زندگی خصوصی انسانها به خودشان مربوط میشود؛ دروغ، تظاهر، فریب و ریا است که نابخشودنی است.
مجموعهای از عوامل، از جمله رفتارها و فشارهای سیاسی نظام، شرایط نامطلوب و آشفتۀ اجتماعی در کشور بهوجود آورده. احترام و اطمینان بهیکدیگر، صداقت و حمل بر صحت نمودن، جای خود را به بیاعتمادی، هتاکی و بیحرمتی، قلع و قمع یکدیگر، شک و تردید به همه داشتن و افول، اگر نگفته باشیم فروپاشی سرمایههای اجتماعی، داده است. دروغ، تزویر و ریا، متأسفانه سکۀ رایج شده. مدتهاست فراموش کردهایم که ما حق ورود به حریم شخصی زندگی دیگران را نداریم. متأسفانه نظام بهواسطۀ بهرهبرداریهای سیاسی و امنیتی، هیچ حرمتی برای حریم خصوصی زندگی شهروندان باقی نگذارده. اما فراموش نکنیم که ما نه حق ورود به زندگی شخصی دیگران را داریم، نه حق قضاوت و داوری پیرامون احوالات شخصی دیگران.
زندگی شخصی دیگران بهخودشان مربوط میشود. آنچه که دردآور است، تظاهر و ریا میباشد. در ظاهر یکجور شعار دادن و وانمود کردن، و در پنهان بهگونهای دیگر عمل نمودن. دوگانگی در رفتار است که باعث فروپاشی اخلاقی میشود. زنان و دختران را بهواسطۀ حجاب مجازات نمودن و در راهپیماییهای حکومتی چشم بر روی حجاب بستن. از یکسو علیه آمریکا و فرهنگ و تمدن غرب شعار دادن و از سویی دیگر، عزیزانشان در غرب زندگی کنند. و اِلّا که انتخاب محل زندگی، جزء نخستین حقوق انسانهاست. چه خواسته باشند در سانفراسیسکو زندگی کنند، یا در لندن، تهران، اصفهان یا مونترال، جزء اولیهترین حقوق آنهاست. آنچه نادرست است، شعار مرگ بر آمریکا دادن و در عین حال، تلاش برای گرفتن «گرینکارت» هم نمودن است. آنچه نادرست است، تنبیه زنان برای حجاب و آنوقت در پنهان… .
جامعه متأسفانه سیاستزده و پر از سرخوردگی از رفتارهای خشن و تحقیرآمیز حکومت است. طبیعی است که وقتی مسئولینی که آنهمه بر آنها سختگیری روا داشتهاند، دچار لغزش شده و دستشان رو میشود، مردم دغدغۀ حریم خصوصی و سایر ملاحظات را یکسره کنار گذارده و شاد و مسرور به افشاگری، و درستتر گفته باشیم، بیصبرانه به انتقامگیری میپردازند. درست است که اگر اتفاق گیلان برای مخالفین نظام افتاده بود، ۲۰:۳۰ چه ساز و دهلی که بهراه نمیانداخت. اما علیرغم همۀ جور و جفاهای نظام، فراموش نکنیم که دولتیها معلمین اخلاق ما نیستند و مبادا در اصرار و عجلهای که برای تلافی داریم، اخلاق را فراموش کنیم.