• امروز : پنجشنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 25 April - 2024
::: 3295 ::: 0
0

: آخرین مطالب

نقش هرات در همگرایی منطقه‌ای | ضیاءالحق طنین درخشش تاریخی هرات | سید مسعود رضوی فقیه دیدار سروان انگلیسی با یعقوب‌خان در هرات | علی مفتح ایستاده بر شکوه باستانی* | محمدجواد حق‌شناس سیاست‌گذاری «همگرایی منطقه‌ای» در حوزه تمدنی ایران فرهنگی هرات در عهد ایلخانی، آل کرت و تیموری | شیرین بیانی گزارش سفر محمود افشار به افغانستان تحولات افغانستان و قیام ۲۴ حوت (اسفند) ۱۳۵۷ مردم هرات | محسن روحی‌صفت* هرات، شهر عشق، دانش و هنر | سید رسول موسوی* دلبسته این مردم مهربان هستم تقابل نظامی اسرائیل و ایران: پیامدها و راه حل‌ها | سید حسین موسویان آیین نوروز دوای درد افغانستان | حسین دهباشی ردپای نوروز در ادبیات داستانی | محمد مالمیر سبزی پلو با ماهی | مرتضی رحیم‌نواز بهداشت و تغذیه در تعطیلات مراسم نوروز باستانی | گلبن سهراب شهر نوروزانه | بهروز مرباغی تئاتر و بهار، تلاشی برای زدودن زشتی و پلشتی | مجید گیاه‌چی نوروز در رادیو ایران زمستان به پایان رسیده است… | محمود فاضلی اهمیت پاسداری از جشن نوروز در افغانستان | محمدصادق دهقان پارسه، تخت‌گاه نوروز | مرتضی رحیم‌نواز نوروز، جشن بیداری | جعفر حمیدی بازشناسی نمادهای انسانی نوروز | مرتضی رحیم‌نواز آن روزگاران | ساناز آریانفر سیمای جهانی نوروز ایرانی | مرتضی رحیم‌نواز آداب و رسوم نوروزیِ تاجیکان | دلشاد رحیمی* نظام اسطوره‌ای نوروز | مرتضی رحیم‌نواز نوروز و دیپلماسی میراث فرهنگی | رضا دبیری نژاد تحویل سال و تغییر احوال | محمدجواد حق شناس نمادشناسی سفره هفت‌سین و نوروز | مرتضی رحیم‌نواز حال و هوای عید در تاجیکستان | عباس نظری کارت تبریک عید | مجید جلیسه نوروز، فرهنگِ هویت‌ساز | فریدون مجلسی شکوهِ هرات، در فراسوی گستره ایران فرهنگی نوروز، جشن رستاخیز آئین‌های پیشوار نوروزی | ندا مهیار نوروز و آیین‌های نمایشی نوروزی سیاست همسایگی در نوروزستان | سید رسول موسوی پوتین قادر نیست جنبش رهبر مخالفان را خاموش سازد | آندره ئی سولداتوف . ایرینا بروگان (ترجمه: رضا جلالی) جشن آتش‌افروزان | مرتضی رحیم‌نواز عامل قدرت چین نه فناوری که خبرچین ها هستند | مین شی پی (ترجمه: رضا جلالی) روسیه آینده خود را می سوزاند | آندره ئی کولسینیکوف (ترجمه: رضا جلالی) جایگاه نقاشی‌خط را اثر مشخص می‌کند تئاتر شهر، حریم ذهنی می‌خواهد نه حریم شهری | مرتضی رحیم‌نواز سنگ زیرین آسیاب | فرشاد مومنی در چشم برادر | محمد کریمی* ماجراهای ما یک نفر | محمد امین کریمی* دنیا یالان دنیادی | الهه کریمی* بابا حسن | الهام کریمی* رویای حزبی از جنس اکثریت مردم، حزب عدالت ایران | بهزاد کاظمی

3
گفتگوی رضا علیقلیان با سیدمصطفی هاشمی طباء:

آمدن تاج پا گذاشتن روی اصول بود (بخش پایانی)

  • کد خبر : 3757
  • 11 مهر 1401 - 8:44
آمدن تاج پا گذاشتن روی اصول بود (بخش پایانی)
من نمی‌گویم فقط آدم‌های خوب باید مسئولیت بگیرند. بلکه می‌گویم آدم‌هایی باید مسئولیت بگیرند که سابقه کار آن‌ها خوب باشد. آقای تاج در مقابل کی روش که فرافکنی و اهانت به ملت ایران و فوتبال ما کرده است، نباید بی‌تفاوت می‌ماند.

ببینید در کلیت بحث شما به این نتیجه رسیدیم که آقای اسکوچیچ از چندین ماه قبل از تیم ملی حذف شده و جانشین او را هم انتخاب شده بود. اما ایشان حتی بعد از برکناری ناجوانمردانه باز هم کلامی مصاحبه بر علیه مدیران و ایران بیان نکرد

بله همان زمان این مسئله در رسانه‌های ما مطرح بود که آقای تاج می‌آید و ایشان کی‌روش را جانشین اسکوچیچ برای جام جهانی می‌کند و حتی آقای مجتبی جباری دقیقا این اتفاق را پیش بینی کرده بود. چطور شخصی مثل تاج که هیچ مسئولیتی ندارد از ماه‌ها قبل برای فوتبال تصمیم می‌گیرد و پنهانی مذاکره می‌کند؟ پس فدراسیون آقای ماجدی چکاره بود. ضمن اینکه ایشان به عنوان نایب رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا چه حرکتی برای احقاق حق ما در AFC کرده است؟

هر دو باشگاه پرطرفدار ما از لیگ قهرمانان حذف شدند

حالا ما می‌گوییم آن هیئت تخلف کرده و باشگاه‌های ما هم اشتباه کردند. ایشان باید با توجه به ضوابط فیفا فوتبال ایران را هدایت می‌کرد تا کار فوتبال مملکت به مرحله محرومیت تیم‌های ایرانی نرسد.

من نمی‌گویم فقط آدم‌های خوب باید مسئولیت بگیرند. بلکه می‌گویم آدم‌هایی باید مسئولیت بگیرند که سابقه کار آن‌ها خوب باشد. آقای تاج در مقابل کی روش که فرافکنی و اهانت به ملت ایران و فوتبال ما کرده است، نباید بی‌تفاوت می‌ماند. اگر آقای کی‌روش راست می‌گوید و آقای تاج آدم دروغگویی است که خب چنین فردی نباید در فوتبال ایران مسئولیت بگیرد. اگر هم آقای کی‌روش دروغ می‌گوید ایشان نباید بیاید سرمربی تیم ملی فوتبال ایران بشود و ما را تحقیر کند. جالب اینجاست این دو نفر آقای ویلموتس و کی‌روش از کشورهایی آمدند که سابقه مبرز استعمارگرانه بسیار بد دارند.

اینها به طور ناخودآگاه نسبت به دیگر کشورها احساس برتری می‌کنند و ما کلونی آن‌ها شدیم. در فوتبال مستعمره آن‌ها شدیم و ما خودمان را آلت دست اینها می‌کنیم و بعد فکر می‌کنیم اگر کی‌روش بیاید ما به آمریکا نمی‌بازیم

یک بحثی که دائم بر سر اسکوچیچ می‌کوبند این بود که او از تیم خونه به خونه بابل آمده و بعد آقای جواد نکونام را نیز از همین تیم دستیاری تیم ملی انتخاب کرده است.

ببینید شانس یکبار سراغ انسان می‌آید. سعدی می‌گوید پادشاهی یک حلقه بالای یک گنبدی گذاشت هر کسی تیری از میان این حلقه رد کند من به او جایزه می‌دهم. هیچ کسی نتوانست. یک بچه روی پشت بام بازی می‌کرد تیر او آمد از حلقه گذشت. پسر وقتی جایزه را گرفت بعد کمان خود را شکست و گفت یکبار شانس به آدم فرصت می‌دهد و دیگر تیراندازی نمی‌کنم. ممکن است که آقای اسکوچیچ یک مسابقه را شانسی برده باشد. اما ایشان دوازده بازی را بدون باخت جلو رفت. پس شانسی در کار نیست. شانس یکبار در خانه آدم را می‌زند مثلا اگر تیم ملی ده تا مسابقه با تیم برزیل بدهد…

نه تای این بازی‌ها را قطعا خواهیم باخت.

احسنت، فقط یک دفعه شانس می‌آوریم تا ببریم یا مساوی کنیم. پس اگر ما ده تا بازی را برده باشیم نمی‌توانیم این بردها را به شانس نسبت بدهیم. آقای اسکوچیچ در هر تیمی بوده تیم خوبی ساخته و در جام حذفی تیم خودش را به فینال رساند پس مشخص هست این آدم کار خودش را بلد است. تنش ایجاد نمی‌کند. هرگز به کشور ما و فوتبال ما اهانت نکرد و برکناری اسکوچیچ کار هر کسی بوده، اشتباه بسیار بزرگی است و آینده فوتبال ما را به تلاطم دچار خواهد کرد.

با توجه به چند دستگی و بازیکن سالاری که در تیم ملی شکل گرفته است آیا آقای کی‌روش با چند جلسه تمرین می‌تواند در جام جهانی نتیحه بگیرد و اگر شکست بخورد چه کسی پاسخ این همه حاشیه و هزینه را خواهد داد؟ ما انتظار داریم تا در جام جهانی تیم ما به مرحله حذفی صعود کند. چون اگر بنا بر حذف در مرحله گروهی بود خب آقای اسکوچیچ را حفظ می‌کردیم.

اینجا هیچ کسی پاسخگو نیست. من آرزو می‌کنم تیم ملی در جام جهانی هر سه تیم از جمله آمریکا را ببرد و دست آقای کی‌روش را هم ببوسیم و خدا کند چنین شود. ولی اگر این اتفاق هم نیافتد باز هیچ کسی جوابگو نخواهد بود، کما اینکه هیچ کسی پاسخگو اهانت به کشور ایران و اهانت کی‌روش به ایران نشد و شاهد آن هستیم که مسئولان امر تشویق شدند و ارتقا مسئولیت پیدا کردند.

برویم سراغ بخش‌های دیگری از سوال‌ها. تا آنجا که می‌دانم اگر کسی درگیر دادگاه برای طلاق باشد اجازه خروج از کشور ندارد. بنده آقای تاج را محکوم نمی‌کنم. قوه قضاییه یک سری اتهامات و پرونده‌هایی را از ایشان منتشر کرده که در حال بررسی است. آیا در جهان کشوری است به کسی که به او چندین مورد اتهامات سنگین وارد آمده، اجازه گرفتن مسئولیت مهمی بدهد؟ چگونه می‌شود هیئت بدوی با اینهمه افرادی که در صحنه ورزش هستند کسی را انتخاب کنند که هم امتحان پس داده است و هم پرونده جاری قضایی دارد؟

ببینید این قضیه به نظر من خیلی ریشه دارتر از این حرف‌ها هست. دوستانی که راجع به هیئت بدوی نظر دادند هم از نظر شکلی و هم از نظر محتوایی گفتند و من نمی‌خواهم آن حرف‌ها را تکرار کنم. چون من خودم شخصا اشراف به آن مسئله ندارم. ولی آن حرف‌هایی که در مورد هیئت بدوی می‌زنند، ترکیب آن، حق امضای آن و چگونگی تایید، اینها بسیار قابل تامل است.

دوم اینکه در حقیقت این دوستان در مقام قضاوت نشستند و آن‌ها باید به حقوق عمومی و قانون مدنی ما آشنا باشند. هیئت بدوی جایی نیست که من مهندس عضو آن بشوم چون اینجا صلاحیت‌ها را قضاوت می‌کنند

یک سیری طی شده است که تاج رئیس فدراسیون فوتبال شده است و ما این سیر را بررسی می‌کنیم. جالب آنکه یکی از اعضای هیئت بدوی در رسانه اعلام کرده که دو عضو ما مشکل قانونی داشتند و آن را حل کردیم.

خب این برای هیئت است. حرف من این است که آقای تاج دقیقا چه زمانی با کی روش مذاکره کرده است؟ کلا چارچوب این کار مشکل دارد. مگه کسی می‌تواند خارج از فدراسیون فوتبال برود با کی‌روش مذاکره کند؟

ساعت یک بامداد قبل انتخابات آقای کامرانی فر دستور به به‌عدم تشکیل جلسه می‌دهد و قانونی هم بوده است چون تعداد افراد در مجمع به حد نصاب نرسیده بوده است و چند ساعت بعد یک نهادی دستور را نقض می‌کند و اعلام می‌شود مجمع و انتخابات باید فردا برگزار شود که دوستان در تلویزیون اشاره‌ای به اسم این نهاد نکردند. آیا می‌شود به تصمیم مجمع و انتخاباتی که غیرقانونی بوده اهمیت داد؟

وقتی متهم جای قاضی قرار می‌گیرد دیگه نمی‌توانید بگویید چرا این اتفاق افتاده است. برگزاری مجمع به عهده دبیرکل است. وقتی دبیرکل اعلام می‌کند انتخابات نباید برگزار شود. یا باید مجددا خود او اعلام کند که مجمع برگزار می‌شود و یا باید بعدا مجمع تشکیل شود و دبیرکل جدیدی انتخاب شود تا رای به برگزاری و حتی برگزار نکردن انتخابات بدهد. اساسا مجمع که انتخابات را برگزار کرده زیر سوال است. قانون جایگزینی برای دبیرکل انتخاب نکرده و اگر دبیرکل نباشد، برای تعیین دبیرکل جدید بایستی مجمع برگزار شود. البته این مسئله نسبت به تخلفات دیگری که اتفاق افتاده اصلا اهمیتی ندارد.

اگر ما بخواهیم از نگاه قضایی به تخلف پرونده ویلموتس نگاه کنیم آیا ادله‌ای داریم و می‌توانیم در دادگاه اقامه دعوی داشته باشیم؟

بحث‌های مدیریتی اصلا نیاز به محاکمه ندارد. موضوع شایستگی مدیریتی است. ممکن است بنده جایی باشم مدیریت من خوب نباشد و تخلف داشته باشم. در قانون هم برای هر تخلفی یک مجازاتی وجود دارد. البته برخی از تخلفات است که در آن مجازات متناظری در نظر گرفته نشده است.

اما اینجا حیف و میل بیت المال اتفاق افتاده است و از جیب مردم و فوتبال هزینه شده است

بله. در قراداد ویلموتس حیف و میل بیت المال صورت گرفته است. منت‌ها اینکه این موضوع را با کدام ماده قانونی تطبیق بدهند و نوع تخلفی که انجام شده را تعیین کنند، کار ما نیست. کار حقوقدان‌ها است. اینجا تخلف شده و انتنظار می‌رود که حداقل ایشان از مدیریت کنار گذاشته شوند.

در موضوع مربوط به تخلف، گروهی از نمایندگان به این مسئله ورود کردند. در واکنش به این اقدام برخی از اهالی ورزش تهدید کردند که به فیفا گزارش خواهند داد و این عمل را دخالت در امور فوتبال دانستند. آیا کمیسیون فرهنگی که بودجه فوتبال و استقلال و پرسپولیس و تیم ملی را تصویب می‌کند، حق حساب پس گرفتن ندارد؟
بحث رسیدگی یک موضوع است و بحث اینکه ما به عنوان یک شهروند و نه حتی نماینده مجلس حق داریم حرف خودمان را بزنیم یک موضوع دیگر است.

خب پس چرا نماینده مجلس را تهدید می‌کنند که گزارش به فیفا می‌دهیم؟

اینکار را کردند کما اینکه قبلا نیز از این نوع گزارشات قبلا به فیفا ارسال شده است. بعد هم حرف نماینده مجلس دخالت نیست. حرف قوه قضائیه دخالت نیست. قوه قضاییه حق دارد ورود کند، کما اینکه میشل پلاتینی را نهاد قانونی ایتالیا محکوم کرد. مگر نهادهای قضایی خود رئیس فیفا آقای سپ بلاتر را محکوم نکردند؟ مگر در ایتالیا پلیس بارها به دفاتر باشگاه‌ها حمله نکرده و مدارک آن‌ها را کشف و ضبط نکرده است؟

بله نمونه بارز تیم معروف و پر قدرت یوونتوس بود که محکوم شد و به دسته پایین‌تر لیگ ایتالیا سقوط کرد.

در بحث قضایی و رسیدگی‌های ملی قوانین آن کشورها حاکم است. اما در کمیته بین المللی المپیک، فیفا و سایر فدراسیون‌های جهانی قاعده‌ای وجود دارد که بر مبنای آن اگر قوانین یک کشور با مقررات نهادی چون فیفا در تعارض باشد، آن کشور در صورتی که بخواهد در مسابقات بین‌المللی شرکت کند، باید رعایت ضوابط فدراسیون جهانی را بکند. آن‌ها می‌گویند قوانین ما این هست و شما باید خودتان را با قوانین ما تطبیق بدهید. ولی هیچ وقت مانع از مقررات داخلی شما نمی‌شویم.

آقای تاج ممکن هست با من ارتباط شخصی داشته باشد و آن یک بحث دیگری هست ولی مصالح مملکت و ملی ما با این روابط شخصی فرق دارد و من مجبورم این حرف را بزنم و بگویم انتخاب آقای تاج قانونی نبوده است. من به شخصیت فردی ایشان کار ندارم. می‌گویم ایشان تخلف مدیریتی کرده و این تخلف در حدی است که نبایستی به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب شود.

حاصل سه سال نایب رئیسی آقای تاج در کنفدراسیون فوتبال چه بوده است؟ همیشه فوتبال ما می‌نالید که ما کرسی در AFC نداریم. الان که کرسی خیلی مهمی داریم شرایط بدتری رقم خورد مثل حذف باشگاه‌ها و برخی تعلیق‌ها.

وقتی از ایران AFC نایب رئیس وجود دارد. ایشان در ابتدا می‌بایست فوتبال ما را در جهت مقررات AFC هدایت کند. یعتی ایشان باید به کمیسیون بدوی پیرامون باشگاه استقلال و پرسپولیس برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا مواردی را گوشزد می‌کرد. در حالیکه اصلا این کارها را آقای تاج انجام ندادند. در عوض AFC ما را از میزبانی مسابقات محروم کرد و همه مسابقات را در بحرین برگزار کرد. در زمان آقای ویلموتس در استادیوم آزادی به بحرین باختیم و بعد از سلب میزبانی از ما رفتیم در بحرین این کشور را شکست دادیم.

خوب است که ایشان گزارش بدهد که به عنوان نایب رئیس AFC برای کشور خودش چکار کرده و نایب رئیسی ایشان چه گلی بر سر فوتبال مملکت ما زده است؟ دستاورد ایشان برای آنکه حیثیت ما حفظ شود و از منافع فوتبال ما دفاع شود، چیست؟ متاسف هستم که اینهمه‌عدم شفافیت در فوتبال ما و پیرامون خود آقای تاج وجود دارد و وزارت ورزش هم عملا رفتاری منفعلانه دارد و و حتی در پشت پرده به این امر کمک می‌کند. هر مسئولی این مسائل را بداند و بی‌تفاوت باشد، در قبال مردم و فوتبال باید پاسخگو باشد.

در زمان آقای سلطانی‌فر، عده‌ای در رسانه ملی با جملاتی مثل بابا مسعود و اینگونه القاب، هواداران و مردم را رو در روی هم قرار داده و تفرقه و تنش درست کردند. این مسائل از رسانه ملی مطرح شده و به مردم و فضای مجازی سرایت کرده است. آیا آقای وزیر نباید دخالت کند که در تلویزیون و یا رسانه‌های دیگر نظیر این مواضع اتخاذ نشود؟

بله در این مسائل باید مواضع گیری‌های محکم شود و به نظر من تا حدی می‌شود این مسائل را کنترل کرد

راجع به دلالی در فوتبال چه نظری دارید؟

والله این مسائل که دیگر عیان است. منت‌ها ببینید من نمی‌توانم حرفی بزنم که مدرک کتبی و قانونی نداشته باشم و الا در ایران بسیار مشهور هست که فلان مربی وقتی یک بازیکن را به تیمش با قرارداد سنگین می‌برد، سی درصد قرارداد این پول برای را مطالبه می‌کند. این‌ها را شاید همه بشناسند و مشهور باشند. اینکه یک بازیکنی یک مدیر برنامه داشته باشد، امری طبیعی و پذیرفته شده است. شما یک وقت در بنگاه معاملات ملکی دارید یک معامله‌ای انجام می‌دهید و بر اساس ضوابط یک پولی به شما تعلق می‌گیرد. این یک واسطه‌گری قانونی است و نمی‌توان آن را دلالی دانست. اما یک وقت طرف به صاحبخانه می‌گوید من یک مشتری می‌آورم و این ملک را یک میلیارد تومان بالاتر از قیمت برای تو عرضه می‌کنم، چقدر به من پول میدهی؟ اینجا خلاف شرع و خلاف قانون اتفاق افتاده است و نوعی حقه بازی و کلاهبرداری صورت گرفته است. ملکی که ارزش مشخصی دارد به خریدار گران‌تر فروخته شده و این چیزی است که در فوتبال ما و باشگاه‌های ما اتفاق می‌افتد.

بنده و شما نمی‌توانیم اسم بیاوریم با اینکه شاید همه بدانند. آن کسی که باید جلوی این دلالی‌های غیرقانونی که به فوتبال ما هم آسیب زده است کی و چه نهادی هست؟

نهادهای نظارتی

یعنی مثل نیروهای امنیتی و یا قوه قضاییه؟

بله این کاملا یک فساد بزرگی است و می‌شود این آدم‌ها را پیگیری قانونی کرد. یک روز آقای دادکان به من گفت یک داوری برای قضاوت در یک مسابقه پول گرقته بود. آقای دادکان گفت من آن آدم را آوردم در اتاق خودم نشاندم و یک ربع با او صحبت کردم و از این داور اعتراف گرفتم که از یک تیم رشوه گرفته است. به داور هم گفتم این مسئله را افشا نمی‌کنم ولی دیگر اینکار را نکن و ایشان تا حدی کنار گذاشتند. وقتی یک فرد معمولی می‌تواند از آدم‌ها ریشه‌یابی بکند و او را به حرف بیاورد خب نهادهای نظارتی ما خیلی راحت‌تر می‌توانند این مسائل را تشخیص بدهند.

فساد در لیگ‌های پایین‌تر اثبات شده و با آن برخورد شده ولی به قول یکی از اهالی ما همین فساد در لیگ برتر ما هست، منت‌ها یک مقدار شیک اتفاق می‌افتد.
البته ما نباید همه داوران را محکوم کنیم و به امر فساد در داوری عمومیت بدهیم. اما از آن سو باید بپذیریم نمونه‌های متعددی از فساد و رشوه در ارکان فوتبال و از جمله در موضوع داوری وجود دارد که باید آن را تشخیص داد و با آن برخورد کرد.

برخی داوران ایرانی که در خارج هم قضاوت کردند شنیدم دچار فساد شدند و رسوایی به بار آوردند و این موردی که من می‌گویم عیان شد و آنقدر خنده‌دار بود آن تیمی که باخته بود، بعد از مسابقه به ایشان اسکناس نشان داده بود و تلویزیون هم پخش کرد

ایشان خدای نکرده در لیگ برتر ما که نیستند؟

به عنوان داور خیر، اما به عنوان کارشناس حضور دارند. می‌خواهم بگویم فساد قابل پیشگیری است و این موردی که عرض کردم حتی در مطبوعات خارجی هم انعکاس پیدا کرد.

خب اصل بحث ما فساد هست. در لیگ گذشته مربی یک تیم آمد گفت باخت امروز ما مشکوک بود و من به چند نفر از بازیکنان خودمان شک دارم که تبانی کرده‌اند. در برابر این ادعا هیچ نهادی عکس العملی نشان نداد. اما در همین لیگ پرتقال وقتی تیم پورتو با بازی طارمی توانست تیم مقابل خود را با هفت یا هشت گل مغلوب کند، فدراسیون فوتبال پرتقال به دلیل حضور یک دروازه بان ایرانی در مقابل طارمی، بعد از بازی تحقیقاتی را آغاز کرد و در نهایت اعلام کرد که بین این دو بازکن ایرانی هیچگونه تبانی برای پیروزی یا باخت صورت نگرفته است. اما اینجا مربی تیم اعلام می‌کند بازیکن من مشکوک بازی کرده و هیچ رسیدگی نمی‌شود.
حالا از مشکوکات بگذریم آنجا که صد در صد هست هم رسیدگی نمی‌شود.

ممنون از وقتی که گذاشتید. اگر سخنی در پایان است بفرمایید

من فکر میکنم که اگر بخواهیم در کشور هرج و مرج در زمینه‌های مختلف نباشد باید اصول را رعایت کنیم. اینکه می‌گویند اصولگرایی معنی آن این است. معنی آن این نیست که برای رفقای خودمان از اصول عدول کنیم و برای دیگران اصول را علم کنیم. بلکه بایستی اصول را به عنوان ارزش مورد توجه قرار بدهیم.
آمدن آقای تاج و کی‌روش پا گذاشتن روی اصول در کشور ما بود. آمدن آقای ویلموتس با آن قرارداد پا گذاشتن روی اصول است. ما اگر اصول را رعایت کنیم همه مسائل حل می‌شود.

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=3757
  • 177 بازدید

نوشته ‎های مشابه

30بهمن
چالش‌های انتخابات و اصلاح قانون اساسی | بخش پایانی
گفتگوی جمشید ایرانی و رضا علیقلیان با محمدرضا باهنر:

چالش‌های انتخابات و اصلاح قانون اساسی | بخش پایانی

30بهمن
چالش‌های انتخابات و اصلاح قانون اساسی | بخش نخست
گفتگوی جمشید ایرانی و رضا علیقلیان با محمدرضا باهنر:

چالش‌های انتخابات و اصلاح قانون اساسی | بخش نخست

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.