قتلهای ناموسی؛ آمار درست و دقیقی از آنها در دست نیست و مشخص نیست سوای نامهایی که هرازچندگاهی از گوشه و کنار کشور به گوش میخورند، چه کسان دیگری از زنان و دختران ایرانی و درکدام سمت از چهارگوشه کشور زیر خروارها خاک مدفون میشوند بیآنکه کسی بداند نامشان رومینا یا ریحانه است یا مبینا و فاطمه.
حالا و در شرایط اجتماعی کنونی کشور ، نام یکی دیگر از قربانیان قتلهای ناموسی در رسانهها نشر پیدا میکند؛ معصومه؛ دختر ۱۷ ساله اهوازی که گفته میشود توسط پدرش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده. یک منبع آگاه که اصــرار دارد نامش فاش نشود جزئیاتی درباره زندگی معصومه ۱۷ساله و قتل او میگوید: معصومه در سن کم با فشار خانواده مجبور به ازدواج میشود اما به دلیل مشکلات فراوانی که در زندگی زناشویی داشته و ضرب و شتم از سوی شوهر برای قهر به خانه پدری بازمیگردد. در طایفه شایعه میشود او به همسرش خیانت کرده و پدر ۴۵ ساله هم که تحت فشار قرار داشته برای حفظ آبرو دخترش را با چاقو کشته و به نشانه غیرت، جنازه را در پتو پیچیده و جلوی خانه شیخ طایفه میبرد. بعد هم خودش را به کلانتری معرفی میکند. این حادثه در محل زندگی آنها در کوی علوی اهواز رخ داده است. دقیقا نزدیک کردونی که جنازه معصومه به آنجا برده میشــود.
رسول اسدزاده درباره این عکس نوشت: جمعی مردانه دایره ایستادهاند، نعش دختر هفده سالهای روی زمین داخل ملحفه پیچیده شده، غلتیده به خونِ خویش… خونِ ریخته شده به پای غیرتِ مردانِ قبیله… گویی در سالهای پیش از تمدّن زندگی میکنیم. دختری از قبیله را به پای غرور و شرافتِ مردانگی قربانی کردهاند و حاضران ایستادهاند تا مهر تاییدی باشند به اعاده حیثیتِ پدر و باقی ذکورِ قبیله… این جنونِ آغشته به خون همین روزها اتفاق افتاده، همین روزها در اهواز… سلّاخ خانه عروسهای جوان، عروسهای بچه سال… از وقتی خبر و روایت این عکس را شنیدهام پرسشی مدام داخل مغزم مانند ناقوس بانگ بر میآورد، مگر میشود با ذبحِ یک جانِ هفده ساله غرور و غیرت و شرف به دست آورد؟ این چه جور غیرتی است که برای حفظ آن پدر بر گلویِ دختر دست به تیغ میشود؟
البته کارشناسان جامعهشناس هم تاثیر مسائل فرهنگی را بر وقوع قتلهای ناموسی بیتاثیر نمیدانند و مسائلی نظیر ازدواجهای زودهنگام را مطرح میکنند اما معتقدند این گونه برخوردها و قتلها بهشدت تحت تاثیر مسائل آموزشی هستند و اگر برخی مناطق ایران در محدودیتها و محرومیتهای آموزشی و همینطور مالی و مادی قرار نمیگرفت، شاهد وقوع چنین وقایعی نبودیم. تنها میتوان گفت که سوای ایجاد قوانین بازدارنده که میتواند مانعی جدی برای ارتکاب به قتلهای ناموسی شود، بحث رشد آگاهی و توان افزایی به لحاظ فکری و روشنگری هم مد نظر بوده است، ای بسا که اگر بابای معصومه در آموزشی آگاهانه به ذهنی بیدار میرسید، هیچ گاه دخترش را به دلیل آنچه مسائل ناموسی خوانده میشود، به قتل نمیرساند.
- اما آیا دلیل عمده تعصبات، قومی قبیلهای است؟
قاضی مستشار شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران در رابطه با انگیزه قتلهای ناموسی، گفت: «دلیل عمده و انگیزه اصلی ارتکاب قتلهای ناموسی تحت تاثیر موضوعات مرتبط با مسائل قومیتی و تعصبات قومی و قبیلهای است. بهطور کلی این مساله به شرایط فرهنگی و قومی حاکم بر منطقه و جغرافیای محل وقوع جرم بستگی داشته و با آن ارتباط مستقیم دارد. بنابراین بسته به شرایط فرهنگی و قومی حاکم بر محل وقوع جرم قتل، انگیزه ارتکاب این جرم نیز متفاوت خواهد بود. قاضی عباس بائی نیز ادامه داد: «بهطور مثال در مناطقی خاص بر مسائلی ساده نظیر صحبت کردن با نامحرم ولو از طریق تلفن آن هم به قصد آشنایی پیش از ازدواج عکسالعملها و واکنشهای بسیار شدیدی از سوی اطرافیان دختر مشاهده شده که توجیهاتی برای آن ابراز شده از جمله اینکه جهت دفاع از آبرو و حفظ ناموس چنین واکنشی را از خود بروز دادهاند.»
آیا قوانین موجود به حد کافی بازدارندهاند؟
قاضی مستشار همچنین در رابطه با قوانین مرتبط با موضوع قتل و جنایات عمدی گفت: «قوانین کیفری موجود قطعا به حد کافی بازدارنده هستند اما مساله اصلی نگاه متفاوت به موضوع در مناطق مختلف است. در برخی مناطق نگاه سختگیرانهتری به مساله دارند و در برخی مناطق نیزمنطقیتر به قضیه نگاه میشود و مساله به قانون سپرده میشود که قطعا تصمیم درستی است. قانون از این حیث نقصی ندارد و متناسب با هر جرم، مجازات آن را نیز تعیین کرده است. طبق مفاد ماده ۲۹۰ از قانون مجازات اسلامی مصادیق قتل عمد معین شده و مجازات مربوطه (قصاص نفس) با فرض وقوع و اثبات آن اجرا میشود و در ماده ۶۱۲ از قانون تعزیرات نیز جنبه عمومی برای قتل عمدی لحاظ شده تا بازدارندگی آن حفظ شود.
این صحبتهای قاضی بائی در خصوص بینقص بودن قانون در زمینه ارتکاب به قتلهای ناموسی در حالی صورت میگیرد که کارشناسان میگویند بنا بر قانون مجازات اسلامی در جمهوری اسلامی ایران، مجازات قتل نفس، قصاص است اما برخی قتلها در این قوانین از تخفیف مجازات برخوردارند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی پدر و اجداد پدری را از قصاص معاف میکند. قانونگذار در ابتدای ماده ۶۱۲ میگوید «هرکسی مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته باشد ولی از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا ده سال محکوم میکند. »