لالهزار بخش مهمی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی ما در طی بیش از چهار دهه بوده است. این جغرافیای فرهنگی و اجتماعی در روزگار کنونی اوضاع مناسبی ندارد و رو به احتضار است. زوال لاله زار، زوال یک خیابان نیست. مرگ تدریجی رویاهای نسلهای گوناگونی است که با آن زیستهاند، عاشق شدهاند و اکنون با او به بستری بیماری و فراموشی فرو رفتهاند.
مدتهای مدیدی است که دوستداران حیات فرهنگی شهر بیمناکی خود را از این مرگ خاموش فریاد میکنند و از سر تاسف صدایشان در غوغای روزمرهگی شهر، شهروندان و مدیران آن به نجوایی گنگ تبدیل میشود. با این حال ناگزیر به ادامه فریاد و تلاش و تکاپو هستیم.
روز جمعه، دهم دیماه سال جاری جمعی از فعالان فرهنگی، اجتماعی و هنری کشور که از جمله فرهیختگان این سرزمین به شمار میآیند. گردهم آمدند تا مرثیه لالهزار را به سرودی برای زندگی تبدیل کنند. این جمع مصمم است که این راه را تا پایان ادامه دهد و در این کارزار امیدوار است که مدیران فرهیخته شهر نیز دست یاری آنها را به گرمی و صمیمت بفشارند و خاطرهانگیزترین خیابان شهر را از گزند فراموشی و تخریب نجات دهند.
گزارشی که میخوانید شرح کوچکی از این دلدادگی است.
ترانه یلدا (معمار و پژوهشگر شهری)
امروز بزرگانی که لاله زار را دوست دارند و میخواهند لاله زار جان بگیرد، دور هم جمع شدهاند تا چارهای بیندیشند و فکری کنند که چه راههایی باز است. آنطور که اقای دکتر جعفری گفتند برنامههایی که قرار بوده است انجام شود تا شاید کاری صورت گیرد، جلویش گرفته شده است و دستور داده شده که نکنید، این است که باید حتما به بخش خصوصی تکیه کنیم به مانند جریان خانه اتحادیه نیز به همین صورت.
اگه بخواهیم از تخریب لاله زار جلوگیری شود و معجزه خراب نشدن سینماها صورت بگیرد، باید کسی پیدا شود این سینماها به ترکیب جدید جهانی بازسازی کند.
ما برای بررسی اینکه بفهمیم اساسا مشکل از کجاست وارد موضوع شدیم. با صنف الکترونیک ارتباط برقرار کردیم و این امکان فراهم شد که ممکن است کمک کنند. از طرفی اقای دکتر سعادتی پیشنهاد تشکیل جلسات برای حل و بررسی این مشکلات ارائه کرد که حتما دوستان ایدههایی دارند و خواهش میکنم مطرح کنید.
محمدعلی سعادتی (معمار و شهردار سابق منطقه ۱۲ تهران)
در دوره حضور ما در شهرداری یک آمادگی اولیه و ذهنیت امیدوارانهتری در اجتماع ایجاد شد که ثمره تلاشهای دوستان رسانهای و زیرساختی بود. ما برای تغییر رویکردها در ساخت ساختمان بلدیه با کمیسیون عمران و حمل و نقل شورا درگیری داشتیم. برای مثال چند وقت پیش گفته بودند که به چه علت جای پارک خودروها رو حذف کردید؟
اگر نسبت به قدمهایی که برداشتیم بیتوجهی شود بسیار بد میشود و برگشت به عقب است. موضوع لالهزار بسیار حساس است و مردم و بزرگان میتوانند در این راستا نقشی را ایفا کنند.
برای خانه اتحادیه خیلی زحمت کشیده شده است. مسئله این است که هر کدام از ما چگونه میتوانیم تنور لالهزار را گرم نگه داریم؟
آنچه مسلم است فضای دولت و شهرداری در دور جدید، درصدد شناخت شهر است و طول میکشد به این شناخت برسد، اما دیر یا زود مجبور است با مطالبه عمومی به این نتیجه برسد که باید به این خواست عمومی تن دهد.
محمدجواد حقشناس (فعال اجتماعی و رئیس سابق کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش)
در ابتدا به سهم خودم از دغدغه عزیزان در ارتباط با مسئله لالهزار به عنوان یک شهروند تشکر میکنم. این برنامهها از سری جلساتی است که حال آدم را خوب میکند.
لازم است در ابتدا این سوال رو از خود بپرسیم که اساسا چه عواملی سبب شد که لالهزار به این روز بیافتد؟ اگر فلسفه این دور همنشینیها روشن شود و سپس هدفگذاری شود آنگاه میتوانیم تقسیم وظایف کنیم. برای حیات مجدد لالهزار نیازمند سفارش و کار جدید است. من به عوامل تاثیرگذار به مسئله لالهزار اشاره میکنم که در چند عنوان جمع میشود:
نوع نگاه حاکمیت، نوع نگاه گروههای مدنی و نوع نگاه ذینفعان که باید سهمشان حاصل شود.
صنف الکترونیک و جریان اقتصادیای که لاله زار رو تصرف کردهاند، توانمندیهای بالایی دارند و حاضر به عقبنشینی از وضع موجود نیستند.
نوع نگاه حاکمیت نیز به این موضوع، نه تنها هیج کمکی نمیکند بلکه اجازه نمیدهد ما به وضعیتی که مطلوب جمع است برسیم. برای مثال زیست شبانه و استفاده از ظرفیت آن با مخالفت شدید مواجه شد. این در حالیست که ما وقتی در مورد لالهزار صحبت میکنیم، خارج از قاعده زیست شبانه نیست و این اساسا با نگاه حاکمیتی همسازی و هم راهی پیدا نمیکند.
در این میان نهادهای مدنی میماند که تنها نقطه امید است. خانه سینتما متولی این نشست شده است. اساسا لالهزار، نماد سینمای ایران است. میشود با قدرتی که بزرگان سینما دارند برای احیا آن کوشید.
پیشنهاد من در ابتدا ایجاد یک کمپین عمومی است که لازمه آن همکاری همه نهادهای تاخصصی اعم از معماری، تئاتر، سینما، موسیقی و کانونهای مردمیتر همچون کافهها است.
ما در مدیریت شهری سابق برای طرح لالهزار بیست میلیارد بودجه اختصاص دادیم که در حال حاضر حذف شد. در آن زمان هم البته شهرداری خوب عمل نکرد و همچنان۲۰ میلیارد پول سر جایش است. وقتی حوزه قدرت شکل میگیرد ما ناخواسته به ساز آن میرقصیم. هنوز خانه اتحادیه راه نیفتاده است، تاتر نصر نیز همچنان بلاتکلیف است. در مورد کاخ جشنواره نیز اوضاع به همین منوال است.
زور و پیگیری مردم هنوز شکل نگرفته است. هرگاه کمپین راه بیافتد و این خواست به صورت مطالبه عمومی مطرح شود، قطعا چند سرمایهداری که دغدغه فرهنگی داشته باشند نیز پیدا میشود که پای کار بایستند.
در مورد کاخ جشنواره که باید توی لاله زار شکل بگیرد باید بگویم که بهتر است به صورت افقی پخش شود.
فرهاد توحیدی (نویسنده فیلمنامه و سینماگر)
در این فضای به وجود آمده در کشور، مردم به حدی دغدغهمند هستند که دیگر نای فعالیت در حوزه فرهنگ را ندارند. میدانیم در احیاء سینما در لالهزار بسیاری از تلاشها نافرجام مانده است.
فرمایش دکتر حقشناس متین است. لالهزار را باید به مسئله تبدیل کرد و کمپینها و شاخههای مختلف آن را تشکیل داد. نفوذ رسانهها را نباید دست کم گرفت، بایستی به صورت روشمند و هدفمند تقسیم وظیفه شود. مطبوعات باید با برنامه و نقشه، ضمن ایجاد موج، برای این برنامه اجتماعی جریانسازی کنند.
اینکه آیا ما اولین قدم چراغ خاموش برداریم یا خیر؟ سینما متروپل خریداری شود یا خیر؟ باید فرمولسازی شود و راه بیافتد. مثلا آیا ما در همین موضوع سینما متروپل بایستی آن را پنجساله اجاره کنیم؟ در این صورت آیا با بلیط فروختن هزینهاش تامین میشود؟
رضا کیانیان (بازیگر و فعال اجتماعی)
در جواب سوال آقای توحیدی باید عرض کنم که خیر. این چنین پولی حاصل نمیشود.
به اعتقاد من برای حل مسئله باید همه راهها را انتخاب کرد. راه اول، راه دوم درست نیست. همه راهها توامان و در کنار هم باید پیش برود. به نظر من همه ایدهها باید با هم به جریان بیافتند. هیچ کدام از این ایدهها مخالف هم نیستند.
در این جلسه راهکارهای زیادی پیشنهاد شد که میتوان آنها را به راههای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم کرد. راه را برای طرح همه آنها باز بگذاریم و هیچ راهی را نبندیم.
علیرضا تابش (مدیرعامل بنیاد فارابی)
نشستن و چشم امید به دولت داشتن اشتباه است و باید فوری کاری کرد. به نظرم باید از راه قانونی، توسعه تجاری برق را در این خیابان محدود کنیم.
برای اینکه بتوانیم لابیهایی را پیش ببریم باید پشتیبانی همه را در عمل داشته باشیم. جاهایی که میتوان از آن درست استفاده کرد و در دسترس بیشتری باشند.
باید به مدیران جدید ایده داد، پیشنهاداتی تدوین شده ارائه کرد. تجربه و دانش داد تا به شکلی قوه حرکتی جدید شکل بگیرد و آنها را به درست فکر کردن وادارد.
نمیتوان برای لالهزار نسخه واحدی پیچید، با مشورت آقای جعفری و سعادتی و به کمک ارتباطات خانم یلدا باید از مسئولین جدید دعوت کرد.
بیژن شافعی (معمار)
تجربه خانه هنرمندان و خانه تاتر اتحایه و خانه تاتر نصر در برخی از مواقع موفق بوده است و بعضا هم با مشکلاتی روبهرو شده است. ما دیدیم که در دو دوره ناموفق بوده است. من با روشی که در قدیم کار کردم با روش تجربه بیشتر موافق هستم، بعضی وقتها آن شناخت را نداریم و باید با ریزبینی حرکت کرد. سرمایه داران قدرتمند هستند، با صنف الکتریک باید هماهنگ شد. باید چارهجویی شود که بخش فرهنگی چگونه میتواند به این سیستم ورود کند؟
داود موسیایی (فعال فر هنگی و مدیر انتشارات)
به نظرم بررسی اینکه لالهزار چگونه به این صورت درآمد، یک پروژه دراز مدت است. پیشنهاد من چند آیتم است: به موارد دست به نقد و مکانهایی که وجود دارند مراجعه کنیم. سعی کنیم از امکانات دور و برمان استفاده کنیم. فکر بازسازی سینماها خوب است. لازم نیست حتما متروپل رو بسازیم و بخریم. از الان شروع کنیم، اطرافمان رو فعال کنیم.
اول برنامهای تهیه شود که مشخص کند که مثلا چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم.