روزنامههای فرانسوی درباره انقلاب مشروطه چه نوشتند؟ بررسی تمام روزنامههای این کشور در سالهایی که ایران حوادث گوناگون مرتبط با مشروطه را تجربه میکرد خارج از حیطه این مقاله کوتاه است، اما نگاهی به چند نشریه معروف فرانسوی در زمانی که شاه ایران به ایجاد مجلس نمایندگان رضایت داده بود خالی از لطف نیست. در زمانی که ایران هنوز پرشیا یا با نام فرانسوی آن «پِرس» نامیده میشد، میتوان مطالبی در رابطه با اولین انقلاب خاورمیانه یافت که خواندن آن هم جالب و هم آموزنده است. پس بیایید با هم تاریخ خود را از نگاه فرانسویان مرور کنیم.
روزنامه لوتان در تاریخ ۲۸ جولای ۱۹۰۶ میلادی در صفحه نخست خود با عنوان «بیداری پِرس» از ادامه اعتراضات پس از چندین هفته مینویسد که خواهان تغییر در شرایط اداره کشور بودند.
این نشریه فرانسوی یکی از دلایل اصلی نارضایتیها راعدم کارایی نظام اداری ایران در آن زمان میداند و با اشاره به فساد کارگزاران مینویسد که مردم از طرف مسئولان محلی که ثروت زیادی انباشتهاند «به شکل بیرحمانهای» مورد سواستفاده قرار میگیرند. اگرچه به گزارش این روزنامه در زمان ناصرالدین شاه مسئولان محلی باید بخشی از این ثروت را به حکومت مرکزی میدادند اما با این وجود جامعه همچنان آن را ناکافی میدانسته و خواستار اعطای ضمانتهای بیشتر در مقابل حاکمان محلی بوده است. اینها همه در حالی صورت میگرفته که میزان بدهی ایران نیز کم نبوده و بعلاوه فساد اقتصادی دولتی، بار ۱۵۰ میلیون فرانک بدهی بر شانههای کشور و مردم سنگینی میکرده است. ناکارآمدی دولتی البته تنها مختص به امور اقتصادی و مالی نبوده و مردم به نحوه اجرای قوانین یا شاید بهتر بگوییم نسبت به بیقانونی هم معترض بودهاند. لوتان مینویسد که مردم نسبت به ساختار سنتی عدلیه اعتراض داشتهاند و خواستار تغییر نظام قضایی سنتی که در آن روحانیون عهده دار قضاوت بودهاند به نظام دولتی و ساختارمند بودهاند چرا که در ساختار سنتی قاضیان که از میان روحانیون انتخاب میشدهاند هزینه زیادی به شاکیان تحمیل میکردهاند که به زیان دادخواهان و به سود روحانیون تمام میشده است.
البته، لوتان به تغییر رفتار روحانیت هم اشاره میکند و مینویسد: «ملاهای پِرسی تا همین اواخر شدیدا ارتجاعی بودند. و به تکرار میتوان از دعواهای تراژدی-کمدی آنها – بیشتر اوقات به شکل فیزیکی – با جوانانی که به سبک اروپاییان فوکول و کراوات میپوشیدند یاد کرد. امروز اما همه چیز تغییر کرده است. و ملاها از محافظه کاری به اصلاحات تغییر رویه دادهاند». البته این تغییر رویه گویا به نوعی تاثیرگرفته از سیاست خارجی و تقابل میان نگاه به شرق و غرب هم بوده چرا که لوتان مینویسد روحانیت در ایران پس از آن به اصلاحات روی آورده که متوجه شده پیروزی ژاپن بر روسیه در جنگ روسیه-ژاپن به سبب همکاریهای توکیو با غرب بوده و به عقیده روحانیت «تنها و تنها با کمک علم است» که ایران میتوانست از «ملیت و استقلال» خود دفاع کند. حتی این نگاه تا جایی ادامه پیدا کرده که «ملاها»، به گزارش لوتان، شروع به تحصیل در دروسی چون فیزیک، شیمی، تاریخ و زبانهای خارجه کردهاند. در این میان، میتوان به این نکته اشاره کرد که احتمالا نگاه به غرب و از راه ژاپن که کشوری آسیایی است مورد قبولتر و آسانتر برای جمعیت روحانی و مخاطبان آنها بوده و همچنین میتوانسته این باور را بقبولاند که ملل آسیایی توانایی قدرت گیری و دفاع از خود در برابر دیگران را داشتهاند.
در آخر، لوتان گزارش تلگرام خود از تهران را به تحرکات روحانیت و پاسخ شاه به اعتراضات اختصاص میدهد. این نشریه فرانسوی مینویسد که تعداد قابل توجهی از روحانیون برای اعتراض ایران را ترک کرده و در کربلا ساکن شده و دست به تحصن زدهاند. اگرچه این گونه اعتراضات به حرکت ملی در ایران کمک میکرده، اما با توجه به حاکمیت عثمانی بر کربلا میتوانسته باعث برانگیختن سوالاتی در میان ایرانیان شود که به گفته لوتان احتمالا در آخر دخالت انگلیس میتوانسته این موضوع را به نوعی حل و فصل کند.
البته باید در اینجا به این نکته اشاره کرد که در آن زمان حاکمیت ایران به خصوص با فساد داخلی و مداخله خارجی، به ویژه مداخله انگلیسیها و روسها در «بازی بزرگ» دست و پنجه نرم میکرده که از پِرس به عنوان منطقهای حائل میان آسیای مرکزی تحت نفوذ روسیه و عثمانی تحت نفوذ انگلیس استفاده میکردهاند.
اما تبعید خودخواسته برخی روحانیون به کربلا مشکلات دیگری را هم به بار آورده بود.
این نشریه فرانسوی به این موضوع میپردازد که با توجه به مسئولیتهای اداری روحانیون در اموری چون ثبت ازدواج، طلاق، برگزاری مراسم ترحیم و غیره، این حرکت اعتراضی باعث ایجاد اختلال در امور اداری شده است. مظفرالدین شاه هم، به نوشته لوتان، در کل توانایی لازم برای مدیریت اوضاع را نداشته و توصیه وزیر اعظم و دربار خود برای «سرکوب شدید» اعتراضات را به سبب روحیات انسان دوستانه رد کرده و حتی با وجود «یادآوری به ملاها راجع به اصلاحات» و تلاش برای آرام کردن آنها متوجه شرایط سخت جامعه شده تا جایی که به فکر استعفا بود. شاید هم نمیخواسته به سرنوشت پدر خود ناصرالدین شاه دچار شود که به دست یک روحانی ترور شد.
روزنامه فیگارو در تاریخ ۱۱ آگوست سال ۱۹۰۶ میلادی هم مثل لوتان خبری را در صفحه نخست خود به وقایع مشروطه اختصاص داده است. در مطلبی با عنوان «قانون اساسی در پرس: شاه مجلس را فراخواند» فیگارو به اخبار دریافت تلگراف از سوی عبدالصمد ممتازالسلطنه سفیر ایران در پاریس میپردازد که از موافقت مظفرالدین شاه با تشکیل مجلس میگوید: «گزارش رسمی اعلام میکند که شاه، با نگرانی از رفاه و آسایش مردم خود، تصمیم گرفته تا آنها را به مشارکت در اجرای اصلاحات ضروری دعوت کند و بدین منظور تصمیم گرفته مجلسی از نمایندگان را فراخواند که متشکل از شاهزادگان خانواده سلطنتی، اعضای عالی رتبه روحانیت، اعضای طبقه اشراف، بازرگانان، صنعتگران و نمایندگان تمام طبقات جامعه خواهد بود.»
البته مجالس نمایندگی در جوامع آن زمان مانند امروز نبوده که منتخبین ملت از راه رای گیری ملی انتخاب شوند بلکه، به نوشته فیگارو، اعضای مجلس ایران که قرار بود طبقات مختلف جامعه را نمایندگی کنند باید از سوی هر طبقه انتخاب میشدند. همچنین جالب توجه است که فیگارو به این موضوع هم اشاره میکند که قرار بوده تا آزادی بیان کامل به نمایندگان اعطا شود تا آنها بتوانند نظرات و مشاهدات خود را بدون هیچ مانعی با شاه و همکاران خود به اشتراک بگذارند.
این تصمیم شاه با استقبال چشمگیر مردم روبرو شده که توانستهاند تا سرانجام خود را به عنوان بخشی از طبقه تصمیم گیر جامعه به حاکمان خود بقبولانند: «تصمیم شاه در سراسر کشور با شور و شعف واقعی مورد استقبال قرار گرفت. تظاهرات شادی فورا در سراسر پرس سازماندهی شد، و دیشب تهران و سایر شهرهای بزرگ چراغانی شدند». باید اضافه کرد که گویا بخشی از این جشنها و مراسم شادی از طرف خود حکومت سازماندهی شده بوده اما به هر حال مردم از تشکیل مجلس نمایندگان بسیار خوشحال بودهاند و به شادی پرداختهاند.
فیگارو به این نکته هم اشاره میکند که اعتراضات در ایران ظرفیت این را داشته تا باعث به وجود آمدن مشکلات جدی برای کشور شود اما ذکاوت و هوشمندی شاه بوده که مایه «خوشبختی» ایران شده، چرا که به گزارش این نشریه، مظفرالدین شاه نزدیک به یک هفته پیشتر از این گزارش مشیرالدوله وزیر خارجه ایران را به منصب نخست وزیری گماشته و به گفته این روزنامه فرانسوی تصمیم عاقلانه شاه ناشی از فشار ایرانیان بوده که این تغییرات حکومتی را سرانجام در پی داشته و باعث شده تا انقلاب در ایران را به آرامی و بدون خشونت به جلو ببرد.
در پایان، فیگارو ایران را به عنوان یک نمونه پیشرو در تغییرات حکومتی معرفی میکند و به نوعی عثمانیها را به دنباله روی از آن فرا میخواند: «بدین ترتیب جریانی که آخرین سلطنتهای مطلقه را به حرکت درمیآورد، به کار خود ادامه میدهد. پس از تزار، پس از شاهزاده مونتهنگرو، اینک شاه است که به مردم خود قانون اساسی میدهد. تنها سلطان ترکیه باقی مانده است، و خود او نیز در اندیشه گسستن از سنتهای منسوخی است که امروزه به یک نابهنجاری تاریخی واقعی تبدیل شدهاند. نمونه شاه حتما تنها نیات و اندیشههایی را که به او نسبت میدهند مورد تایید قرار خواهد داد.»
و اما در آخر باید از روزنامه لو ژورنال هم صحبت به میان آورد. این نشریه به تاریخ ۱۲ آگوست سال ۱۹۰۶ میلادی مطلبی راجع به تشکیل مجلس نمایندگان در ایران به مخاطبان خود مخابره میکند. لو ژورنال در صفحه اول خود و با تصویری از مظفرالدین شاه مینویسد: «پارلمان در پِرس؟ چرا که نه؟ این کشور بیشتر از آنچه در جریان افکار غربی ما تصور میشود در چنته برای عرضه دارد. آیا روحانیون و ملاها برای برکناری صدراعظمی که مورد پسندشان نبود، دست به اعتصاب نزدند؟ اینها گروهی از شهروندان هستند که نه آقای ژورِس [ژان ژورس استاد فلسفه، منتقد، مبارز و از واضعان قانون جدایی دولت از کلیسا در سال ۱۹۰۵ میلادی بود] و نه آقای بِبِل [احتمالا منظور آگوست ببل نویسنده، نظریهپرداز، سخنران و رهبر سیاسی آلمانی باشد] به آن فکر نکرده بودند.
علاوه بر این، تمام جوانان پرسی که برای تحصیل به اروپا آمدهاند – و تعدادشان کم نیست – تصویری از افرادی بسیار باهوش ارائه میدهند.
مسلما، نمیتوان از وضعیت تمام جامعه پرس مطلع شد. اما اگر قانون اساسی در روسیه، جایی که ۸۰ درصد جمعیت هنوز بیسواد هستند مطلوب تلقی میشود، چرا در پرس نباشد؟»
لو ژورنال همچنین از وضعیت نامناسب اقتصادی در ایران آن زمان به سبب فساد مالی شاه میگوید: «خزانه خالی است. شاه پادشاهی بسیار پدرماب اما اندکی کم نظم است. سفرهای او به اروپا بسیار گران تمام شده است. در کمتر از هفت سال، صد و پنجاه میلیون قرض گرفته و [این مبلغ] دود شده بدون اینکه هیچ اثری از آن در کشور باقی مانده باشد.»
همچنین، این نشریه فرانسوی به مشکل فساد حاکمان مناطق مختلف پرداخته و از آن به عنوان یکی از دلایل نارضایتی مردم یاد کرده است. این نشریه البته در ریشهشناسی فساد از طرف حاکمان محلی، آن را نتیجهعدم شفافیت در کار حاکمان مرکزی دانسته است: «حاکمان ولایات، با الهام از نمونه حکومت مرکزی و رها از هرگونه نظارت، به تمایلات اتلاف و فساد خود آزادانه میدان میدهند.»
بسیار جالب است که روزنامههای فرانسوی چگونه به تمجید و توصیف ایران در آن زمان میپرداختهاند و کشورمان را به عنوان الگویی در زمینه اصلاحات و توسعه سیاسی معرفی میکردند تا جایی که روسیه و عثمانی را به تقلید از ایران فرا میخواندند. تعریف از روحانیت به عنوان طبقهای که در حق طلبی پیشرو بوده، حاکمیت دلسوز و جامعه اعتدالگرا که معترض به فساد و سواستفاده از قدرت بوده یادآور خصایص تاریخی ایرانیان است، خصایصی که امروزه بیشتر از همیشه به آن احساس نیاز میشود.
* دانش آموخته فلسفه و مطالعات اروپایی از لوون بلژیک