• امروز : یکشنبه, ۱۸ شهریور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 8 September - 2024
::: 3388 ::: 0
0

: آخرین مطالب

جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه | مرتضی‌ رحیم‌نواز داستان آشنایی یک شاعر اجازه خلق آثار عاشقانه را نمی‌دهند تو زنده‌ای هنوز و غزل فکر می‌کنی | سمانه نائینی زیبایی کلام در شعر بهمنی | سحر جناتی شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد از چرایی تا چگونگی معرفی کتاب «اخوان‌المسلمین» | پیرمحمد ملازهی به نظر می‌رسد که باید شاهد روند خوبی باشیم | محمدجواد حق‌شناس* شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد محمد جواد حق‌شناس: کابینه‌ای با حضور زنان جوانان و اهل تسنن سخنی با آقای رئیس جمهور در مورد چگونگی کاهش اثرات تنهایی استراتژیک ایران | نصرت الله تاجیک* انتخاب کابینه در اتاق‌ شیشه‌ای پیام رهبری به مناسبت برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شریعتی، جلال و دیگران | حمید عزیزیان شریف آباد صحافی سنتی | مجید فیضی‌راد* اگر پزشکیان قشر خاکستری را با خود همراه کند، بازی را برهم می‌زند نگاه مسعود پزشکیان به اقوام امنیتی نیست | علی مفتح آیا اندیشه شریعتی پاسخگوی جامعه امروز است؟ | محمدجواد حق‌شناس* فاصله دره احد و تالار رودکی شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد شریعتی برآیند تجدیدنظرگرایی تشیع معاصر| سید محمد میرناصری شریعتی دلبسته دموکراسی بود | سیدمجتبی طاهری میراث فکری شریعتی و نسبت او با حوزه‌های علمیه | سید مالک ‌لطفیان علی شریعتی در آئینه اسناد | جواد اطاعت* آثار شریعتی جنبش‌زا بود | علی معافی دموکراسی هدایت شده شریعتی پاسخ‌دهنده نیاز جامعه امروز ایران است | رحیم ابوالحسنی* بیانیه حزب اعتماد ملی در حمایت از دکتر مسعود پزشکیان چرا صحبت‌های مسعود پزشکیان درباره قوانین منطقی است؟ | علی مفتح صنایع دستی توصیف گذشته ضرورت آینده | محمدحسین عسکرپور ادبیات توسعه در صنایع دستی مایه تقویت شود نقش آموزش و پرورش دراحیاء و حمایت از صنایع دستی | مریم محمدی حبیب* هنرهای دستی جایگزین‌های ماندگار | مرضیه ترکمانیان* غیرمنتظره‌ای در فضای سیاسی ایران | هادی طلوعی* رییس‌جمهور دلخواهم کیست؟ | نعمت الله فاضلی خبری در راه است | محمدجواد حق‌شناس ردصلاحیتِ ضد مشارکت الهام‌بخش‌ترین متفکر بلوچ با رویکرد ایران‌گرایی | محسن روحی‌صفت* خدمت به خلق؛ در آگاهی بخشیدن به جامعه است | محمدصدیق دهواری سراوان* پیشکسوت رسانه‌ای و کارشناس زُبده دیپلماسی | مریم مهدوی اصل* شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد آزادیِ مدنی و دولتِ آزاد | محمدحسین زارعی ایران را از یاد نبریم | مهرداد صادقیان ندوشن چند نکته درباره حادثه سقوط بالگرد ریاست جمهوری | داود سلیمانی شهادت رئیس جمهور و هئیت همراه را تسلیت میگوئیم. پنج سناریوی پیش روی روسیه | اشتفن کاتلین (ترجمه: رضا جلالی) چرا زندانی شدن صادق زیباکلام اقدام درستی نبود؟ | محمدجواد حق‌شناس وطن یعنی همین‌جا یعنی ایران | مریم مهدوی اصل خشونت گریزی در شاهنامه | محمد رسولی آرامگاه فردوسی | محمد رسولی سوگِ اعتراضی و جایگاه زنانگی در شاهنامه و فرهنگ فارسی | محمدحسین مجتهدی

2
درنگی بر جهان استاد محمدعلی اسلامی ندوشن:

ایران را از یاد نبریم | مهرداد صادقیان ندوشن

  • کد خبر : 17611
  • 31 اردیبهشت 1403 - 23:48
ایران را از یاد نبریم | مهرداد صادقیان ندوشن
به منظور معرفی آثار استاد دکتر اسلامی نُدوشن سه کتاب از پرفروش‌ترین آثار ایشان در اینجا می‌آید، که اکثر این مطالب به قلم خود استاد دکترمحمدعلی اسلامی نُدوشن است.

• شور زندگی (شرح زندگی ونسان‌وان‌گوگ به قلم ایروینگ استون)

نزدیک هفتاد سال از ترجمه این داستان می‌گذرد که گمان می‌کنم یکی از محبوبترین کتابها در نزد ایرانیان بوده است. کم کتابخوانی هست که آن را نخوانده باشد. این توفیق به لطف قلم نویسنده کتاب و محتوای زندگی کسی به دست آمده که یکی از انسانی‌ترین چهره‌های هنرمندانه را به بشریت عرضه کرده است. نویسنده کتاب، ایروینگ استون -که چند سال پیش زندگی را ترک گفت- تخصصش در نگارش شرح حال داستان‌گونه بزرگان ادبی و هنری بود و کسانی را برمی‌گزید که از عطش زندگی سرشار بودند. برای این منظور همه سندها، گواهی‌ها و موزه‌ها و حتی شهرهای مربوط به موضوع را از زیر چشم می‌گذراند. قهرمان این کتاب وان‌گوگ در پارسائی و پاکبازی و شوریده سری، بعضی از عارفان ما را به یاد می‌آورد که وصف آن‌ها در «تذکرهالاولیاء عطار آمده است. در مقدمه کتاب آورده‌ام «ونسان وان گوگ را تنها بدان سبب نمی‌شناسند که نقاش چیره دستی بوده است؛ بزرگی زندگی او کمتر از بزرگی آثار او نیست. هماهنگی در میان هنر و زندگانی او شگفت‌آور است.» خود او در نامه‌ای به برادرش نوشته: «آتشی در وجود من است که نمی‌توانم بگذارمش تا خاموش شود.» حافظ می‌گفت: که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست. » این دو آتش از یک خانواده‌اند.

• روزها (خاطرات یا شرح زندگانی از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷ | زندگانی در ندوشن، یزد، تهران، فرانسه، انگلیس)

روزها بوی حرف‌های کسی می‌دهد که می‌خواهد بار سفر بربندد. بازگشت به گذشته خود است و حسابرسی از خود: که بوده‌ام، چه کرده‌ام، چه هستم؟ سرگذشتنامه‌ای، از من است که در چهار جلد چاپ شده است. مجموع این چهار مجلد، تا چهل و چند سالگی مرا در بر می‌گیرند. منظور آن نبود که زندگی خود را -که چندان چیز گفتنی نداشت – بازگو کنم، منظور آن بود که از خلال چشم خود، تاریخ معاصر را، تا آنجا که ناظر بوده‌ام، بر قلم آورم. در مقدمه‌اش نوشتم که ما در برزخ میان دو دنیا – دنیائی که رفت و دنیایی که در کار آمدن است – زندگی کرده‌ایم که هیچ نسلی از ایرانی، این موقعیت را نداشته و نخواهد داشت. «من به شکرانه آنکه در این دورانِ دورانها زیسته‌ام که بیش از هر دوران، ژرفا، غم و شادی و زیبائی و زشتی روح بشر را منعکس کرده است، می‌کوشم تا دیده‌ها و خوانده‌ها و شنیده‌های خود را بر قلم آورم، با خلوص و خضوع…» «ما پیام‌آور قرون هستیم؛ نسلی که گذشته‌های دور در وجودش به دوران جدید پیوند خورده است.»

جلدهای اول تا سوم روزها شرح کودکی، دانش‌آموزی، دانشجویی و دوران دانشگاه است. در جلد چهارم ضمن پرداختن به دوران انقلاب سه بخش دیگر نیز وجود دارد کسانی که دکتر اسلامی نُدوشن با ایشان مراوده داشته است، شرح آثار و نوشته‌های ایشان و به عبارت دیگر بررسی کارنامه ادبی و در نهایت چه شد که انقلاب شد؟

روزها دارای جملاتی بسیار خواندنی است و برای مثال دو نمونه از آن می‌آید: «از این که در این خاک به دنیا آمده‌ام، از بخت خود شکرگزارم. ایران مانند معشوق غزل فارسی است که هم همۀ عوامل ستمگری را با خود دارد و هم نمی‌توان از او دل برگرفت.»

• ایران را از یاد نبریم و به دنبال سایه همای

«ایران را از یاد نبریم» نخستین مقاله‌اش در سال ۱۳۳۷ انتشار یافت. نزدیک به تمام مقاله‌ها به صورت سرمقاله در مجله «یغما» نشر شده است. در سال ۱۳۴۰ به صورت مجموعه گرد آمد.

این کتاب به همراه «به دنبال سایه همای»، مجموع مسائل مربوط به بیست سال دوران پیش از انقلاب را در بر می‌گیرد. در مقدمه آن آمده است، «در روزگاری که گوئی ایران در ابری از فراموشی پیچیده شده است، اگر کار دیگری از دست ما بر نیاید. لااقل خوب است بکوشیم تا فکر او و غم او را در دل خود زنده نگاه داریم.» بعضی از مسائلی که در این کتاب مطرح شده‌اند و دنباله آن‌ها در دو سه کتاب دیگر گرفته شد، سال‌ها بعد نشان دادند که غفلت نسبت به آن‌ها چه نتیجه‌ای می‌توانست به بار آورد. مجموعه «به دنبال سایه همای» نخست در مهر ۱۳۴۴ به صورت کتابی مستقل درآمد، ولی بعد، چون مطالبش با «ایران را از یاد نبریم» ارتباط داشت، به آن منضم شد.

همه مقاله‌ها پیش از آن از ۱۳۴۱ به بعد در مجله «یغما» نشر یافته بود. نگارش آن‌ها در زمانی بود که بازار تجددزدگی و تقلید از غرب بسیار داغ بود و می‌رفت تا ایران را به صورت کشوری میان‌تهی در آورد. «به دنبال سایه همای» که عنوان آن قرار گرفت، کنایه از خوشبختی سراب‌واری بود که چشم‌انداز غرب در برابر ما می‌نهاد، و کسانی آن را کورکورانه دنبال می‌کردند.

در مقدمه‌اش آوردم: یورش فرنگی‌مآبی در کشور ما به صورت نگران‌کننده‌ای در آمده است، هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد، با هیچ مقاومتی روبرو نمی‌شود. آنچه بیشتر مایه نگرانی است آن است که ما از تمدن فرنگی قسمتهای خوب را نادیده گرفته، و به تقلید از ظواهر و زرق و برق قناعت کرده‌ایم.
در مقدمه کتاب آمده است: «شرقی بودن و فقیر بودن نه گناه است و نه ننگ. گناه و ننگ آن است که جامعه‌ای خود را قابل احترام نداند، سرزندگی و عزت نفس خود را از دست بدهد؛ مانند دنباله‌روها و وارفته‌ها به هر سویش می‌کشانند کشیده شود…» «روح تسلیم و تقلید کورکورانه و دلقکی در خود بپروراند و پیوسته بخواهد خود را فراموش کند و سرگرم شود.»

اگر «ایران را از یاد نبریم» به موضوعات ایران می‌پرداخت «به دنبال سایه همای» ارتباط ایران را با دنیای خارج، به خصوص دنیای غرب در نظر داشت.

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=17611
  • 42 بازدید

نوشته ‎های مشابه

25اردیبهشت
وطن یعنی همین‌جا یعنی ایران | مریم مهدوی اصل
گزارش روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی:

وطن یعنی همین‌جا یعنی ایران | مریم مهدوی اصل

05اردیبهشت
مردم؛ قدر فرزند و گوهر ایران را می‌دانند
سخنرانی محمدجواد حق‌شناس* در دومین آئین یادبود دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن:

مردم؛ قدر فرزند و گوهر ایران را می‌دانند

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.