراً انجام داده و از اتاق بیرون آمدم… از پشت در شنیدم که پدرم میگفت: «دیدید چه قدر ساده بود! از عهده کودکی نیز ساخته است.» پس از آن پدرم به من جعبه رنگی جایزه داد و این شوق و نشاط را در من دو چندان کرد.»
حیاط زیبای این خانه امروزه به یک بوستان عمومی و محلی تبدیل شده است. که با نام بوستان لرزاده شناخته میشود. اهالی محله بهار بعدازظهرها برای هواخوری و گذران وقت به این بوستان کوچک میآیند. در گوشهای از این بوستان یک کافیشاپ کوچک و دنج بنا شده است. که بازدیدکنندگان میتوانند در کنار خانه لرزاده بنشینند و یک نوشیدنی خوش طعم میل کنند.
اما رسالت خانه موزه لرزاده چیست؟ در کتابچه راهنمای خانه موزه لرزاده آمده است: «گشایش این مجموعه دعوتی است از پژوهشگران، علاقهمندان معماری ایرانی در سده معاصر و وستداران فرهنگ و هنر این مرز و بوم، تا ضمن بازشناسی آثار حسین لرزاده مجموعه روایتها، یادها و نشانههای بر جا مانده نیز گردآوری، ثبت و ضبط شوند.
- حسین لرزاده که بود؟
«این که با شما سخن میگوید، نامش حسین کنیه و تخلصش لرزاده فرزند محمد خان، معمار تهرانی الاصل، زادگاهش تهران، کوچه قلمستان، زادروزش ۱۲۸۵ شمسی، شغلش معماری و طراحی است. در موقع تنظیم شناسنامه، خان از نام پدر حذف و لر به لرزاده تبدیل شد. پدر از سادگی و صفای باطن به لر معروف بود.»
این نوشته را هنگام ورود به خانه در طبقه اول روی یکی از دیوارهای خانه که قابی گچکاری شده دارد برای معرفی استاد قرار دادهاند.
لرزاده در آستانه انقلاب مشروطیت تهران و در خانوادهای معمار در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی به دنیا آمد. برخی او را دایرهالمعارف تجربی هنر اسلامی و میراثبان هنر و تمدن اسلامی دوران معاصر نامیدهاند.
لرزاده که در دوران کودکی خود از موهبت آموزش پدرش، محمد لرزاده، که از معماران دوره قاجار بود برخوردار شد. به سفارش پدر به مدرسهای در کوچه پشت گذر مهدیخان فرستاده شد و در آنجا هندسه و حساب و رسم فنی و نقاشی را در سطح عالی طی کرد. پس از گذراندن دوران دبیرستان در مدرسه سلطانی، با توجه به اینکه این مدرسه رشته فنی مورد علاقه او را نداشت برای گذراندن دوره مجسمهسازی به مدرسه کمالالملک میرود و پس از یاد گرفتن قالبگیری و قالبسازی به نزد «سیدمحمدتقی نقاشباشی» برای یادگیری کار تابلوسازی فرستاده میشود.
حسین لرزاده که به پدر معماری ایران ملقب است در طول ۹۸ سال زندگی در بیش از ۸۴۲ عمارت فعالیت کرد. این کارنامه در کنار انواع بناها مانند کاخ بیمارستان بانک مدرسه منزل مسکونی و غیره که اجزایی مانند سر در، رسمی سازی، طاسهسازی و شمسه زیاد، یزدیبندی، مقرنسکاری و روسازی و تزیینیکاری و سایر هنرنماییهای استاد را به یادگار دارند، شامل طراحی و معماری و نظارت بر اجرای بیش از ۶۳۵ باب مسجد نیز میشود.
اما شناخته شدهترین و معروفترین اثر برجای مانده از استاد حسین لرزاده، آرامگاه فردوسی است. ساخت این آرامگاه باعث شد تا جوایز و مدالهای زیادی به خاطر لیاقت استاد معمار به او اعطا شود. علاوه بر این وی درجه کارشناس آستانه مقدس حسینی را در کربلا دریافت کرد. چراکه تعمیر آستان امام حسین(ع) و تجدید بنای ایوان بزرگ این آستان برعهده او بوده است