در پی درگذشت آقای فیروز نادری دانشمند برجسته ایرانی ساکن آمریکا که موجی از اندوه را در میان ایرانیان وطن دوست برانگیخت، سپاه مزدور سایبری برای انتقام گیری از انتقادی که مرحوم نادری از جمهوری اسلامی کرده بود، سیلی از توهین و درشت گویی را نثار کسی کردند که دستش از این دنیا کوتاه است!
آقای فیروز نادری، فردی صریحا خداناباور نیست و در ویدئوی پیوست خود را معنویت گرا (به مفهوم پذیرش متافیزیک و حقیقت ماورای ماده) می داند و نظریه بیگ بنگ را می پذیرد و اذعان می کند که خداناباوران در این نقطه گیر می افتند چرا که لازمه پذیرش این نظریه، آغاز داشتن جهان و به تبع آن حکم عقل به ضرورت وجود خالق است.
اما با فرض این که آقای نادری خداناباور و منکر خداوند و خالق هستی باشد، آیا آنچه در قران و روایات معتبر در باره کفر و کافر آمده و به آنها وعده عذاب داده شده، در مورد فیروز نادری و دیگر خداناباوران صادق است؟
در پاسخ به این سؤال نکات زیر گفتنی است:
۱. بر اساس دیدگاه بسیاری از محققان، بین کفر «از سر انکار و دشمنی با حقیقت و پوشاندن آن»، با «کفر از سر نرسیدن به حقیقت و یا باور پیدا کردن به استدلالی بر خلاف استدلال خداباوران»، تفاوت است. کفر اول کفر مذموم مورد نظر قران و مستحق مواخذه خداوند و سرزنش و مذمت است نه کفر از نوع دوم.
عده ای از محققان پا را از این فراتر گذاشته و گفته اند اساسا بر نوع دوم، کفر و کافر اطلاق نمی شود و بلکه قران از آنان با عنوان مستضعف عقیدتی و ره گم کردگان یاد می کند که به هیچ وجه در دایره کافران مورد مذمت و سرزنش قرار نمی گیرند.
آقای نادری صادقانه تصریح می کند که او به آنچه اهل مذاهب در باره خدا رسیده اند، نرسیده و کمترین نشانه ای از انکار و دشمنی با حقیقت و خداوند در سخنان او دیده نمی شود.
۲. بر اساس قاعده استوار قرانیِ «حرمت تحمیل دین و عقیده»، به هیچ انسانی نمی توان به خاطر انتخاب عقیده ای اهانت کرد و او را از حقوق انسانی فردی و اجتماعی اش محروم کرد بلکه به حکم اصل قرانی دیگر، مبنی بر کرامت ذاتی انسان، احترام انسانها به خاطر عقیده و مذهبی که ممکن است کسانی نپسندند و موافق با آن نباشند، مورد نقض و خدشه قرار نمی گیرد.
۳. بر اساس دیدگاه عصر حیرت، تنها در شرایطی که حجت معصوم و بدون خطای خداوند اعم از پیامبر یا امام، در میان مردم باشد و بتواند نظرا و عملا دین و آیین حق را برای مردم تبیین برهانی و استدلالی کند، در این صورت خداوند حجت هدایتش را بر مردمان تمام کرده و می تواند از آنها بابت انکار حق، پرسش و مواخذه کند و تنها در صورت انکار از سر لجاجت و دشمنی با حقیقت، آنان مستحق عذاب و عقاب در آخرت می شوند و الا در صورت عدم دریافت حجت و برهان و یا فقدان ظرفیت پذیرش آن و یا دچار شبهه شدن نیز مستحق عذاب اخروی نیستند.
البته در عصر غیبت حجت معصوم، امکان دستیابی به برخی حقایق مانند توحید و نبوت و معاد ناممکن نیست و عده ای می توانند با استفاده از عقل و قران و سنت به آن دست یابند اما اصل بر این است که انسانها در چنین دورانی ذیل عناوینی چون کفر و الحاد و زندقه قرار نمی گیرند مگر آن که ثابت شود کسی حقیقت را یافته و لجوجانه و عنودانه در برابر آن ایستاده است. و پر واضح است که اثبات چنین امری در مورد بسیاری از بنیادگذاران ایدئولوژیها و مذاهب باطل و غلط، به سادگی ممکن نیست تا چه رسد به پیروان آنها.
۴. با وجود مطالب فوق، مانعی ندارد که کسانی مذهب و عقیده خود را حق بدانند و بر حقانیت آن استدلال کنند و عقاید و مذاهب دیگران را باطل و غلط و حتی کفر و شرک (دقت شود: کفر عقیده و نه کفر صاحب عقیده) بدانند اما این مساله نباید منجر به تخطئه شخصیتی و انسانی صاحبان دیگر عقاید شود و مورد تکفیر و بی احترامی و محرومیت از حقوق انسانی و طبیعی شان شود.
۵. در چنین وضعیتی، انسانها به جای آن که با عقیده و مذهبشان مورد ارزیابی و قضاوت قرار بگیرند با انسانیت و ارزشهای اخلاقی که عموم آدمیان با عقل فطری شان آن را درک میکنند، مورد سنجش و قضاوت قرار می گیرند و یکی از مهمترین این ارزشها، احترام به دیگر انسانها و همه بندگان خداوند با هر عقیده و آیینی است. و از این دایره تنها جنایتکاران و دیکتاتوران و غارتگران اموال عمومی و مردم آزاران خارج شده و با موازین حقوقی و قانونی مورد مجازات دنیوی و اخروی واقع میشوند.
به روح و روان دانشمند ایرانی فیروز نادری درود میفرستیم و از خداوند برایش در سرای باقی رَوح و ریحان آرزومندیم.
۱۴۰۲/۳/۲۴