یکی از آسیبهای جدی در سیاست و روابط خارجی ایران، وجود محافل تندروی مخفی است. این محافل که از تقسیم کار و سازماندهی پنهان برخوردارند، برای مقابله با هر تصمیم و برنامه حساس کشور نقشهای از پیش نوشتهشده با اجرا و همکاریهای چندجانبه دارند.
نمونههای بسیاری از مداخلات این محافل در صحنه سیاسی ایران میشناسیم که برای یادآوری آن نیاز نیست به دهه ۲۰ و ۳۰ مراجعه کنیم، بلکه حملات به سفارتخانههای خارجی در ایران، به خودی خود ویترینی از مداخلات محافل مخفی در سیاست خارجی ایران است. این حملاتی که برخلاف کنوانسیون ۱۹۶۱ وین و قاعده محافظت دوجانبه اماکن دیپلماتیک است، به سهولت انجام میگیرد، در حالیکه در طرف مقابل حتی از تجمع مقابل سفارت ایران در دول خارجی گلایهمندیم و بدرستی از کشور میزبان، انتظار مراقبت از اماکن دیپلماتیک خود را داریم.
اما بجز اینچنین حملات بعضی اتفاقات و قوانین یا مصوبات سیاسی هم محصول همان گعدهها و محافل است که گاهی تا سالها اثرش را بر سیاست خارجی و داخلی ایران میگذارد.
امروز میتوان اعضای این محافل را حتی در قامت مدیران و دیپلماتهایی دید که ناتوان از درک نیاز کشور به توسعه و ناآشنا با معضلات ایران در جایگاه تصمیمگیر و برنامهریز نشستهاند و نمیتوان به آسانی آنان را پاسخگو کرد.
گرچه میتوان با اطمینان یکی از عوامل به وجود آمدن مشکلات در حوزه دیپلماسی را، متوجه همین چهرههایی بدانیم که منافع سیاست خارجی ایران را به آرمانهای ایدهآل خود گره زدهاند.
- «منصور حقیقتپور»، تحلیلگر مسائل بینالملل و نماینده مجلس نهم در پاسخ به این سوال که شخصیتهای تندرو که در جایگاه تئوریپرداز سیاست خارجه خود را دخالت میدهند، چه آسیبی به منافع ملی ایران وارد کردهاند، به «مستقل» میگوید:
«تندروها در سیاست خارجه هم همانند سیاست داخل کشور دخالت دارند و فعالیتهای آنها باعث شده است که تقابل ایران با دیگر کشورهای جهان هر روز وارد فاز پرتنشتری شود.
این افراد که برخلاف منافع کشور حرکت میکنند، متهم شماره یک فاجعهای هستند که بر سر برجام آمده است. پیش از امضای توافق برجام در «کمیسیون تصویب برجام» که در مجلس شورای اسلامی تشکیل شده بود حضور داشتم و روند آن را از نزدیک دنبال میکردم. در این بررسیها شاهد نکته منفی که بر علیه منافع ملی باشد نبودم. در این توافقنامه ایران یک سری امتیازاتی به طرفهای غربی داده بود ولی در مقابل امتیازات خوبی هم در جهت منافع ملی گرفته بودیم.
توجه داشته باشید آقایان تندرو که همواره از تصمیمات آنها ضربه خوردهایم معتقد بودند که این توافقنامه تکه کاغذی بیش نیست و آن را در مجلس به آتش کشیدند. فراموش نکنیم که توافقنامه برجام میتوانست روابط ایران را با سایر کشورهای جهان به روال عادی باز گرداند و در همین قالب میتوانستم رفتارمان با جهان را اصلاح کنیم.»
- نایب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی در مجلس نهم، با انتقاد از رفتارهایی که باعث شد در روند احیای برجام تاخیر ایجاد شود، ادامه میدهد:
کامنتها و واکنشهای شخصیتهای تندرو که ردپای آنها در دولت سیزدهم هم به چشم میخورد، برای تاخیر در روند احیای برجام زمینهسازی کرده بودند. آنها عامل خسارات جبرانناپذیر به منافع ملی و اقتصاد هستند. باید بگوییم که موجسواری تندروها بر تئوری تعلیق برجام باعث کوچکتر شدن «سفره مردم»، «از بین رفتن توان تولید»، «ضربه زدن به صنعت»، «کاهش توان واردات و صادرات» و … شد.
این موارد قابل گذشت نیست. همین آقایانی که همه آنها را میشناسیم بیایند رو در روی مردم بایستند و در برابر این ستمهایی که به ملت ایران شده است پاسخگو باشند. یکی از اصلیترین عوامل ادامه اعتراضات همین شخصیتها هستند که میخواهند ایران را با سلیقه خودشان مدیریت کنند.
از تیمی که با مدیریت و البته تخصص برجام را به نتیجه رساندند با بدترین توهینها استقبال کردند چون بهنظر آنها برجام با آرمانهای آنها سازگاری ندارد. آنها هنوز نمیدانند که در محیط بینالملل جایی برای آرمانهای ایدهآل طیف تندرو نیست و نباید در این فضا از آرمانهای مقدس صحبت کرد و در موردشان شعارهای تند داد.»
- حقیقتپور با انتقاد از برخی که در روند برجام اختلال ایجاد کردند، اضافه میکند:
«وقتی میتوانیم مشکلات پیش آمده اقتصادی را با مذاکرات برطرف کنیم و ملت را از این فقر و سفرههای خالی نجات دهیم، برخی میخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و با تئوریهایی که فریبکارانه به مقاومت حداکثری متصل میکنند برای ایران دردسرسازی میکنند. این چهرهها عامل اصلی وضعیت کنونی مردم هستند که از سربیکاری و فقر به کف خیابان میآیند و اعتراض میکنند. این افراد باید برای این موارد و مشکلات در برابر مردم پاسخگو باشند و امیدواریم که این جرأت را داشته باشند تا یقه خودشان را به دست مردم بدهند و در چشم آنها نگاه کنند و دلایل شرایط کنونی را برایشان شرح دهند. متاسفانه فضایی به وجود آمده است که کسی نمیتواند در مطبوعات و رسانهها از آنها انتقاد کند در واقع اهل شنیدن نقد و پاسخگویی نیستند. بهتر بود صدا و سیما در روند تریبون دادن به چهرههای اپوزیسیون، اجازه میداد عملکرد آقایان سوپر انقلابی مورد نقد اساسی قرار میگرفت تا مردم بدانند که عامل اصلی به وجود آمدن شرایط کنونی چه کسانی هستند. تفکرات و تصمیمات همین آقایان همواره برای ایران هزینهساز بوده است ولی یک بار در برابر عملکردشان پاسخگو نبوده و نخواهد بود.»
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که چه طیف سیاسی در ایران را باید به عنوان چهرههای تندرو در سیاست داخلی و سیاست خارجه بخوانیم، ادامه میدهد:
«نیازی نیست که بخواهیم این افراد را با موشکافی از دیگر فعالان سیاسی و جناحهای سیاسی جدا کنیم زیرا از نوع واکنشهایشان به مسائل داخلی و خارجی میتوانیم آنها را شناسایی کنیم. اگر بخواهیم به صورت مشخص از آنها نام ببریم میتوانیم به طیف «جبهه پایداری»، «چهرههایی که منتسب به «دانشگاه امام صادق(ع)» هستند و در دولت کنونی هم حضور پر رنگی دارند و البته افرادی که اطراف «سعید جلیلی» جمع شدهاند و در نقش اصولگراهای سوپر انقلابی برای کشور و مردم تصمیمگیری میکنند، اشاره کنیم. امیدواریم روزی فرارسد که این افراد یک بار هم که شده جوابگوی تئوریهایی باشند که کشور را به این روز کشاند. در هرجایی که بر خلاف منافع ملی فعالیتهای زیانباری انجام شد رد پای این تندروها را میبینیم. نظام برای بهبود وضعیت کنونی در داخل کشور و البته بهبود وضعیت ایران در جوامع بینالمللی باید رفته رفته چنین چهرههایی را از جایگاههای تصمیمگیری کنار بگذارند و از افرادی استفاده کنند که دل در منافع ملت و ایران دارند.»