حتی صحبت دربارۀ مجاهدین خلق ناخوشایند است، اما گاه گریزی نیست. ندانستنها زیانبار است ــ چنانکه در ماههای اخیر دیدیم. این سازمان که هدفش از ابتدا نبرد مسلحانه بود، کارش را با کشتن آمریکاییها در ایران آغاز کرد. با التقاطی مطلقاً قدرتطلبانه از اسلام و مارکسیسم، و روشی ماکیاولیستی سر برآورد و هویت ضدبشری خود را تا امروز حفظ کرده است. حال گروهی که حقوقبشر را حتی دربارۀ اعضای خود رعایت نکرده، اینک در واکنش به تفتیش پلیس از مقرشان فریاد «واحقوقبشرا!» سر میدهند. مضحکتر اینکه دفاع از این گروه را «معیار فهم دموکراسی و حقوقبشر» جلوه میدهند. یعنی مایی که نمیخواهیم به کچل بگویم «زلفعلی»، نفهمیم!
در این نوشتار فقط میخواهم ابهامی را روشن کنم. اما اول بگویم که از نظر من، برداشت افراد نسبت به مجاهدین دقیقاً مانند «کاغذ تورنسل» در شیمی است. «مجاهدین» را مانند کاغذ تورنسل بگذارید زیر زبان هر کنشگر سیاسی ببینید چه رنگی میشود؛ هر گونه حمایت، همفکری، توجیه، همدلی، سفیدشویی و حتی بیطرفی دیدید، بدانید با یک «اسید سیاسی» روبرویید.
اما بگذارید بگویم ریشۀ این فریاد «واحقوقبشرا!» کجاست. در سال ۶۰ تشکلی با عنوان «شورای ملی مقاومت» تشکیل شد که اکثریت مطلق آن مجاهدین بودند. رهبری عملی آن هم مسعود رجوی بود. این شورا «دولتی موقت» معرفی کرد با عنوانِ «دولت موقتِ جمهوری دموکراتیک اسلامی»، و برنامهای را در مهر ۶۰ اعلام کرد. ماکیاولیسمِ این گروه اینجا آشکار میشد که فارغ از هزینههای آن برای ایران، هر نکتۀ جذابی به ذهنشان رسید در این برنامه گذاشتند. از جمله بسیار بر «خلقها» تأکید کردند و چشمانداز «خودمختاری» را برای همۀ خلقها در برنامه گذاشتند.
اما در این میان، به یکی از گروههای کُرد، یعنی حزب دموکرات، به عنوان هدیۀ این همرزمی، امتیازی ویژه دادند و پیشاپیش خودمختاری کردستان را به منزله اصلی مسلم پذیرفتند. در حالی که ادعا میشد مسائل ایران را مجلس مؤسسانی در آینده مشخص میکند، مجاهدین پیشاپیش به اختیار خود ــ خود را معادل کل ایران گرفته بودندــ به کردستان خودمختاری داده بود. چرا؟ چون این حرکت در مسیر کسب قدرت لازم بود (شبیه اتفاقاتی که در آن به اصطلاح «منشور همبستگی» رخ داده بود). دلیل تلاش مرثیهخوانان برای مجاهدین زنده نگهداشتن ساختوپاختهای قدیمی است.
در دو پست بعدی، دو گواه آوردهام. یکی سندِ اعلامِ برنامۀ دولت موقت را به امضای رجوی و بنیصدر میبینید که بر خودمختاری کردستان تأکید شده
در ویدئوی دیگری صحبتهای منوچهر هزارخانی را در این باره میشنوید؛ برجستهترین چهرۀ روشنفکر و نویسندۀ سازمان که از ۱۳۶۰ تا پایان عمر عضو برجسته شورای مقاومت ماند (البته این شورا خیلی زود به یک نهاد منحصر به رجویستها تبدیل شد و عنوان شورای مقاومت مانند این است که به بشقاب ناهار بگوییم بشقابپرنده). اگر صحبتهای هزارخانی را دقیق بشنوید، آنچه را باید میفهمید.