هشت سال از امضا توافقنامه جامع مشترک موسوم به برجام با دول قدرتمند جهان و دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد بعلاوه آلمان و وزیر خارجه اتحادیه اروپائی گذشته است. در این هشت سال حوادث زیادی بر این توافقنامه که با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحده حمایت شد، گذر کرده است. مقامات ارشد نظام به دولت دوازدهم اجازه ندادند که برجام را به سرانجام برساند و شاید خواستند که امتیاز ساماندهی برجام به دولت سیزدهم برسد! این دولت هم بسیار فرصت سوزی نموده است، برخی کارشناسان بر این باورند که فرصت احیاء برجام از دست رفته است، این سئوال پیش میآید که با توجه به واکنشهای سرد ایالات متحده امریکا و اروپائیها به احیاء برجام، پس از این چه خواهد شد؟
بنظر میرسد ابتدا، مروری کوتاه داشته باشیم بر تاریخچه فعالیتهای هستهای ایران تاکنون و سپس برسیم به پاسخ اینکه چه خواهد شد و چه باید کرد؟
الف- تاریخچه:
برنامه هستهای ایران از سال ۱۳۲۹ آغاز شد، لیکن با تاسیس سازمان انرژی اتمی در سال ۱۳۵۳، و متعاقب آن انعقاد قراردادهای ساخت ۲۳ نیروگاه اتمی با فرانسه، آلمان وامریکا، فعالیت سازمان، شکل اجرائی بخود گرفت.
در سال ۱۳۳۷ هم، ایران به عضویت آژانس بین المللی انرژی اتمی I. A. E. A در آمد و پیمانعدم تکثیر سلاحهای هستهای موسوم به «ان پی تی»، No Proliferation Treaty ”NPT” را پذیرفت و امضا کرد و بعد هم در سال ۱۳۴۹ به تصویب مجلس شورای ملی رساند.
فرانسه در سال ۱۳۵۳ ضمانت داد که اورانیوم غنی شده مورد نیاز رآکتورهای هستهای ایران را تامین کند. ایران هم ۱۰٪ سهام شرکت اورودیف که سال قبل از آن برای تامین سوخت نیروگاههای هستهای تاسیس شده بود را خریداری نمود. تعدادی دانشجو نیز از ایران برای دریافت دانشهای مختلف تکنولوژی هستهای بر طبق توافقات با دول غربی، بخصوص ایالات متحده امریکا و آلمان عازم آن کشورها شدند. شرکت کرافت یونیون آلمان وابسته به شرکت زیمنس ساخت دو نیروگاه را در بوشهر و شرکتی از فرانسه ساخت نیروگاه دیگری را در دارخوین نزدیک اهواز آغاز کردند.
- بعد از پیروزی انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی، یا از طرف ایران یا از جانب غربیها کلیه قراردادهای فیمابین لغو شد. اما مدتی بعد، ایران تصمیم به ادامه فعالیتهای هستهای گرفت. آلمان با شروع جنگ عراق علیه ایران کلا انصراف داد، شرکت آرژانتینی و دولت چین ابتدا پذیرفتند که همکاری کنند، بعد منصرف شدند، نهایتا شرکت روسی «اتم استروی اکسپورت» پذیرفت که نیروگاههای نیمه تمام آلمانی در بوشهر را با همان تکنیک به پایان برساند که بارها خُلف وعده کرد و هزینه چند برابر برای ایران فراهم ساخت!
در سال ۱۳۸۱ (اوت ۲۰۰۲) خبر تاسیسات هستهای نطنز و تاسیسات آب سنگین اراک و تهیه سوخت هستهای در داخل ایران برای نیروگاههای هستهای از طرف مخالفین نظام منتشر شد. و همچنین از تولید سلاح هستهای در سایت سرخه حصار و سایت آباده فارس باصطلاح افشاگری شد و اخباری مبنی بر فعالیتهای غیر شفاف ایران هم به لحاظ دریافت کمکهائی از «عبدالقدیر خان پاکستانی» به محافل بین المللی رسید و موجبات ابراز نگرانی آژانس بین المللی انرژی اتمی و کشورهای غربی را فراهم نمود!
در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی، دولت هشتم ایران، حاضر به پذیرش چند توافقنامه شد که به تدریج فعالیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم در ایران را به طور داوطلبانه بحالت تعلیق در آورد.
از آن جمله، در ۲۹ مهرماه ۱۳۸۲، در نشست مشترک وزرای خارجه سه کشور اروپائی، جک استراو از بریتانیا، دومینیک دوویلپن از فرانسه و یوشکا فیشر از آلمان با هیات ایرانی به ریاست کمال خرازی وزیر خارجه وقت و حسن روحانی دبیر شورایعالی امنیت ملی، توافقی حاصل شد که بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات اتمی ایران بازدید کنند و گازدهی به سانتریفیوژهای نطنز به صورت داطلبانه و برای مدت محدود تعلیق شود. دول غربی هم پذیرفتند که از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل، جلوگیری کنند.
توافق حسن روحانی در اسفند سال ۱۳۸۲ با خاویر سولانا برای تعلیق ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژها در ایران و توافق آبان سال بعد در پاریس با سه کشور اروپائی برای توقف کلیه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری و راه اندازی سانتریفیوژها را به منظور اعتمادسازی متوقف نمایند.
- از سرگیری غنیسازی
در آخرین ماه دولت خاتمی در سال ۱۳۸۴، به دستور رهبری، اعلام شد که ایران فعالیت غنیسازی را از سر میگیرد و در حضور بازرسان آژانس تاسیسات هستهای نطنز را فک پلمپ کرد. شورای امنیت سازمان ملل به ایران یک ماه فرصت داد که فعالیتهای خود را متوقف نماید.
در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد با بیاعتنائی به هشدارهای محافل بین المللی، تولید چرخه کامل سوخت هستهای در مقیاس آزمایشگاهی انجام شد. پرونده ایران به شورای امنیت احاله شد و قطعنامه ۱۶۹۶ در ۵ مرداد ۱۳۸۵ آن شورا تعلیق غنیسازی اورانیوم را به ایران تکلیف نمود. در ۲ دی همان سال قطعنامه ۱۷۳۷ بیشتر فعالیتهای تجاری، مالی، صنایع موشکی، و هستهای ایران ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد قرار داده و فعالیتهای ایران را بعنوان تهدید علیه صلح و ثبات منطقهای معرفی کرده بود. قطعنامه ۱۷۴۷ در فروردین ۱۳۸۶، قطعنامه ۱۸۰۳ در اسفند ۱۳۸۶، قطعنامه ۱۸۳۵ در مهر ۱۳۸۷، و قطعنامه ۱۹۲۹ در ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ علیه ایران به تصویب رسیدند و محدودیتهای مالی بر شرکتها و افراد وابسته به سپاه پاسداران و سازمان انرژی اتمی را افزایش دادند.
چند دور مذاکرات سعید جلیلی از ایران و نمایندگان گروه ۵+۱ در شهرهای ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماآتی انجام گرفت، بیحاصل!
- دوران ریاست جمهوری حسن روحانی
طرف مذاکره غربی از سه کشور اروپائی تبدیل به پنج کشور دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان شد و در طرف ایران هم محور مذاکرات از شورایعالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه و شخص دکتر محمد جواد ظریف منتقل شد تا ده سال مذاکرات بیحاصل را به نتیجه برسانند.
دیدار اول در حاشیه سفر سالانه رئیس جمهور به نیویورک و بیشتر در حد معارفه صورت پذیرفت، اما با انعکاس رسانهای وسیع، دیدار بعدی در ۲۳ و ۲۴ مهرماه همان سال (۱۳۹۲) تحت عنوان چهارمین اجلاس در ژنو برگزار گردید.
دیدار پنجم باز هم در ژنو در تاریخ ۱۶ و ۱۷ آبان ماه برگزار شد. حساسیت این دور از دیدارها به نیمه تمام رها کردن سفر خاورمیانهای جان کری وزیر خارجه امریکا و حضور در ژنو به دعوت کاترین اشتون نماینده اتحادیه اروپائی و همچنین وزرای امور خارجه تروئیکای اروپائی و بالا رفتن سطح مذاکرات بود. سرگئی لاوروف و معاون وزیر خارجه چین هم آمدند تا اختلاف حاصل از اظهارات وزیر خارجه فرانسه که قصد داشت اسرائیل را وارد در مذاکرات کند رفع کنند!
مذاکرات طولانی دور ششم از ۲۹ آبان تا سیم آذر ۱۳۹۲، توافق تیم ایران و ۵+۱ را بهمراه داشت که قدردانی رهبری و رئیس جمهور را از تیم مذاکره کننده ایران به همراه آورد.
- تفاهم در لوزان و امضا در وین
مذاکرات ادامه دار و فشرده ۲۵ اسفند ۱۳۹۲ تا ۱۳ فروردین ۱۳۹۳، برابر با ۳ آوریل ۲۰۱۵ میلادی، منتهی به برنامهای شد که نام «برنامه جامع اقدام مشترک»، برجام به انگلیسی: «Joint Comprehensive Plan of Action» JCPOA بر آن نهاده شد. البته در این مرحله صرفا جنبه راهنمای مذاکراتی داشت تا در مذاکرات بعدی تفاهمات جنبه حقوقی و اجرائی هم بیابد. چند دور مذاکرات فشرده تا ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ که با حضور وزرای خارجه کشورهای ۵+۱ و وزیر خارجه اتحادیه اروپائی برجام در هتل کوبورگ وین انجام شد، به امضاء نهائی رسید.
- توافقات چه بود؟
ایران، ذخایر اورانیوم غنی شده متوسط خودش را پاکسازی کند، اورانیوم بیش از ۶۷/۳ ٪ تولید نکند وذخیرهسازی بالاتر از آن را قطع کند، تعداد سانتریفیوژها را باندازه دوسوم موجودی و برای ۱۵ سال کاهش دهد، تاسیسات غنیسازی اورانیوم جدید با رآکتور آب سنگین نسازد، فعالیتهای غنیسازی به مدت ۱۰ سال با سانتریفیوژ نسل یک (IR1)، به یک ساختمان محدود میشود
نظارت بازرسان آژانس بین المللی انرژی هستهای به تمام تاسیسات اتمی ایران دسترسی منظم خواهند داشت. در مقابل و با تائیدیه پایدار متعهدین ایران از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپائی و ایالات متحده امریکا خارج شد و از سردرگمی خلاصی یافت، برجام در ۲۷ دیماه ۱۳۹۴ و با پشتیبانی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل جنبه اجرائی یافت و تحریمهای هستهای علیه ایران به حالت تعلیق در آمد.
- محدودیتهای ایران بخاطر برجام:
- حداکثر سقف غنیسازی ۵٪، پیش از آن تا ۲۰٪ هم غنیسازی انجام شده بود.
- استفاده از سانتریفیوژهای نسل یک IR-1 و محدود شدن ۹ هزار سانتریفیوژ فعال بعلاوه ۱۰ هزار سانتریفیوژ نصب شده دیگر، به فقط ۴ هزار سانتریفیوژ نسل یک، هر یک با ظرفیت یک سو (SWU) غنیسازی اورانیوم.
- محدود شدن سایت نطنز به محل تحقیق و توسعه و تغییر انتقال سایت فردو از قم به دل کوههای تهران به محلی قابل دسترس.
- محدودیت در پژوهشهای اتمی برای طولانیتر نمودن مدت گریز هسته ای، به مفهوم مدت زمان دستیابی به بمب اتمی
- تغییر رآکتور آب سنگین اراک، برای کاهش پلوتونیوم تولیدی که کاربرد دوگانه هم در صنایع هستهای و هم تولید بمب هستهای دارد، ایران پذیرفت که این واحد را بر اساس طراحی جدید داشته باشد و نه آنکه آن را تعطیل کند.
- بازرسیهای فراتر از معاهده ان پی تی، یا فرا پادمانی که بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، هر زمان و هر مکان را که اراده کردند قابل دسترسی باشد! این موضوع همواره بحثانگیز باقی ماند.
فعالیتهای نظام ایمنی هستهای کشور طی سالهای ۱۳۸۴-۸۸ بارها از سوی آژانس بین المللی انرژی هستهای مورد تائید قرار گرفت، از جمله واحد UCF اصفهان که در مجاورت شهر و مردم قرار دارد.
- خروج ترامپ از برجام
دونالدترامپ رئیس جمهور جدید امریکا بر اساس وعدههای انتخاباتی اش، در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ رسما از برجام خارج شد. این امر با تعجب و نا باوری دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل به شمول چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا باضافه آلمان مواجه شد و آنان اعلام کردند که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مبنی بر تائید برجام، بعنوان «چارچوب قانونی بین المللی برای حل اختلاف» باقی خواهد ماند. (۸ می۲۰۱۸ نیویورک تایمز، مارک لندر) اروپائیها و باراک اوباما و بایدن معاونش، ابراز تاسف از اقدام ترامپ کردند.
وندی شرمن معاون وزارت خارجه در دولت باراک اوباما، طی مقالهای در نیویورک تایمز نوشت که اروپا با امریکا در خروج از برجام همراهی نمیکند و دست ایران هم برای انجام ندادن تعهدات برجامیاش باز میشود و احتمال اقدام ایران برای حرکت به سمت غنیسازی اورانیوم با درصد بالاتر و نزدیک شدن به دستیابی به بمب، افزایش مییابد.
- اقدامات ایران
ایران، پس از خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریمهای علیه ایران و نیز تهدید شرکتها و دولتها به اِعمال تنبیه علیه آنان در صورت معامله و مراوده با ایران، به تعهدات خویش عمل نمود. طی این مدت، قراردادهای فروش هواپیمای بوئینگ و ایرباس به ایران را لغو کردند و ۵۰ شرکت خارجی، ایران را از ترس تحریمهای امریکا، ترک کردند! فشار حداکثری امریکا با اعزام ناو گروه به منطقه و چند بمب افکن و جت جنگنده و نیز قرار دادن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی، افزایش یافت.
ایران یک سال صبر راهبردی پیشه کرد و طبق اعلام، از اردیبهشت سال ۱۳۹۸، هر دو ماه، اقدامات کاهش تعهدات برجامی، در گام اول عبور ازسقف ۳۰۰ کیلوگرم ذخایر اورانیوم غنی شده ۶۷/۳٪، وعدم فروش آب سنگین و اورانیوم غنی شده مازاد، در گام دوم، افزایش سطح غنیسازی تا ۲۰٪، در گام سوم حذف محدودیت تحقیق و توسعه و به کار گیری نسلهای بالاتر سانتریفیوژها بود. در ۱۴ آبان ماه، گام چهارم کاهش تعهدات ایران اجرائی شد و به موجب آن تزریق گاز به سانتریفیوژهای نسلهای بالاتر تا IR-9 انجام شد!.
گام پنجم تهدید به کناره گیری از پروتکل الحاقی وعدم اجازه برای بازرسیهای آژانس بود که با واکنش جدی پارلمان اروپا و وزیر خارجه فرانسه، تهدید به بازگرداندن مکانیسم ماشه یا اسنپ بک، روبرو شد. اما جوزف بورل که به تازگی جایگزین فدریکا موگرینی، که تلاش وافری بر حفظ اروپا در مقابل خروج قلدرمآبانه امریکا در کنار ایران و حفظ برجام انجام داه بود، شده بود، گفت که ما بچه نیستیم که هر چه امریکا میگوید، عمل کنیم، ما باید با ایران کنار بیائیم.
سه کشور اروپائی طرف مذاکره با ایران، مکانیزم «اینستکس» را برای تسهیل مبادلات تجاری با ایران راه اندازی نمودند، ۶ کشور بلژیک، دانمارک، سوئد، فنلاند، نروژ و هلند نیز به آن پیوستند، اما در نهایت بعلت کوتاهی اروپا از انجام تعهدات برجامیاش، مورد پذیرش ایران قرار نگرفت.
- میانجیگری فرانسه
پس از جلسه شورای امنیت سازمان ملل در خصوص اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ و تذکر به تهران در خصوص موشکهای کروز و حمله به تاسیسات نفتی آرامکو توسط حوثیها و نیز شکایت سه کشور اروپائی طرف مذاکره با ایران به سازمان ملل در همین رابطه، مکرون رئیس جمهور فرانسه تلاش نمود میان ایران و امریگا واسطه شود بلکه دو رئیس جمهور ایران و امریکا با یکدیگر ملاقات کنند و بدین وسیله سطح تنشها کاهش بابد، اما تلاش او ظرف دو ماه با شکست مواجه شد.
- مواضع در قبال برجام
۴+۱ در مجموع موضع موافق با حفظ برجام، البته با لحاظ نمودن محظوراتشان در مقابل امریکا و فشارهای آن کشور داشتند و به همین دلیل در برابر فشارهای عدیده ترامپ، مقاومت کردند و مکانیزم ماشه را فعال ننمودند.
اسرائیل و بخصوص شخص نتانیاهو همواره مخالف برجام بودند و جمهوری اسلامی را دشمن اسرائیل تلقی میکردند، نیکی هیلی سفیر وقت امریکا در سازمان ملل، مایک پمپئو، وزیر خارجه، جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ، جزء سرسخترین مخالفان برجام در کنار ترامپ بودند. در داخل کشور نیز جبهه پایداری و برخی جریانات زیر زمینی، ولی قدرتمند، مخالف برجام و مواضعی شبیه به اسرائیل و ترامپ در قبال برجام داشتند.
- چه میشود و چه باید کرد؟
سابقه، طولانی تلاشهای مربوط به برجام و کوشش وافر برای حفظ استقلال عمل توسط افراد سالم و پاک سرشت در سازمان انرژی اتمی و وزارت امور خارجه، بخصوص در دولتهای یازدهم و دوازدهم، ، در کنار ندانم کاریها در برخی مقاطع زمانی و بعضی مواقع، دشمنیهای بیدلیل برخی جریانات زیر زمینی و رقابتهای ناشیانه و یا از سر منفعت پرستیهای جناحی و جریانی و قربانی نمودن منافع ملی در قبال کسب موقعیتهای خاص حزبی و گروهی در داخل بعلاوه خباثتها و دشمنیهای بیرونی و پیگیری مطامع ومنافع هریک از بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و همسایگان، قصه پر غصهای از برجام و فراز و نشیبهای آن ساخته است که برخی به این اعتقاد رسیدهاند که برجام مرده است و قابل احیا هم نیست! علت چیست؟
دولت سیزدهم متشکل از نفراتی که جزء مخالفان برجام بودند، با وجود آماده شدن متن نهائی توافق برجام در ماههای پایانی دولت دوازدهم، با نفوذی که در لایههای مختلف حاکمیت داشتند، اجازه ندادند توافق امضا شود، دکتر ظریف هشدار داد که شرایط همواره ثابت یا یکسان نمیماند که در وقت دیگر آنان که ادعای طرحی جدید دارند، موفق بانجام آن باشند، دولت سیزدهم و تیم مذاکره کننده، که اثبات شد از توانمندی لازم در درک مفاهیم روابط بین الملل و فن مذاکره و دانستن زبان انگلیسی برخوردار نیست، با تعللهای فراوان و فرصت سوزی ها، با وجود رضایت و بلکه اصرار به بازگشت به همان مفاهیم برجام امضاء شده در ژوئیه ۲۰۱۵ میلادی، که خود ناقدان سر سخت آن بودند، اما شرایط کشور، منطقه و موقعیت امریکا و دیگر طرفهای مذاکره آنچنان تغییر یافته است که امریکا و به تبع آن کشورهای اروپائی هم اعلام داشتهاند که برجام در اولویت توجه آنان قرار ندارد و ایران میباید امتیازات بیشتری را بدهد و کمترین دریافت کند.
- دخالت نهادهای بیربط و …
تنها راه حل باقی مانده، سپردن سکان این کشتی در حال غرق به دست ناخدائی است که یکبار در اوج نا امیدی و بیشترین بحران ناشی از ۶ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که ایران را در آستانه حمله نظامی واجب الاطاعه همه کشورهای عضو، ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل قرار داده بود، شاید این بار هم بتواند معجزهاش را تکرار کند و خطر جنگ محتمل الوقوع و قبل از آن خطر تحریمهای اقتصادی بیشتر و فلج کننده توسط همه دولتهای عالم، ناشی از بازگرداندن قطعنامههای پیشین با بهره گیری از «اسنپ بک» را خنثی کند و کشور را از سراشیبی سقوط رهائی بخشد.
مسیر فعلی، به اذعان همه عقلای سیاست فهم عالم به شمول فرهیختگان و دلسوزان داخلی که منافع ملی را مد نظر دارند، با هر بیانی که آن را ابراز داشتهاند، بنبست و هیچیک از راه کارهای مد نظر و حتی مساعی جمیله واسطههای عرب و غیر عرب و همسایهها کار ساز نبوده است و همراهی اروپای دارای اختیار فعالسازی اسنپبک با ایالات متحده امریکا در این مقطع زمانی، اولا به دلیل شکست در مساعی میانجیگری برجامی و ثانیا با این گمانه که ایران همپیمان روسیه در جنگ علیه اوکراین شده است و ثالثا به دلیل شرایط داخلی ایران در چهارماه اخیر و مسائل حقوق بشری ناشی از آن، احتمال باز گرداندن قطعنامههای پیشین، بدون اختیار وتو نمودن توسط کشورهائی مثل چین و روسیه، که هر یک، اولویتهای خاص خود را یافتهاند.
گذرگاهی باریک در برابر مردم، کشور و حتی حاکمیت قرار داده است، لذا بنظر میرسد علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد، عدول از موضع تکبر و پذیرش شکست در قبال شعارهای بیحاصل و پذیرش مهار نمودن جریانات تند روی داخلی و سپردن کار بدست تیمی کاردان میتواند ایران را از این پل خطرناک عبور دهد.