با توجه به گذشت چهل سال از تاسیس شورای انقلاب فرهنگی، خوب است عملکرد این شورا از بدو تاسیس تاکنون مورد مداقه قرارگیرد. آنچکه برون داد این شورا نشان میدهد کم و بیش در برنامه آموزشی و تدوین اسناد بالادستی موفق بوده ولی در تصمیمات اجرایی در آموزش عالی که بعهده وزارت علوم و وزارت بهداشت میباشد موفق نبوده و دخالتهای بیجا در امور اجرایی وزارت عتف داشته است که موجب استعفای دکتر معین وزیر اسبق این وزارت گردید.
از آنجاکه اکثر اعضاء این شورا عضو هیات علمی دانشگاهها از جناح خاصی هستند طبیعی است تصمیمات آنها عموما سیاسی -آموزشی و در جهت تمایلات آن جناح خاص برای محدود کردن وزارت علوم و وزارت بهداشت بوده است لذا به مسایل فرهنگی جامعه کمتر توجه داشته اند.
اگر قرار باشد حوادث اعتراضات اجتماعی سالهای قبل پس از مرگ مهسا امینی مورد بررسی قرار گیرد و نهادهای کم کار و مسول در بروز آن حوادث را مورد ارزیابی قرار دهند، در راس آنها شورای عالی انقلاب فرهنگی است که قانون حجاب را تصویب و مسولیت آنرا به عهده نیروی انتظامی گذاشت در صورتیکه نیروی انتظامی فقط وظیفه جلب متهم را دارد و طبق قانون وظیفه ارشاد ندارد!
این حوادث تلخ که موجب کشته شدن جمعی از جوانان مردم و نیروی انتظامی و بسیج گردید، نشان میدهد این شورا به وظایف اصلی خود عمل نکرده و به مسایل حاشیه بیارزش و خلاف عقلانیت پرداخته است.
علیرغم بودجههای کلان تبلیغی به سازمانهای فرهنگی، چرا نسل دهههای اخیر از فرهنگ دینی گریزاناند و مساجد خالی از جوانان است! آیا عرضه فرهنگ دینی در محیطهای آموزشی نا صحیح بوده است؟ چه ارگانی باید پاسخگو باشد؟ ارتباطی یک طرفه حوزه با دانشگاه وحضور روحانیت در دانشگاهها بدون حضور دانشگاهیان در حوزهها به منظور انتقال مسایل وچالشهای فرهنگی جامعه به حوزه ها، راه گشای حل معضلات فرهنگی کشور و جوانان دانشگاهی نبوده است.
اینجانب که توفیق عضویت در اولین کمیته وحدت حوزه و دانشگاه و همچنین نماینده دانشجویان در ستاد انقلاب فرهنگی بودم، در ملاقات با امام راحل و مرحوم آیت الله منتظری که مبدع این کمیته بود، همواره بر وحدت دو طرفه حوزه و دانشگاه تاکید داشتند، نه حضور یکطرفه حوزه در دانشگاه! چرا که دانشگاه از قبل بهمت مرحوم آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان و دکتر یدالله سحابی به اسلام انقلابی رو کرده بود و مساجد هدایت، جاوید و حسینیه ارشاد و… محفل مذهبی دانشگاهیان بود.
تصمیم اخیر شورای انقلاب فرهنگی برای تزریق تعداد قابل توجهای از اعضاءشورا و خارج شورا از جناح خاص به فرهنگستان علوم بدون رعایت شرایط و ضوابط عضویت در فرهنگستان، ویا انتخاب فرمایشی استادان نمونه در دولت سیزدهم در دو سال پی در پی به منظور جلوگیری از بازنشستگی آنها، استانداردآموزش عالی در ایران راکه تاکنون درسطح بین الملل مقبول بوده زیر سوال برده است.
با توجه به عملکرد ضعیف این شورا در اعتلای فرهنگ کشور پیشنهاد میشود نام آن به شورای آموزشی (ونه انقلابی) و خالی از فرهنگی تغیر نام دهند.
اثرات تصمیمات غیر کارشناسی این شورا در ابعاد فرهنگی این ذهنیت را در مردم مذهبی و مقید به ارزشهای دینی ایجاد کرده که در شرایط کنونی بیحجابی میگویند: حجاب مهسایم آرزوی است! و بقول عوام آمدند زیر ابرو را بردارند زدند چشم ملت را کورکردند!
به قول مولانا در وصف ناکار آمدی و تصمیمات غیر کارشناسی این شورا باید گفت:
هر مرد شتربان اویس قرنی نیست
هر شیشه گلرنگ عقیق بمنی نیست
هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمد و محمود رسول مدنی نیست