• امروز : پنجشنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 25 April - 2024
::: 3295 ::: 0
0

: آخرین مطالب

نقش هرات در همگرایی منطقه‌ای | ضیاءالحق طنین درخشش تاریخی هرات | سید مسعود رضوی فقیه دیدار سروان انگلیسی با یعقوب‌خان در هرات | علی مفتح ایستاده بر شکوه باستانی* | محمدجواد حق‌شناس سیاست‌گذاری «همگرایی منطقه‌ای» در حوزه تمدنی ایران فرهنگی هرات در عهد ایلخانی، آل کرت و تیموری | شیرین بیانی گزارش سفر محمود افشار به افغانستان تحولات افغانستان و قیام ۲۴ حوت (اسفند) ۱۳۵۷ مردم هرات | محسن روحی‌صفت* هرات، شهر عشق، دانش و هنر | سید رسول موسوی* دلبسته این مردم مهربان هستم تقابل نظامی اسرائیل و ایران: پیامدها و راه حل‌ها | سید حسین موسویان آیین نوروز دوای درد افغانستان | حسین دهباشی ردپای نوروز در ادبیات داستانی | محمد مالمیر سبزی پلو با ماهی | مرتضی رحیم‌نواز بهداشت و تغذیه در تعطیلات مراسم نوروز باستانی | گلبن سهراب شهر نوروزانه | بهروز مرباغی تئاتر و بهار، تلاشی برای زدودن زشتی و پلشتی | مجید گیاه‌چی نوروز در رادیو ایران زمستان به پایان رسیده است… | محمود فاضلی اهمیت پاسداری از جشن نوروز در افغانستان | محمدصادق دهقان پارسه، تخت‌گاه نوروز | مرتضی رحیم‌نواز نوروز، جشن بیداری | جعفر حمیدی بازشناسی نمادهای انسانی نوروز | مرتضی رحیم‌نواز آن روزگاران | ساناز آریانفر سیمای جهانی نوروز ایرانی | مرتضی رحیم‌نواز آداب و رسوم نوروزیِ تاجیکان | دلشاد رحیمی* نظام اسطوره‌ای نوروز | مرتضی رحیم‌نواز نوروز و دیپلماسی میراث فرهنگی | رضا دبیری نژاد تحویل سال و تغییر احوال | محمدجواد حق شناس نمادشناسی سفره هفت‌سین و نوروز | مرتضی رحیم‌نواز حال و هوای عید در تاجیکستان | عباس نظری کارت تبریک عید | مجید جلیسه نوروز، فرهنگِ هویت‌ساز | فریدون مجلسی شکوهِ هرات، در فراسوی گستره ایران فرهنگی نوروز، جشن رستاخیز آئین‌های پیشوار نوروزی | ندا مهیار نوروز و آیین‌های نمایشی نوروزی سیاست همسایگی در نوروزستان | سید رسول موسوی پوتین قادر نیست جنبش رهبر مخالفان را خاموش سازد | آندره ئی سولداتوف . ایرینا بروگان (ترجمه: رضا جلالی) جشن آتش‌افروزان | مرتضی رحیم‌نواز عامل قدرت چین نه فناوری که خبرچین ها هستند | مین شی پی (ترجمه: رضا جلالی) روسیه آینده خود را می سوزاند | آندره ئی کولسینیکوف (ترجمه: رضا جلالی) جایگاه نقاشی‌خط را اثر مشخص می‌کند تئاتر شهر، حریم ذهنی می‌خواهد نه حریم شهری | مرتضی رحیم‌نواز سنگ زیرین آسیاب | فرشاد مومنی در چشم برادر | محمد کریمی* ماجراهای ما یک نفر | محمد امین کریمی* دنیا یالان دنیادی | الهه کریمی* بابا حسن | الهام کریمی* رویای حزبی از جنس اکثریت مردم، حزب عدالت ایران | بهزاد کاظمی

3

مقاله دکتر محسن رنانی در باب نقد و تحلیل جباریت

  • کد خبر : 5669
  • 06 آذر 1401 - 17:44
مقاله دکتر محسن رنانی در باب نقد و تحلیل جباریت
اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند اما برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (استالین و هیتلر) می‌آورد. با این‌ حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را حذف می‌کنیم و نام هر دیکتاتور

توفیق یافتم تا خواندن کتاب «نقد و تحلیل جباریت» نوشتۀ «مانس اشپربر» را تمام کنم. این روانشناس آلمانی این کتاب را در سن ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آن که هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. وقتی این کتاب منتشر شد نویسنده‌اش نه تنها مجبور شد برای مصون ماندن از خشم نازی‌ها به زندگی پنهانی روی آورد، بلکه حتی کمونیست‌های پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند.

• این کتاب توسط کریم قصیم به زبان فارسی ترجمه و در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است. انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد.

• اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و جذاب دارد، با تحلیل روانشناختیِ شخصیت و رفتار جباران نشان می‌دهد که جباران به خودی خود جبار نمی‌شوند، بلکه آن‌ها محصول رفتار توده‌هایی هستند که خلق‌وخوی جباریت بخشی از وجود آن‌هاست. برای آن که جباریت و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه‌ای رخت بربندد باید روحیۀ جباریت توده‌ها از بین برود (یادمان نرود که ما ایرانی‌ها رابطۀ خوبی با موجودات ضعیف‌تر از خودمان نداریم. ببینید بچه‌هایمان خیلی راحت به سوی گربه‌ها و سگ‌ها سنگ می‌اندازند، سوارها به پیاده‌ها رحم نمی‌کنند، همه‌مان در موضع شغلی خودمان حکومت می‌کنیم. بقال حاکم است، نانوا حاکم است، راننده تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همه‌‌وهمه در موضع شغلی خود می‌خواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را می‌گیریم به جای آن که تحویل پلیس‌‌اش بدهیم، اول به او کتک مفصلی می‌زنیم، پلیس‌مان وقتی خطاکاری را دستگیر می‌کند اول او را می‌زند و این مثال‌ها الی‌ماشاء‌الله وجود دارد. این‌ها همه نشانه‌های جباریت نهفته‌ای است که در همۀ ما وجود دارد.

• اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول می‌یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می‌کند به‌ گونه‌ای که جبار به تدریج دچار سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) می‌شود. در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماری‌شان در هیاهوی توده‌ها، برای خودشان و برای دیگران مخفی می‌ماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آن‌ها ستانده می‌شود. اشپربر با دسته‌بندی انواع ترس نشان می‌دهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آن‌ها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هرکس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آن‌ها نهفته است.

• او از قول افلاطون می‌نویسد «هر کس می‌تواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار»؛ و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می‌دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می‌دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می‌شود. و این رفتار در همۀ سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و…) نمود دارد. اما وقتی آحاد توده‌های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی می‌کنند و او را حمایت می‌کنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور می‌سازند.

• اشپربر نشان می‌دهد که چگونه ترس در طول زمان به نفرت تبدیل می‌شود و آنگاه توده‌ها برای ارضای حس نفرتشان از عده‌ای، جباری را یاری می‌کنند تا آنان را نابود کند و بعد دوباره زمانی می‌رسد که توده‌‌ها به علت نفرت از همین جبار، او را به کمک جبار دیگری به چوبه‌دار می‌سپارند. او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه جباران با ساده کرده مسائل پیچیده زندگی، راه ‌‌حل‌های عامه پسند -اما غیر قابل اجرا- می‌دهند و اصلاً هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده‌های خود نیستند، چرا که آموخته اند وقتی راه‌حل‌شان به نتیجه نرسید، به‌راحتی می‌توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی ‌به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنان‌شان چقدر قدرتمند‌اند و نمی‌گذارند تا آن‌ها به اهدافشان برسند.

• اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند اما برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (استالین و هیتلر) می‌آورد. با این‌ حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را حذف می‌کنیم و نام هر دیکتاتور

دیگری را می‌گذاریم می‌بینیم چقدر تحلیل تازه است، گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است. پیشنهاد میکنم قبل از نام مقامات سیاسی، نام خود را در متن قرار دهیم و بینیم چقدر لایق لقب «جبار» هستیم.

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=5669
  • 129 بازدید

نوشته ‎های مشابه

30مرداد
محسن رنانی : از نهاد علم به نهاد قدرت
(نامه‌ محسن رنانی به وزیر علوم)

محسن رنانی : از نهاد علم به نهاد قدرت

18تیر
محسن رنانی : آیندۀ حکومت دینی در جدال پیش‌بینی‌ها
در حاشیۀ پیش‌بینی آقای دکتر رنانی دربارۀ سقوط حکومت دینی در فاصله پنج تا ده سال آینده

محسن رنانی : آیندۀ حکومت دینی در جدال پیش‌بینی‌ها

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.