در استراتژی اندیشی، قاعده ای است که به زبان هخامنشیان می توان آن را چشم و گوش حکومت(شاه) خواند. بدین ترتیب که استراتژی توسعه هر چقدر هم سیستماتیک و بخردانه تهیه و تنظیم شده باشد، بدون رصد، نظارت و بلکه کنترل، حتما دچار کجی خواهد شد؛ چرا که فضای موثر در تکوین استراتژی زیر تاثیر بعد زمان متغیر بوده و ناگزیر استراتژی حکمرانی و توسعه در جهت همپوش سازی با این بُعد، پیاپی باید تغییر کند. بنابراین حکومت برای به روز کردن و روان سازی استراتژی با هزینه نسبتا کلان، افراد و بلکه دستگاه و دفاتری را در جهت نقد دائم و مستمر استراتژی های دولت استخدام و تشکیل می دهد. کار آنان چه آشکار و چه پنهان تمرکز همیشگی و تیزبینی بر رویکردها و همپوش سازی حکومت و استراتژی ها با عنصر زمان و جلوگیری از کج روی است. کار تاجزاده و اندک ایراندوستان اهل قلم و نقادی باقیمانده، آن بوده که که مفت و رایگان حکومت جمهوری اسلامی را رصد کرده و کژی های رویکردش را گوشزد کرده اند. آیا پاداش این دیده بانان زندان است؟ چگونه ممکن است بدون دیده بانی کشور و ملت و لشگر را ایمن نگاهداشت؟!
تاج زاده در دیده بانی از ساختار ها و رویکردها، از جمله پی برده که برای سعادت ملک و ملت، بهتر است قانون اساسی اصلاح و تغییر کند. قوه قضا از استقلال و بی طرفی برخوردار گردد، شبکه های خصوصی تلویزیونی برپا گردد، در جهت کاهش هزینه های دولت، نهادهای موازی منحل و یا درهم ادغام گردند، مناسبات با آمریکا احیا گردد، نظامیان به کار سرشتی خود برگردند، اصلاحات ساختاری، رویکردی و رفتاری حکومت در سطحی استراتژیک آغاز گردد. اتفاقا تاجزاده یک دیده بان میانه رو و بلکه متمایل به محافظه کاری در جمهوری اسلامی بوده است. وای به روزی که دیده بانان با دقت و تمرکز بیشتر بر استراتژی حکومت بنگرند. شاهد مثال گزارش های تندتر مرکز پژوهشهای مجلس از اوضاع و احوال کنونی ایران است.
یدالله کریمی پور
@karimipour_k