مراسم بزرگداشت مرحوم عباس شیبانی در محل موسسه دین و اقتصاد با حضور تعدادی از اساتید دانشگاه، مدیران سابق کشور و فعالان سیاسی برگزار شد
محمدرضا واعظ مهدوی نظریه پرداز حوزه اقتصاد سلامت در این مراسم با بیان اینکه مرحوم شیبانی یکی از مردان تراز انقلاب اسلامی بود، گفت: دکتر شیبانی هیچ بهره ای برای شخص خود از انقلاب نبرد و طبق گفته ای امام امت، می گفت باید بگوییم ما برای انقلاب چه کرده ایم؟ اوج پاکدستی، درستکاری، صداقت و ایثار برای کشور از جمله صفات ایشان بود.
وی با اشاره به خدمات پزشکی مرحوم شیبانی نیز گفت: ایشان یادگارهای ماندگاری در حوزه پزشکی از خود بر جای گذاشت. دستاوردهای انقلاب در حوزه سلامت در چند محور قابل تعریف است. شکل گیری نظام شبکه بهداشتی-درمانی کشور، اجرای طرح ژنریک دارویی و قطع کردن دست کمپانی های چندملیتی در حوزه دارو، توزیع عادلانه نیروی انسانی، گسترش نظام آموزش پزشکی، شکل گیری هیات امنای ارزی و گسترش شبکه بیمارستانی از جمله این دستاورد ها است. حداقل سه مورد از این اقدامات با نقش مستقیم دکتر شیبانی صورت گرفت. هیات امنای ارزی با پیگیری شخصی ایشان صورت گرفت. همین امروز اغلب دانشگاه های علوم پزشکی تجهیزات خود را با استفاده از مقررات هیات امنای ارزی تامین می کنند.
واعظ مهدوی همچنین خاطرنشان کرد: در بسیاری از بیمارستان ها، ساختمان های زیادی به ساخته شده که از یادگارهای مرحوم شیبانی است. در طرح ژنریک، نقش مهم ایشان در جا انداختن آن، تعیین کننده و موثر بود. در سال های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ در تمام مراکز استان ها دانشکده های علوم پزشکی شکل گرفتند. یک زمانی ما کلا ۱۳ فیزیولوژیست در کشور داشتیم اما این گلوگاه با جذب تعداد زیادی از دانشجویان موثر واقع شد. همان زمان قانونی در مجلس تصویب شد که بر اساس آن تمام دانشجویان پزشکی که از امکانات آموزشی کشور استفاده می کنند، باید در ازای تحصیلات خود، به مدت ۳ تا ۵ سال در مناطق مختلف خدمت ارائه کنند. من در اجلاس بانک جهانی در شانگهای، گزارشی از این اقدامات ارائه کردم که پس از جلسه برخی از حضار آمدند و می پرسیدند که شما چگونه توانسته اید در این حد وزارت بهداشتی قوی، داشته باشید؟ می پرسیدند این قدرت را ازکجا آورده اید که در دوران جنگ کمبود دارو رخ نداده و هیچ اپیدمی نداشته اید و نیروی انسانی خودتان را هم تامین کرده اید؟ متخصصینی از کشورهای مختلف دنیا از جمله الجزایر، کره، مصر و … می گفتند ما در برخورد با نیروی تخصصی پزشکی مشکل داریم، شما چگونه توانسته اید این کارها را بکنید؟
دکتر واعظ مهدوی با اشاره به تلاش های دولت دفاع مقدس برای خدمت رسانی در مناطق محروم، گفت: ما به یاد داریم، نخست وزیر کلاه بر سر می گذاشت و چهره خود را می پوشاند و از سحر تا ساعت ۸ صبح در صف بیماران بیمارستان فارابی یا امام خمینی (س) حضور می یافت تا مشکلات آنها را ببیند. می خواهم تاکید کنم در آن زمان این حساسیت ها هم وجود داشت اما نقش افرادی همچون مرحوم شیبانی در این میان هم انکار نشدنی است. امروز باید این افراد به عنوان الگوی جوانان معرفی شوند. اینها الگوهای انقلاب هستند نه کسانی که کشور و انقلاب را برای خودشان می خواهند. جای دلسوزی ها، میانجیگری ها، وساطت ها و تلاش های ایشان خالی است.
لطف الله میثمی فعال سیاسی و مبارز سیاسی انقلابی دیگر سخنران این مراسم با اشاره به ویژگی های مرحوم شیبانی، گفت: من هم دوره، هم مسجدی و هم بندی ایشان بودم. در سال ۱۳۳۸ مرحوم شیبانی را در کلاس تفسیر مرحوم آیت الله طالقانی شناختم. بعد از ملی شدن کانال سوئز و حمله کشورهای اروپایی به مصر، شیبانی تنها کسی بود که دانشگاه تهران را در حمایت از مصر به حرکت درآورد. ایشان در مبارزات جبهه ملی دوم هم فعال بود. در سال ۱۳۴۰ با تاسیس نهصت آزادی، ایشان در آنجا فعال شد. به نوعی می توان گفت که شیبانی فرزند طالقانی، سحابی و بازرگان بود. همزمان با زلزله بویین زهرا، دکتر شیبانی به دانشکده های مختلف می رفت و امکاناتی برای خانه سازی در بویین زهرا فراهم می کرد. مثلا در دانشکده فنی سراغ ما آمد و گفت کارهایتان را بکنید که برای نقشه برداری به بویین زهرا می رویم. در همان سال، ظرف چند ماه تمام کارهای ساخت و ساز خانه ها را انجام داد که کار بزرگی بود.
وی افزود: بعد از رفراندوم شاه در سال ۱۳۴۱، دستگیری نهضتی ها و دکتر شیبانی در دستور کار قرار گرفت تا اینکه نهضت آزادی در جریان ۱۵ خرداد بیانیه داد که دیکتاتور خون می ریزد و همین باعث شد محاکمات اینها آغاز شود که در نهایت ۴ سال حبس به مرحوم شیبانی دادند.
میثمی با بیان اینکه مرحوم شیبانی با فداکاری، خطاهای زیردستان خود را بر عهده می گرفت، گفت: ایشان خیلی هم رازدار بود. او از قدیم می گفت فقط اسلام! اسلام کافی است برای ما! تمام کارهایش در دوران مبارزه و بعد از انقلاب بر همین مبنا بود. ایشان اگر به یک باور می رسید، برای آن مقاومت می کرد. به ایشان می گفتیم شما ما را به برخی جلسات می برید، نگران نمی شوید که به شما انگ بزنند چون یک عده نسبت به ما موضع سختی دارند اما ایشان باکی نداشت.
وی در پایان گفت: شیبانی فرزند دوران درخشان میرحسین موسوی و انقلاب هم است. ضمن اینکه امیدوارم حصر مهندس موسوی پایان یابد، باید بگویم که مرحوم شیبانی مظهر «عاش سعیدا و مات سعیدا» بود. امیدوارم ایران بماند و همه مانند دکتر شیبانی عاقبت به خیر شویم.
به گزارش جماران، دکتر محمدرضا بهشتی استاد فلسفه دانشگاه تهران سخنران سوم مراسم گرامیداشت یاد مرحوم عباس شیبانی، گفت: در اواسط دهه ۵۰ به همراه آیت الله بهشتی به شیراز و بوشهر می رفتیم و از برازجان گذر کردیم. به دلیل گرمای برازجان، وقتی می خواستند کسی را تنبیه کنند، او را به زندان این شهر می فرستادند. در آن زمان مرحومان سحابی و شیبانی در این زندان بودند. به رغم تلاش ما برای ملاقات با آنها، این امکان میسر نشد. این اولین باری بود که من نام ایشان را می شنیدم. یک استاد صاحب فضلی به نام مرحوم جهانگیری در دانشگاه تهران داشتیم که ایشان یک بار به من گفت «ما یک دانشجویی داشتیم تا اتفاقی می افتاد، سریعا دستگیر می شد. نام او عباس شیبانی است.» من فکر می کنم در مجموع مرحوم شیبانی ۹ بار دستگیر شده است.
وی افزود: با نزدیک شدن به پیروزی انقلاب، شورای انقلاب شکل گرفت که برخی جلسات آن در منازل افراد از جمله منزل ما بود. مرحوم شیبانی کاتب این جلسات بود و بسیاری از اسناد مهم این مقطع توسط ایشان تهیه شد. دکتر شیبانی منش و خلق و خوی عجیبی داشت. شورای انقلاب در کل بدون تکلف تشکیل می شد. برخی افراد از جمله مرحوم شیبانی با وسائط نقلیه عمومی به جلسات می آمدند. ایشان بلند می شد سفره را پهن یا جمع می کرد. آدم از فروتنی ایشان شرمنده می شد. او توانست این روحیه خود را تا آخر حفظ کند. ایشان تقریبا چند دست لباس داشت که شبیه هم بودند علیرغم اینکه حرفه و شغل شان امکانات زیادی می توانست برای شان مهیا کند، بر خلاف خیلی ها که فکر می کنند امکانات کشور برای آنان است، زهد خود را حفظ کرد. او بسیار کم حرف بود و در این سال ها ندیدم غیبت کسی را بکند.
بهشتی همچنین خاطر نشان کرد: در ماجرای حصر آبادان، حضور دو نفر در آبادان مایه دلگرمی بود. در آن ایام من به امیدیه و آغاجاری رفتم اما به دلیل بسته شدن جاده دارخوین نتوانستم به آبادان بروم. یکی از آن دو نفر که همه را دلگرم کرد مرحوم جمی و دیگری دکتر شیبانی بود که نه تنها برای سرزدن نرفت بلکه رفت در آنجا نشست تا امکانات ضروری به خصوص در حوزه پزشکی تامین شود. برخی یک حرف هایی درباره جنگ می زند و فیلم هایی هم ساخته می شود اما واقعا باید این تجربه ها را لمس کرد تا واقعیات را بفهمیم. ایشان عضو حزب شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بودند. از همان اول ایشان به جلسات دفتر سیاسی که من به عنوان جانشین مهندس موسوی انتخاب شده بودم، حضور می یافتند به جز زمان های که به جنوب می رفتند. دکتر شیبانی اگر می پذیرفت در یک تشکیلات باشد، به تمام قواعد آن تشکیلات پایبند می شد.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به جدیت مرحوم شیبانی در امور محوله به او، گفت: دکتر شیبانی یا کاری را نمی پذیرفت یا اگر می پذیرفت آن کار را انجام می داد. اینطور نیست که من بخواهم از ایشان اسطوره بسازم اما هر جور ویژگی های او را جمع می زنم، خداوند را شکر می کنم که چنین شخصی را در زندگی خود دیده ام.
به گزارش خبرنگار جماران، فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشکاه علامه طباطبایی (ره) در این مراسم، با بیان اینکه ذکر اوصاف امثال دکتر شیبانی به نسل های بعد کمک می کند، گفت: مرحوم حسین عظیمی محاسباتی درباره نتیجه ریزش های یک نسل از دبستان تا دانشگاه کرده بود و می گفت یک کسانی هستند که بار نسل خود را به دوش می کشند. آقای شیبانی گویی همان کس بود.
وی افزود: مرحوم شیبانی از حیطه اندیشه ای، یکی از تلاش گران طیف مذهبی های قبل انقلاب بود. من هیچوقت موفق نبودم در سلام کردن و وقت شناسی نسبت به ایشان تقدمی پیدا کنم. کریم رستگار به من گفت که در زندان انسانی متوکل تر از عباس شیبانی ندیدم. او واقعا انسان بسیار بزرگ و مخلصی بود. او اگر فکر می کرد کاری به نفع کشور است، بی پروا آن را انجام میداد. ایشان جزو معدود کسانی است که در ۵ دوره نمایندگی مجلس هرگز حقوق نگرفت و هیچکدام از امکاناتی که به نمایندگان مجلس می دادند را نگرفت. او عمدتا با اتوبوس به مجلس می رفت و غذای مجلس را هم نمی خورد.
مومنی با اشاره به طرح ژنریک دارویی در دهه ۶۰ شمسی که مرحوم شیبانی در آن نقش داشت، گفت: علیرغم اینکه ما یک دوره ۸ ساله اقتصاد جنگی را سپری را کرده بودیم، قیمت جاری دارو در سال ۱۳۶۸ از قیمت داروهای سال ۱۳۵۶ ارزان تر بود. مرحوم شیبانی بعد از سخنان امام خمینی(س) درباره دکتر مصدق نزد امام رفت و درخصوص دیانت و صداقت و شرافت دکتر مصدق گواهی داد. ایشان وقتی جریانی را حق می دانست، از هیچ مساله ای دریغ نمی کرد و هیچ شانی برای خود متصور نبود. در ماجرای انتخابات زیاست جمهوری، ایشان با آن منزلتی که داشتند مانند یک انسان عادی پلاکاردهایی در حمایت از دکتر حبیبی حمل می کرد. شاید یک نفر هم در ایران نداند که آقای شیبانی در دوران جنگ موثرترین کارها را انجام می دادند. در خاطرات آیت الله جمی، نقش بی بدیل ایشان در شکستن حصر آبادان قید شده است. ما توفیق داشتیم از ابتدا تا انتهای حزب جمهوری اسلامی در خدمت ایشان باشیم لذا می توانم بگویم او یک انسان شش دانگ تشکیلاتی بود.