به بهانه یورش به دانشگاه هنر و تلاش برای حذف رشته مجسمهسازی و سینما و نیز حذف رشته فلسفه از دانشگاه کرمان از یک مهندس معماری پرسیدم عشق چیست ؟گفت؛ نظم حیرتانگیز ریاضیواری که بین پدیدههای جهان جاری است
از یک فیزیکدان پرسیدم عشق چیست؟
گفت عشق کشش و جاذبهای است که بر روابط اتمهای درون ماده حاکم است
از یک شیمیدان پرسیدم عشق چیست؟گفت عشق؛ همکاری و ارتباط حیرتانگیز بین مولکولهاست
از یک هنرمند پرسیدم عشق چیست ؟ گفت؛ عطش پیوند با زیبایی است
از یک نویسنده پرسیدم عشق چیست ؟گفت عشق گسترش نور و آگاهی در جان و روان مردم است
از یک زندانی سیاسی پرسیدم عشق چیست ؟گفت عشق ظهور آزادی و شکستن درهای سلطه و تحقیر انساناست ا
وبالاخره از یک روحانی پرسیدم عشق چیست ؟ گفت حرام است گرد آن نچرخید !!
پاسخ او مرا بر انگیخت که بپرسم عشق که حرام است نظرتان در باره فلسفه چیست؟ گفت؛ فلسفه هم کفر است بهتر است از آن دوری کنید
پرسیدم؛ اگر عشق حرام و فلسفه کفر است پس برای فهم بشر؛ پرورش شعور و احساس بشر چه میماند ؟
گفت اطاعت از ما؛ ارادت بیچون و چرا و دنباله روی بدون شرط از ما؛ ایناست راهی که برای سعادت بشر هموار کردهایم و همه باید از این راه بروند
از او پرسیدم؛ با خاموشی چراغ عقل و چراغ عشق ؛ جهان پر از جهل و خرافات میشود؛ زندگی را ظلمت و تاریکی فرا میگیرد؛ معماهای زندگی لاینحل میماند؛ عقب ماندگی و درماندگی از راه میرسد؛ زندگی مردم از فقر و فساد و زشتی آکنده میشود؛ این چه راهی است که پیشنهاد میدهید ؟
گفت عقبماندگی و درماندگی و جهل و بینوایی این جهانی هیچ اهمیتی ندارد؛ اگر راه ما را پیش بگیرید و از ما فرمان ببرید حتی اگر در دنیا مفلوک و وامانده باشید؛ در عوض آخرت باشکوهی خواهیدداشت و آنجا تا ابد غرق در سرور میشوید۰
پرسیدم؛ این راهی را که نشان میدهید با رحمت خدا و راه قرآن سازگار نیست
گفت معنی رحمت خدا و راه قرآن را فقط ما میفهمیم و بس؛ غیر از فهم ما هر چه بگویند و هر که بگوید بدعت و حرام است ۰
پرسیدم؛ اگر خدا را بپرستیم و با عقل خودمان به قرآن عمل کنیم چه میشود؟
گفت عقل همه آدمها غیر از ما روحانیون ناقص است ۰ لذا هر گونه پرستشی از خدا و هرگونه درکی از قرآن بدون إذن ما عین خطا و گمراهی است
پرسیدم؛ پس بههمین منظور است که به دانشگاه هنر تاختید تا بساط زیبایی و عشق را براندازید؟ نمیترسید که با حذف هنر و حذف زیبایی احساس مردم آسیب ببیند و زمینه گسترش خشونت فراهم شود ؟
گفت چه باخشونت چه بیخشونت برای ما مهم این است که مردم از ما اطاعت کنند و ملزم بهرعایت تکالیف شرعی باشند ۰
پرسیدم؛ گویا در پی آن هستید تا اندک اندک بساط فلسفه را نیز از دانشگاهها برچینید؛ فکر نمیکنید این حرکت نماد نوعی عقلستیزی و گسترش فرهنگ بیخردی باشد؟
گفت آفرین داری کم کم یک چیزهایی رو میفهمی
و در ادامه گفت: مردم وقتی هدایت میشوند که با متر ما خود را اندازه کنند؛ با ترازوی ما خود را وزن کنند؛ چه معنا دارد رویآوردن به فلسفه یا هنر که همه گمراه کننده هستند
به او گفتم؛ حاج آقا تازه فهمیدم چرا ما مسلمانها تا این اندازه داغدار و رنج کشیده و عقب ماندهایم و تازه فهمیدم امثال عینالقضات همدانی؛ شیخ شهابالدینسهروردی ملاصدرایشیرازی؛ علامه طباطبایی و مرحوم مرتضی مطهری چه خون دلی خوردهاند و تازه فهمیدم که چرا برای به دست آوردن تمام عیار قدرت و روی کارآوردن عناصر جوان مومن انقلابی این همه دست و پا میزدید؛ این بود پروژه اصلی شما؛ سرکوب عقل؛ گسترشخشونت و ترویج تاریکی وبدبختی ؛؛؛
جمهوریت