سیاست و تدبیر، «تصمیم سازی» و «تصمیمگیری» موضوعات پیچیدهای هستند که اگر به آنها توجه شود نتیجهاش نیک بختی وگرنه شوربختی خواهد بود، به همین دلیل است که سیاست امر پیچیدهای در اداره کشورها بهحساب میآید. حکمرانی خوب (Good governance) و ویژگیهای آن امروزه در بسیاری از کشورهای جهان اجرا شده و نتیجه مثبت داده است.
ویژگیها وشاخصهای ششگانه حکمرانی خوب عبارتاند از:
- حق اظهارنظر و پاسخگویی
- ثبات سیاسی
- اثربخشی دولت
- کیفیت قوانین و مقررات
- حاکمیت قانون
- کنترل فساد
کشورهایی این شاخصها را به مرحله اجرا درآوردهکه نتیجه آن دو اتفاق مهم بوده است؛ یکی افزایش سطح رفاه و دیگری احساس رضایتمندی از عملکرد حاکمان.
در بسیاری از کشورها وقتی کارگزاران حداقل نیازهای مردم که «نان»، «آب»، «هوا»، «اشتغال» و… هستند را تأمین میکنند سرمایه اجتماعی یا افکار عمومی حامی دولتها است؛ اما اگر به هر دلیل مسئولان نتوانستند خواستهها و مطالبات شهروندان را برآورده کنند، مردم از طریق صندوق رأی شرایط را تغییر میدهند و سرنوشت خودشان را به کسانی میسپارند که بتوانند مطالبات آنان را برآورده کنند.
پرسش این است که آیا در دهههای گذشته چنین اتفاقی در کشور ما رخ داده است یا خیر؟ پاسخ این پرسش را میتوان در شاخصهای اقتصادی، انسانی، زیستمحیطی و… دید.
اگر نیمنگاهی به آمارهای رسمی که در دهههای گذشته توسط «مرکز آمار» و «بانک مرکزی» منتشر شده، بیندازیم درمییابیم که درگذر زمان شاخصها روند منفی داشتهاند! برای نمونه میانگین قیمت یک مترمربع مسکن در تهران که در دولت اصلاحات کمتر از یکمیلیون تومان و در دولت اول حسن روحانی کمتر از ۵ میلیون تومان بود، اکنون به مرز ۵۰ میلیون تومان رسیده است. قیمت دلار هم که در دولتهای موسوی و هاشمی در محدوده ۲۰۰ تا ۵۰۰ تومان بود و در دولتهای خاتمی کمتر از ۱۰۰۰ تومان بود، اکنون به مرز ۴۰ هزار تومان رسیده است.
شهروندان ایرانی به دلیل برخی سیاستهای غلط سیاسی، اقتصادی و روابط خارجی با مشکلاتی در تأمین «نان»، «آب»، «هوا» و… مواجه بوده و هستند.
حکمرانی بدون برنامه علمی و مدرن باعث شده تا بهتدریج نارضایتی در زیر پوست جامعه شکل گیرد. وقتی نارضایتی در جامعه شکل میگیرد یک بهانه مثل فوت «مهسا امینی» در بازداشت گشت ارشاد، شوک به جامعه وارد میکند و باعث میشود تا افراد ناراضی به خیابان بیایند و نسبت به شرایط و وضعیت بد زندگی خود اعتراض کنند.
نظرسنجیها و مشاهدات میدانی نشان میدهد که ریشه حدود ۸۰ درصد از اعتراضات، اقتصاد و معیشت بوده و هست. نویسنده در ادامه ۱۶ راهبرد را که میتواند از یکسو زندگی مردم را بهبود بخشد و از سوی دیگر اعتراضات را کاهش دهد، ارائه میکند.
- سیاست تهاجمی که در دولتهای احمدینژاد اجرا شد و در دولت رئیسی هم تداوم دارد، برای کشور و مردم پرهزینه بوده و هست. این سیاست علاوه بر تشدید تحریمها، بستر را برای انزوای بینالمللی ایران فراهم کرده و میکند. وقتی کشوری در محاصره دیگر کشورها قرار میگیرد سطح تجارت، دادوستد و همکاریهای اقتصادی که شرط لازم برای رشد و توسعه است از میان میرود و مردم ضرر میکنند و بدتر اینکه فقیر میشوند. لازم است در این سیاست تجدیدنظر شود.
- سیاست نگاه به روسیه و چین و عقد قراردادهای ۲۰ ساله و ۲۵ ساله با این دو کشور تاکنون برای کشور و مردم نتیجهای نداشته است. دستگاه دیپلماسی کشور باید در روابط خارجی مثل همه کشور از سیاست موازنه مثبت بین کشورها استفاده کند نه صرفاً تکیه به روسیه و چین. روسیه و چین نتوانستند و نخواهند توانست مشکلات اقتصادی ایران را حل کنند. روسیه دشمن تاریخی و خونی ملت ایران بوده و هست. مردم ایران به دلیل پیشینه بد روسها که سرزمینهای ما را با زور گرفتهاند از این کشور متنفرند، بنابراین بهتر است ایران از روسیه فاصله بگیرد و به سیاست توازن در روابط خارجی برگردد.
- فروش پهباد به روسیه کار اشتباهی بوده است. این اتفاق هرچند به لحاظ حقوق بینالملل اشکالی ندارد، اما استفاده روسیه از پهبادهای ایرانی در جنگ اوکراین بهانه به دست غرب داده تا در عرصه بینالمللی علیه ایران یارگیری کند و برای کشور و مردم ما هزینه ایجاد کند. هرچند دیر شده، ولی بهتر است ایران حساب خودش را از روسیه در جنگ اوکراین جدا کند.
- بدون احیای برجام و پذیرش لوایح FATF، امکان فروش نفت و بازگشت پول آن به کشور نمیتوان به رشد اقتصادی و رفاه دست پیدا کرد. لازم است این موضوعات جدی گرفته شوند.
- بسیاری از پژوهشگران دینی و بزرگان ازجمله آیتالله بهشتی بر این عقیدهاند که حجاب امری «اختیاری» است نه «اجباری»؛ البته کسی با اصل حجاب مخالف نیست. بلکه لازم است در شیوه ترویج حجاب که یک مقوله فرهنگی است، بدون اجبار اقدام شود. شرایط میطلبد که گشت ارشاد و ستاد امربهمعروف و نهی از منکر منحل شوند و بگذارند جامعه مثل دیگر کشورهای اسلامی خودش تصمیم بگیرد. این اقدام به کاهش نارضایتیها کمک میکند.
- هرچه زودتر عفو عمومی اعلام و زندانیان سیاسی آزاد شوند. بازداشت بانوان، تعلیق دانشجویان و اخراج آنها از دانشگاه نتیجه منفی داشته و خواهد داشت و تداوم آن میتواند اعتراضات را بیشتر کند.
- مجلس و دولت کنونی در عمل نشان دادهاند توان حل مشکلات رو به تزاید کشور در حوزههای گوناگون را ندارند. به نفع کشور و مردم است که انتخابات آزاد بدون رد صلاحیت برگزار شود و مردم هر کسی را که خواستند انتخاب کنند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد و همه گروهها در مجلس و جاهای دیگر نماینده داشته باشند، اعتراضات کاهش و رضایتمندی در جامعه نیز شکل خواهد گرفت.
- همهپرسی با بهرهگیری از اصل ۵۹ قانون اساسی در موارد اختلافی که سالهاست وجود دارد و مردم از آن رنج میبرند، میتواند از بار مشکلات کشور بکاهد و مردم را نسبت به آینده امیدوار کند و مهمتر اینکه حس مشارکت در بین مردم نیز شکل خواهد گرفت.
- زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند. حقوق آنها باید تأمین و تضمین شود. زنان در ماههای اخیر دلآزرده و اندوهگین شدهاند و باید از آنها دلجویی شود. باید دانست که اگر زنان با حاکمیت همراهی نکنند، سیاستها به نتیجه نخواهد رسید.
- دستگیری و بازداشت ورزشکاران، روزنامهنگاران، هنرمندان، سلبریتیها به بهانه همراهی با اعتراضات اشتباه بوده و هست، زیرا این افراد در بین مردم پایگاه اجتماعی دارند و بازداشت آنها به نارضایتی دامن میزند.
- لازم است جلوی کسانی که تریبونهای رسمی دارند و بعضاً به اینوآن اتهام میزنند و خطونشان میکشند، گرفته شود.
- زندانیان سیاسی آزاد شوند. ما انقلاب کردیم که زندانی سیاسی و زندانی عقیدتی نداشته باشیم.
- لازم است به کارگران، فرهنگیان، بازنشستهها و… توجه ویژه شود و خواستههای آنها برآورده شود.
- کشور در شرایط بحران اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و روابط خارجی قرار دارد. برای عبور از بحران ازنظر نخبگان، باتجربهها و تجربه دیگر کشورها استفاده کنید. رسانههایی که تولید محتوا میکنند و برای برونرفت کشور از بحران راهکار ارائه میکنند باید تشویق شوند نه تهدید. لازم است با رعایت اصل ۲۴ قانون اساسی از احضار مدیران مسئول روزنامهها و خبرنگاران به دادسرا پرهیز شود.
- وزیر کشور مسئول امنیت داخلی است. وزیر کشور باید فردی سیاسی باشد نه نظامی. همچنین استانداران و فرمانداران نیز باید افراد سیاسی باشند نه نظامی. لازم است به این موضوع توجه شود. وزارت کشور بحران پیشآمده در ماههای اخیر را نتوانست کنترل و مدیریت کند و بهتر است مدیریت وزارت کشور ربه یک فرد غیرنظامی سپرده شود.
- وزیر خارجه دولت سیزدهم توان لازم برای مدیریت دستگاه دیپلماسی در دنیای پیچیده کنونی را ندارد. او در ۱۶ ماه گذشته بهرغم حرفهایی که زد، نتوانست نه برجام را به سرانجام برساند و نه پولهای بلوکه شده را آزاد کند. مهمتر اینکه نتوانست جایگاه دیپلماسی ایران در جهان را تقویت کند و جایگاه کشور در جهان بدتر از دولت قبل شده است. پرسش این است که وقتی یک وزیر در حوزه کاریاش ناموفق بوده، با چه استدلال و منطقی او باید همچنان سکاندار وزارتخانهاش باشد؟
این پیشنهادها با هدف خیرخواهی و استفاده از اصل هشتم قانون اساسی که امربهمعروف و نهی از منکر را وظیفه همگانی میداند و همچنین حدیث «النصیحه لائمه المسلمین» که معنا و مفهومش انتقاد به مسئولان باهدف اصلاح امور است، به رشته تحریر درآمده است و به مقامات عالی رتبه مسئول نیز ارایه شده است.