• امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
::: 3395 ::: 0
0

: آخرین مطالب

دیپلماسی، تخصص دیپلمات‌هاست راه صحیح خنثی نمودن همگرایی اقتدارگرایان جدید | استفن هادلی (ترجمه: رضا جلالی) «پزشکیان» مسوولیت بخشی از اختیاراتش را به نیروهای رقیب واگذار کرده است دولت چهاردهم و ضرورت تغییر حکمرانی فرهنگی | شهرام گیل‌آبادی* مهاجرت، صلح و امنیت پایدار | رسول صادقی* صلح اجتماعی و سیاست انتظامی | بهرام بیات* عصرانه‌ای با طعم شعر فرزندان پوتین | آندره ئی کولز نی کف (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد چرا اسرائیل به ایران حمله نکرد؟! | آیت محمدی (کلهر) احیای داعش و القاعده در منطقه | آیت محمدی (کلهر) رونمایی از بزرگترین شهاب سنگ آهنی در مجموعه برج آزادی رهبران پوپولیست چه میراثی برای کشورشان بر جای می‌گذارند | مانوئل فاتک، کریستوف‌تری بش و مورتیس شولاریک بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) آسیا بدون هژمون | سوزانا پاتون و هروه لماهیو (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد نکاتی درباره دیدگاه رئیس جمهور در ضرورت انتقال پایتخت | عبدالمحمد زاهدی حرکت به روی یال جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه | مرتضی‌ رحیم‌نواز داستان آشنایی یک شاعر اجازه خلق آثار عاشقانه را نمی‌دهند تو زنده‌ای هنوز و غزل فکر می‌کنی | سمانه نائینی زیبایی کلام در شعر بهمنی | سحر جناتی شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد گفتمان صلح و نگاهی به چالش‌های حقوقی در ایران معاصر | محمدرضا ضیایی بیگدلی صلح اجتماعی و مرجعیت رسانه در ایران | ماشاءالله شمس‌الواعظین صلح ایرانی از نگاه محمدعلی فروغی | مریم مهدوی اصل چگونگی کاهش اثرات تنهایی استراتژیک ایران | نصرت الله تاجیک گفتمان صلح و سیاست خارجی | محمدکاظم سجادپور گفتمان صلح و نیروهای مسلح ایران | حسین علایی اقتصاد صلح محور | فرشاد مومنی* نقش آموزش‌عالی در شکل‌گیری گفتمان صلح | مصطفی معین* آخرالزمانی‌های ایرانی و اجماع‌سازی پزشکیان | کیومرث اشتریان* ایران، بحران‌های منطقه‌ای و گفتمان صلح | عبدالامیر نبوی* گفتمان صلح و سیاست همسایگی | ماندانا تیشه‌یار* گفتمان صلح و محیط زیست | محمد درویش* گفتمان صلح و مساله حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران | مهدی ذاکریان* از چرایی تا چگونگی معرفی کتاب «اخوان‌المسلمین» | پیرمحمد ملازهی به نظر می‌رسد که باید شاهد روند خوبی باشیم شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد محمد جواد حق‌شناس: کابینه‌ای با حضور زنان جوانان و اهل تسنن سخنی با آقای رئیس جمهور در مورد چگونگی کاهش اثرات تنهایی استراتژیک ایران | نصرت الله تاجیک* انتخاب کابینه در اتاق‌ شیشه‌ای پیام رهبری به مناسبت برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شریعتی، جلال و دیگران | حمید عزیزیان شریف آباد صحافی سنتی | مجید فیضی‌راد* اگر پزشکیان قشر خاکستری را با خود همراه کند، بازی را برهم می‌زند نگاه مسعود پزشکیان به اقوام امنیتی نیست | علی مفتح آیا اندیشه شریعتی پاسخگوی جامعه امروز است؟ | محمدجواد حق‌شناس* فاصله دره احد و تالار رودکی

9
گفتگوی بهناز شوهانی با محسن مهرعلیزاده:

آقای رئیسی سهم خواهان را کنار بگذارد

  • کد خبر : 2280
  • 18 فروردین 1401 - 15:07
آقای رئیسی سهم خواهان را کنار بگذارد
یکی از ادعاهای تیم جناب رئیسی این بود که معیشت مردم را نباید به مذاکرات و برجام گره زد و جایگزین‌ها را وعده دادند. آیا امروز انتظار معجزه از امضای یک توافق که در دولت قبلی توسط همفکران این تیم سند خیانت نامیده می‌شد و اینک رسیدن به آن را برخی مسئولین دولت سقف آمال عنوان می‌کنند

دکتر محسن مهرعلیزاده، سیاست‌مدار کم حاشیه که حضورش در انتخابات اخیر اما چندان بی‌حاشیه نبود. او با شعار «دولت سوم خاتمی» در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برنامه‌های خود را چه در محور داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی در امتداد سیاست ورزی متکی بر مردم‌سالاری دینی به معنای اخلاقی آن به تصویر کشید و با تاکید بر این شعار، در فضایی که نام بردن از «رئیس دولت اصلاحات» در رسانه ملی ممنوع بود؛ سعی نمود تا تابوهای خود ساخته اصولگرایان را به چالش بکشد. از سوی دیگر طرح الگوی دولت سوم اصلاحات از سوی او موجب شد، محافظه‌کارانی که بعضا” فرصت طلبانه و در پی نام و نان در میانه راه به اصلاح طلبان پیوسته بودند از او فاصله گرفتند. چنانکه افراطیون جناح اصلاح طلبان نیز که هرگز استقلال فکری او را برنتافته بودند، زاویه خود با وی بیشتر کردند. او علیرغم آنکه با تکیه بر شخصیت و اندیشه مستقل خود کاندیدای اصلاح طلبان نبود اما به خرد جمعی آنان تمکین نمود و برای حفظ انسجام اندیشه ورزی اصلاح طلبانه از انتخابات کناره گرفت. از میان کاندیداهای ریاست جمهوری، او تنها کاندیدایی است تا کنون روش «سکوت» و «ارزیابی» را در برابر عملکرد بیش از شش ماهه دولت ابراهیم رئیسی اتخاذ کرده است. او معتقد است برای نقد عملکرد یک دولت حد اقل شش ماه باید از زمان روی کار آمدنش بگذرد. او امروز با گذر شش ماه از حضور دولت یکدست اصولگرایان، مصاحبه با مجله نیمروز را پذیرفت. متن ذیل حاصل این گفتگو است.

  • باسلام و عرض تشکر و قدردانی از اینکه این فرصت را در اختیار مجله نیمروز قرار داده‌اید. اجازه بفرمایید سنگ بنای گفتگو را با طرح این سوال شروع کنم: بر خلاف متحدین و منقدین دولت آقای رئیسی، ما پس از انتخابات موضوع گیری خاصی از جناب دکتر مهر علیزاده ندیدیم. علت این سکوت چه بوده است؟

با تشکر از دست اندرکاران مجله وزین نیمروز و آرزوی موفقیت برای دکتر حق‌شناس مدیر مسئول دغدغه‌مند این نشریه که الحق در مدت کوتاهی توانستند در میان نشریات کشور جایگاه مناسبی را برای این مجله ترسیم کنند. اهالی مطبوعات بهتر می‌دانند؛ در کشوری که دولتش بالاترین سطح تصدی‌گری را به عهده دارد و هر نوع اظهار نظر در خصوص موضوعات متنوع، ناچار با نقد آن دولت همراه است. از آنجا که معتقد بودم باید فرصت قابل قبولی را به یک دولت داد تا بتوان عملکردش را رصد نمود لذا مبتنی بر اصول اخلاق و منطق بایستی مدتی سپری می‌شد تا تسلط رئیس دولت بر موضوعات و ارکان اجرایی تثبیت شود. لیکن سرعت تحولات اخیر، درجه اهمیت بررسی و نقد مواضع تصمیم‌گیران را بالا برده و از همین رو الآن در خدمت شما هستم.

  • آقای دکتر نزدیک به ۷ ماه از آغاز به‌کار دولت گذشته است. ما در دو بخش داخلی و خارجی شاهد حوادث و تحولات کمّی و کیفی بوده‌ایم. به نظرم از بخش داخلی شروع کنیم. به زعم شما تا چه حد آنچه در داخل کشور رخ داده است با آنچه در ایام انتخابات وعده داده می‌شد منطبق است؟ و دلیل این انطباق یاعدم انطباق را در چه چیزی می‌دانید.

پیش از آنکه بخواهم به این سوال شما پاسخ دهم، باید تاکید کنم که صرف نظر از مسائل انتخابات و مکانیسم انتخاب، به هر حال الان و در این دوران خطیر، سرنوشتِ کشور در دست دولتمردانی است که تصمیم‌های آنان می‌تواند سرزمین و مردم ما را از گردنه‌های پر فراز و نشیب با کمترین هزینه عبور دهد و یا خدای نکرده هزینه‌های غیر ضروری بر آن تحمیل کند. از این رو صمیمانه آرزوی موفقیت و سربلندی برای دولت دارم تا بتوانند به وعده‌هایشان عمل کنند و حتی وظیفه خودم می‌دانم اگر درکاستن رنج ملت بزرگ ایران، نظری یا مشورتی از بنده خواسته شود یا برنامه‌های تدوین شده توسط تیم اجرایی بنده که بصورت دقیق، علمی و تخصصی و بدور از شعار و سطحی نگری و مبتنی بر واقعیات جامعه و با تمرکز بر بهبود اوضاع معیشتی مردم کار شده است مورد توجه قرار گیرد، از ارائه آن دریغ ننمایم.

اما در پاسخ به سوال شما، به نظرم رتبه اول اولویت همه کاندیداها در ایام انتخابات، بهبود معیشت مردم و فراهم نمودن زمینه‌ای است که شأن و جایگاه این ملت بزرگ حفظ شود طبیعتا زمان کوتاه فعلی برای رفع همه مشکلات کافی نیست اما علی القاعده برنامه‌های اساسی که بتواند بنیان‌ها و نهادهایی برای حرکت‌های آتی قرارگیرد باید در همین مدت شش ماه که یک هشتم مدت ریاست جمهوری سپری شده است، خودش را نشان دهد. سال اول هر دوره‌ای سال طلایی آن است. پیش قراول هر تحول جدی باید در یک سال اول خودش را نشان دهد. در یکسال اول بدنه نظام بورکراسی و اجرایی دولت آماده پذیرش تحولات است. اگر هر دولتی در سال اول، وقتش را برای مقصر نشان دادن گذشتگان هدر بدهد و به جای ارائه راه حل و برنامه، از انباشتگی مشکلات پیشین بگوید در واقع پالس‌ها و نشانه‌هایی می‌فرستد که قرار است «در، بر همین پاشنه بی‌برنامگی بچرخد».

  • خُب این رسم همه دولت‌ها بوده است. هر جناحی آمده، مدتی را برای نشان دادن چرایی و علت وضع کنونی سپری کرده است.

به همین جهت عرض می‌کنم که مردم قیاس به گذشته می‌کنند و این تداعی می‌شود که قرار نیست اتفاقی بیافتد. شروع نمادین آقای رئیسی با دعوت از کاندیداهای دیگر و شنیدن نظرات آن‌ها کار جدیدی بود. البته تعابیرمتفاوتی هم در پی داشت، اما در مجموع نشان می‌داد که انگار قرار است حرفهای منتقدین هم شنیده شود، و حداقل در ظاهر کار جدیدی بود. اما در ادامه پناه بردن به روشهای قبل نگران کننده است. از اینکه با گذشت شش ماه تداوم و تزایدمشکلات وعدم تحقق وعده‌ها حاصل عملکرد گذشته-که البته آمار دقیقی هم از آن ارائه نمی‌شود- قلمداد شود، غیر معقول است و قابل پذیرش نیست. اگر این مدعا را صادقانه بدانیم، کمترین معنای آن این است که طراحان چنین بهانه‌ای درک درستی از وضع موجود نداشته و به‌دلیل‌عدم انسجام مدیریتی و بی‌بهره بودن اقدامات از روشهای علمی، و مهم‌تر از آن، نداشتن یک راهبرد مبتنی بر الگوی شناخته شده علمیِ اداره کشور، بویژه در زمینه اقتصادی و نداشتن طرحی مشخص، برای برون رفت از وضع فعلی، مواجه با یک بحران شده‌اند که قادر به حل آن نیستند. و این روند می‌تواند آسیب جدی به سرمایه رو به افول اعتماد عمومی وارد نماید. وعده‌ها را که نمی‌شود با وعده دیگر پوشش داد. بخصوص هر چه زمان می‌گذرد شرایط سخت‌تر میشود و عمل به وعده‌ها غیر قابل دسترس تر.

  • برگردیم به سوال اول. فرمودید اولویت نخست وعده‌های همه کاندیداها اصلاح وضع معیشت مردم بود. دولت مستقر فعلی تا چه در این مدت بقول حضرتعالی نشانه‌های مثبتی برای تحقق وعده‌هاش به جامعه فرستاده است؟

ببینید وقتی شما در خصوص دولت مستقر و رئیس دولت کنونی سوال می‌کنید، مردم توقع ندارند موفقیت یاعدم موفقیت آن با وعده‌های بنده یا یکی دیگر از کاندیداها که با ایشان زاویه داشتیم مقایسه شود. اما انتظار دارند حالا که جناب رئیسی در تیم خودشان از حضور دیگر کاندیدهای همفکر خودشان استفاده نموده‌اند، به وعده‌های این تیم مراجعه شود. من چند وعده مهم دوستان را تا آنجا که حافظه‌ام یاری دهد مرور می‌کنم:

یکی از ادعاهای تیم جناب رئیسی این بود که معیشت مردم را نباید به مذاکرات و برجام گره زد و جایگزین‌ها را وعده دادند. آیا امروز انتظار معجزه از امضای یک توافق که در دولت قبلی توسط همفکران این تیم سند خیانت نامیده می‌شد و اینک رسیدن به آن را برخی مسئولین دولت سقف آمال عنوان می‌کنند از نظر مردم چگونه قضاوت می‌شود؟ واقعا اخبارِ روند مذاکرات وین، عکس العمل‌های بازار را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد؟ اخبار خوب و اخبار بد و حتی کارشکنی یک دولت بیگانه در توافق، هیچ تاثیری در داخل کشور نمی‌گذارد؟ یعنی دوستان برنامه‌ای برای این گره نزدن معیشت به مذاکرات داشتند که با لایحه قانونی، مصوبه دولت و یا بخشنامه‌ای آن را پیگیری کردند و نتیجه نگرفتند یا صرفا وعده‌هایی به دور از واقعیات داده شده است؟

  • آیا شما معتقد بودید که معیشت مردم باید با برجام حل شود و اگر توافق حاصل نشود این مسئله قابل حل نیست؟ از نظر شما معیشت کشور تا چه حد با برجام گره خورده یا نخورده است؟

یکی از آسیب‌های جدی که چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب نمی‌شناسد همین صفر و صد دیدن امور است. دوگانه فکر کردن. یا این و یا آن! وضع معیشتی ما در زمینه‌هایی، به برجام گره خورده و در حوزه‌هایی هم گره نخورده است. ما طیفی از راه حل‌های میانه‌ای داریم که میتوانیم با اتکاء به داخل حرکتهایی بکنیم اما هرگز بی‌نیاز از این نیستیم که مشکلاتمان را با آن قسمتی از دنیا که مشکل داریم حل کنیم. رهاورد حرکت مبتنی بر عقل، علم و منطق و متکی بر حفظ منافع ملی همراه با تعادل و تعامل با دنیا این است که بر مبنای اتکاء به خود و داشته‌های خود حرکت می‌کنید و در عین حال ضمن بهره برداری از امتیازات خود در فضای بین المللی از مزاحمت بیگانگان در بهره برداری از داشته‌های خود جلوگیری می‌کنید. از آن طرف رقبای ما در این مذاکرات توجه‌شان که فقط به ادعاهای ما نیست. اینهمه جاسوس‌هایی که گاهی هویتشان لو می‌رود برای چیست؟ برای اینکه ببیند این ادعاها از چه واقعیاتی برخوردار است. چه چیزی در چنته دارید که چنین ادعایی می‌کنید؟ وقتی می‌بینیم در خصوص دادن امتیاز، رقیب سخت‌گیری می‌کند نشانه‌هایی است برای ما. این سخت‌گیری معناهایی دارد. تحلیلی از موضع ما دارد و بر آن اساس مذاکره می‌کند، چنانکه سهولت در دادن امتیاز هم معنایی دارد. داشتن پشتوانه مردمی قوی‌تر، داشتن برنامه‌های منسجم اجرایی، استفاده از موازنه در سیاست خارجی و… همه در تصمیم رقیب موثر است. در هر حال ما از یک طرف هرگز نباید بی‌عمل بنشینیم و منتظر بمانیم و بگوییم بدون برجام هیچ گره‌ای باز نمی‌شود و از طرف دیگر چنین اراده‌ای اگر بدون پشتوانه برنامه‌های عملیاتی و پیشگیرانه داده شود، نه منطقی است و نه رقبا برای آن امتیازی قائل می‌شوند. بدیهی است نه فقط ما، که بیشتر کشورها در جهان علاقه داشته باشند امور داخلی آن‌ها به هیچ عامل خارجی در حد وابستگی گره نخورد، اما باید واقعیات ارتباطات جهانی را هم ملاحظه کرد. وعده گره نزدن معیشت مردم به برجام بایستی شکافته می‌شد و پیش‌تر، یک استراتژی مشخصی برای تحقق آن طراحی و ارائه می‌شد و بر اساس آن برنامه‌های لازم تهیه می‌شد، چه آیین نامه‌ها، بخشنامه‌ها و دستورالعملهایی باید تدوین می‌شد و از فردای روز استقرار دولت جدید کار بر این مبنا آغاز می‌شد و مطمئنا”در این شش ماه افق‌های روشن حاصل از این روش پدیدار می‌شد و این امر در تقویت موقعیت ما در مذاکرات نیز موثر بود. اگر اینها را فکر کرده‌ایم و راه حلی برایش داریم البته که میتوانیم ادعا کنیم ما مسائل معیشتی مردم را به مذاکرات گره نمی‌زنیم، اما وقتی برنامه‌ای نباشد، مسئولِ ریزش اعتماد عمومی و امتیاز طلبی رقبا هم هستیم. اینکه علیرغم هماهنگی دولت با ارکان مختلف نظام، و قدرت بالای اجرایی آن، ما در عمل چه چیزی ملاحظه کردیم، مردم داوری می‌کنند.

  • در خصوص نفس مذاکرات و تیم مذاکره کننده و شیوه‌های آن چه نظری دارید؟

من البته هنوز به دیگر وعده‌های دوستان اشاره نکردم اما پاسخ این سوال شما را به عنوان جمله معترضه عرض می‌کنم. الان با هر سلیقه‌ای و بر اساس هر دیدگاهی تیمی مامور این کار شده‌اند. بر اساس حمایت از منافع ملی، ما نباید این تیم را در رسانه‌ها تضعیف کنیم. البته راه‌هایی را باید دولت محترم باز بگذارد تا دلسوزان نظرهایشان را در این زمینه با کارشناسان مربوطه در میان بگذارند. اما مایلم به نکته‌ای بسیار مهم است اشاره کنم. کشورهای جهان وقتی در چنین معضلاتی می‌افتند تمام ظرفیت‌هایشان را بکار می‌گیرند تا مسئله حل شود. یعنی حل مسئله اولویت اصلی است و شخصپ یا گروهی که مسئله را حل می‌کند در اولویت بعدی است. بنده همان ایام هم عرض کردم مسئله ملی با استفاده از ظرفیت‌های ملی قابل حل است و اگر وحدت ملی در جریان مذاکرات خدشه دار شود منافع ما آسیب می‌بیند. قبلا به آسیبهایی که از صفر و صد دیدن امور ناشی می‌شود اشاره شد. ما باید بتوانیم در عین به رسمیت شناختن تفاوت دیدگاها و حتی اختلاف نظرها از ظرفیت‌های ملی‌مان برای حل چنین معظلاتی استفاده کنیم. در چنین مواردی قطعا” باید تصمیم‌گیری نهایی محدود شود، اما نباید درهای مشورت و استفاده از نظرات نخبه‌ها را بست. ما شخصیت‌های علمی، فرهنگی و هنری و حتی حقوقی و سیاسی در جهان بسیار داریم که علاقمند به اعتلای وطن و عزت ایران و ایرانی هستند. باید از ظرفیت دانائی آنان بهره‌مند شویم. با تجربه‌هایی که داشته‌ام پیش بینی میکنم رئیس دولت هرچه در امور اجرایی بیشتر پیش برود متوجه خواهد شد که افراط و شعارِبدون پشتوانه، پاشنه آشیل موفقیت یک دولت است. پس تا دیر نشده اندیشه‌های افراطی را مهار کند و از ظرفیت ملی بهره ببرد.

نکته دیگری که باید عرض کنم این است که بعضی کشورهای مرتبط با مذاکرات به وضوح از کارت ما به نفع خودشان بازی می‌کنند یک تغییر رویه لازم است. ما اگر با کسی اختلاف داریم چرا باید چند نفر واسطه در میان بگذاریم که هر کدامشان با افزودن منافع خودشان گره توافق را کورتر کنند. چرا باید با افزودن منافع دیگران توافق را سخت‌تر و سخت‌تر کنیم؟ این بدیهی‌ترین و روشن‌ترین قاعده است نه فقط در مسائل پیچیده و مهم سیاسی، بلکه در موارد عادی زندگی هم وقتی فردی نماینده فرد دیگری می‌شود در صادقترین حالت هم نمی‌تواند صددرصد فرد اصلی باشد و البته غالبا” فرد نماینده منافع خود را ترجیح می‌دهد و حتی ممکن است بدنبال کسب منافع برای خود باشد. فرق مذاکره مستقیم با مذاکره غیرکاغذی غیر مستقیم چیست؟

  • برگردیم به موضوع داخلی وعده‌های انتخاباتی…

بله! نکته بعدی ادعا و وعده دوستان در خصوص بورس بود. یکی از کاندیداهای محترم که الآن در دولت مسئولیت دارند وعده دادند چند شبه موضوع بورس را حل کنند. گو اینکه چنین وعده‌ای نشان می‌داد که درک درستی از مفهوم بورس وجود ندارد. من توضیحی در این باره نمی‌دهم. شما وضعیت اسفبارتر بورس را شاهد هستید.
باز از وعده‌های دوستان کنترل تورم و افزایش قدرت خرید مردم بخصوص دهک‌های پایین بود. من صمیمانه عرض می‌کنم که از ته دل امیدوار بودم این دولت به دلیل مقبولیتی که در نزد برخی نهادهای صاحب سرمایه دارد و با توجه به هماهنگی کاملی که قوای دیگر با این دولت داشتند بتواند لا اقل در خصوص تحقق این وعده موفق عمل نماید. موفقیت در این مورد به مثابه کم شدن رنج هر ایرانی است و بسیار مهم‌تر از مسابقه پیروزی این تفکر یا آن تفکر است. لذا به واقع هم امید داشتم هم دعا می‌کردم رئیس دولت از ابزارهای اختصاصی که شاید خیلی از روسای دولت پیشین نداشتند استفاده کند و در این زمینه موفق عمل نماید. حالا شما فکر کنید که بنا به وعده‌ها انتظار داریم قیمت کالاهای اساسی پایین بیاید اما حتی کف مطالبات و انتظار مردم که کنترل تورم و حفظ وضع موجود است با افزایش ۱۲۰ درصدی برخی کالاها مواجه شود! فراورده‌های لبنی از زمان انتخابات تاکنون، میانگین ۱۰۸ درصد افزایش قیمت داشته است. قیمت گوشت، مرغ و تخم مرغ ۷۰ الی ۸۰ درصد افزایش داشته است. برنج تا ۱۵۰ درصد هم افزایش قیمت داشته است. به این‌ها بی‌انصافی برخی سود جویان را با ضعف نظارتی که این روزها شاهد آن هستیم را، اضافه کنید. مردم احساس بی‌پناهی می‌کنند. من باز دوستانه و صمیمانه به رئیس محترم دولت عرض می‌کنم مسئله معیشت را باید به صورت جدی‌تر در اولویت برنامه‌ها قرار دهد. همین طرح حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی اگر ظرفیت کاردانی بدنه دولت و همکاران ایشان با حضور چهره‌های متخصص تقویت نشود، و انسجام علمی و اجرایی در دولت رخ ندهد و راهبردی مشخص و شناخته شده تدوین نشده باشد، فاجعه به همراه خواهد داشت.

  • در بحث وعده‌ها مورد دیگری را هم در نظر دارید؟

وعده که بسیار داده شده است. من به اصلی‌ترین موارد اشاره می‌کنم. از دیگر وعده‌های بسیار مهم که اتفاقا در طی مناظره‌های تلویزیونی تیم جناب آقای رئیسی، «گذشته» را به خاطر آن محاکمه می‌کردند وعده استفاده از شایستگان و نخبه‌ها بود. خیلی شکننده است وقتی طراحان اصلی این شعار ناقض اصلی آن باشند و در مواردی علیرغم نظریه صریح دیوان عدالت اداری رفتار کند و فامیل سالاری را شفاف‌تر به نمایش گذارند و حتی از آن دفاع علنی کنند! نتیجه آن می‌شود که قُبح این فساد بریزد. البته باز مردم داوری خواهند کرد که این شایسته سالاری در سطوح مختلف چقدر پیشروی و یا پس‌روی وحشتناک داشته است. برادرانه به رئیس محترم دولت در خصوص سهم خواهی و باج خواهی و فامیل بازی اطرافیانشان تذکر می‌دهم. توکل به خدا کنند و این افرادی که دولت و جایگاه‌های خدمت و انجام وظیفه را به مثابه یک شرکت سهامی نگاه می‌کنند از خود دور کند. مگر همین دوستان، گذشتگان را به خاطر تقسیمِ سیاسی پست‌های اقتصادی ملامت نمی‌کردند؟ الان در اغلب موارد حتی کمترین ارتباط، نه به لحاظ تجربه، نه به لحاظ تخصص، و نه به لحاظ دانش و آگاهی، بین فردی که به عنوان مدیر به بعضی مجموعه‌ها معرفی میشود با پست پیشنهادی؛ برقرار نیست! سهم خواهی سیاسی ضمن اینکه مشکل محدودیت گرایش سیاسی در به کارگیری مدیران را داشت لااقل پشتوانه علمی و تجربی فردی که معرفی می‌شد را در نظر می‌گرفت، سهم خواهی فامیلی متاسفانه این امر بسیار اساسی و حیاتی را نادیده گرفته است! متاسفم که بگویم در این زمینه وعده‌ها نه تنها به سمت شایسته سالاری نرفته است که در حد جایگاههای بسیار مهم، ما شاهدعدم کاردانی و ناهماهنگی بودیم.

  • به نظر شما. به لحاظ عملیاتی رئیس دولت وقتی با اختلاف نظر نخبگان مواجه می‌شود، چطور باید تشخیص دهد که کدام نظر منافع ملی را تضمین می‌کند؟

سوال به جایی است. اگر دولتی بی‌غل و غش می‌خواهد از نظرات نخبگان جامعه‌اش بهره‌مند شود باید مجامع و محافل علمی، دانشگاهی و تخصصی استفاده کند و خود را از چنبره دیدگاه‌های منفعت طلبانه مافیاهای قدرت و پول در هر رشته‌ای برهاند. اجازه دهد نهادهای غیر دولتی «سمن ها» با کارکردهای تخصصی تشکیل شود. این سمن‌ها مدام در حال افزایش معلومات در زمینه‌های مختلف هستند و البته به دلیل‌عدم وابستگی‌به دولت و مافیاها بصورت تخصصی نظر می‌دهند. ممکن است یک اقتصاددان با واردات خودرو در حجم خاصی مخالف باشد. دلایل و تبعات چنین تصمیمی را هم ذکر کند. جنس مخالفت این فرد یا این سمن البته که با جنس مخالفت مافیای خودرو که دچار تعارض منافع است متفاوت است. ممکن است با واردات خودرو موافق هم باشد. بازهم جنس مخالفتش با مافیای واردات متفاوت است. دولتی که با نهادهای مدنی قوی مشکل داشته باشد و اجازه رشد به آن‌ها ندهد، شعارش برای استفاده عملیاتی از نظرات نخبگان در حد شوخی است

  • خب یکی از وعده‌ها را هم بنده اضافه کنم و آن قول افزایش سرعت اینترنت در فضای مجازی بود

دقیقا! و با تاکید عرض کنم که مشهودترین وعده در این خصوص از سوی رئیس محترم دولت ارائه شد. حتی اگر دیگر کاندیداها به جنبه‌های کسب و کار و تبادل اطلاعات و شفافیت و مبارزه با فساد تاکید داشتند، ایشان به جنبه‌های تفریحی و بازیهای اینترنتی تاکید می‌ورزید. ما انسان بودنمان را مدیون تجربیاتی هستیم که از گذشته می‌گیریم و چراغ راه آینده می‌کنیم. ما در این کشور سابقه مبارزه فیزیکی – بالاتر از تقنین و قانونگذاری و جُرم انگاری- با موضوع خرید، فروش و استفاده از ویدئو و بعد ماهواره و بعضا تلفن‌های تصویری را داشتیم! همین الان هم، قوانین ما بعضی از این موارد را به رسمیت نمی‌شناسد اما در واقعیت چه چیزی جاری و ساری است؟ دوستان حقوق خوانده ما بحثی داشتند در خصوص جرم زُدایی. قانون گذار نباید دامنه جرایم را وسیع کند و روح قانون‌گریزی را در جامعه گسترش دهد. آنهم در خصوص مسائلی که برای جهانیان (اعم از مسلمان و غیر مسلمانش) مسئله‌ای حل شده است. نفس شفافیت و تبادل اطلاعات در یک جامعه هم به نفع نظام است هم به نفع مردم و هم موجب رشد کشور است و البته ملزوماتی دارد که اینترنت از ملزومات آن است. نظر مردم هم کاملا در این خصوص روشن است. الان دولت الکترونیک جایگزین بسیاری از کاغذبازی‌ها و ترددهای غیر ضروری شده است، تراکنش‌های بانکی بیشتر، با گوشی‌های همراه اتفاق می‌افتد، ارسال مدارک، اخذ مالیات، ثبت تراکنش‌های مالی، ثبت اسناد رسمی و حتی قضایی و حقوقی همه و همه حداقلی از سرعت را نیاز دارند، خود سازمان بورس و خرید و فروشهایی که در انحصار کارگزای‌ها نیست و توسط مردم انجام می‌شود و…همه و همه… که با کاهش سرعت اینترنت در آن اختلال ایجاد می‌شود و اعصاب و روان مردم را در این شرایط سخت آزرده‌تر می‌کند. هزاران اپلیکشن‌های متنوع مذهبی، خدماتی، علمی همه و همه را تحت الشعاع قرار می‌دهد و جالب است که علیرغم مخالفتهای داخل مجلس با این طرح، چیزی که از در رانده شده است، توسط اقلیتی افراطی از دیوار وارد می‌شود. اسمش عوض میشود. بطرز عجیب و لجوجانه با بندهایی افراطی‌تر و محدودتر پبشنهاد می‌شود! مهمتر آنکه چون روش روش درستی نیست در آینده مثل مخالفتهای قبلی که با انوع تکنولوژی شد، باز گشتش را دوباره تجربه خواهیم کرد. البته با تحمل خسارات سنگین در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی و اعتماد عمومی.

  • آقای دکتر قرار بود در زمینه خارجی تحولات همسایه ما افغانستان و تحولات رخ داده در اکراین نیز موضوع گفتگو باشد ولی چون این گفتگو مفصل شد انشالله در فرصتهای دیگر خدمت می‌رسیم استدعا دارم سخن آخر را در خدمتتان باشیم؟

خب مسئله آب و محیط زیست، افزایش یارانه ها، و نحوه برخورد با مطالبات صنفی هم به نظرم گفتگوی مفصلی را میطلبد اما با احترام به میزبان و محدودیت‌هایش تمکین میکنم. حرف پایانی اینکه: تعبیر دیانت در امور سیاسی غیر از این نیست که ما اصول اولیه اخلاقی را در روش‌هایمان به کار بگیریم. اوفوا بالعقود که مبنای بسیاری از قاعده‌های حقوقی و فقهی ما است به ما می‌گوید اگر وعده‌ای می‌دهیم و بر اساس آن وعده اعتمادی به ما می‌شود، باید به آن وفادار باشیم. جالب است که در وفای به پیمان هیچ اختصاصی هم ملاحظه نشده است. یعنی وقتی به یک انسان صرف نظر از اعتقاد، پوشش، جنسیت و قومیت و نژادش قولی را می‌دهیم وظیفه داریم به آن وفا کنیم و در برابر آن انسان مسئولیت و تعهد داریم. زن باشد یا مرد. اعتقاداتش با ما هماهنگ باشد یا نباشد. از همین رو باید در وعده دادن دقت کنیم آنچه را وعده می‌کنیم قابلیت عملیاتی شدن داشته باشد و اگر برای تحقق وعدهمان برنامه‌ای نداریم دچار وسوسه نشویم و این رویه را عوض کنیم.

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=2280
  • 289 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.