در بهمن ماه از سوی روزنامه اطلاعات بزرگداشتی برای محمد جواد حجتی کرمانی انجام شد.
من هم با شوق رفتم. از فرهیختگان کشور خیلیها شرکت داشتند.
خواستم دلیل این رفتن با شوق را بنویسم.
خیلی از شماها یا اسمش را نشنیدید و یا نمیدانید چرا برای همه ما این قدر شخصیت محمد جوادحجتیکرمانی جاذبه دارد.
حجتی کرمانی متولد ۱۳۱۱ است. یعنی به هر معنایی پیرمرد است.
در آن سالهای دور یعنی در دهه ۴۰ شمسی از سر شوق انقلابی به حزب ملل اسلامی که مشی مسلحانه در مبارزه با رژیم شاه داشت، پیوست. او را گرفتند. ده سال تا نزدیکیهای پیروزی انقلاب در زندان ماند. ده سال عمری است ها.
آزاد هم که شد به مبارزه ادامه داد و باز به تبعید رفت.
اما زندگی اصلی و پر جاذبهاش بعد از انقلاب شروع شد.
برخلاف بیشتر انقلابیون مهربان بود و مهربان ماند. آقای سید مصطفی محقق داماد در همین جلسه بزرگداشت گفت اگر حجتی کرمانی رهبر انقلاب شده بود، دقیقا کار ماندلا را میکرد. همه شکنجه کنندگانش را هم عفو میکرد!
حجتی کرمانی و آدمهایی مثل مرحوم سید عباس دعایی متفاوت بودند. به همه علاقه داشتند. هرچه زور داشتند میخواستند خیمه ایرانی و انقلابی و اسلامی را پهنتر و بزرگتر کنند. خودیهاشان خیلی زیاد بودند. به انسانیت آدمها احترام میگذاشتند. بدون اینکه تلاش کنند با همه هم عقیده باشند. با همه وجودشان اختلاف نظر را پذیرفته بودند. این رویکرد بسیار مورد نیاز جامعه بود.
در این همایش که برای بزرگداشتش برگزار شده بود، گفت، از مرحوم شیخ حسنعلی راشد بیشتر از من حرف بزنید. شادروان راشد یک سخنران محققی بود که در رادیو زمان شاه برنامه هفتگی داشت. ده سال توی زندان شنونده سخنانش از رادیوی زمان شاه بود. خیلی حقشناسی میخواهد که نگوید من در زندان شاه هستم و راشد سخنران رادیوی آن زمان که مورد تحریم هم بود و باید بعد از پیروزی پدرش را در آورد. بلکه بر عکس وقتی در سالهای اول انقلاب راشد درگذشت، تنها او بود که در تجلیل از مقام علمی و رویه اخلاقی راشد مقاله نوشت و در مراسم بزرگداشتش هم گفت که از او بیشتر یاد کنید. چون در زندان من از او بسیار یاد گرفته و استفاده کردهام.
این مردان بزرگ میتوانستند الگوهای انقلابی باشند. اما متاسفانه قدر ندیدند. تفکرشان در انزوا ماند. نادیده گرفته شدند.
کاش این همه جانبه نگری ومهربانی قاعده رفتاری شود. لااقل نسل جوان بدانند چنین آدمهایی بودهاند و میشود الگو باشند.
عمرش طولانی باد.