گروه سیاسی:یک دیپلمات سابق ایران درباره تنش میان ایران و طالبان بر سر حقابه هیرمند میگوید: مساله فی ما بین ایران و طالبان فقط هیرمند نیست. طالبان با در پیش گرفتن سیاستی ضد ایرانی که متاسفانه این سیاست ضد ایرانی، ایران را در جهان از منظر سیاست بین المللی در انزوا قرار داده است، این پیش بینیها را به وجود میآورد که در آینده طالبان در داخل کشور با درگیری با جمعیت بالای خراسانی و تاجیک مواجه کند. به توافق رسیدن با طالبان امری موقت خواهد بود تا زمانی که این دار و دسته در افغانستان حکومت دارند وضعیت به همین شکل است تا اینکه ایران با دولتی دیگر و کسانی دیگر مواجه شود و مساله را با آنها حل کند.
به گزارش شفقنا، فریدون مجلسی در پاسخ به این سوال که اخیرا شاهد درگیری لفظی بین ایران و طالبان در خصوص حقابه رودخانه هیرمند بودیم. این مساله پس از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان بی سابقه بود. آیا این چالشها در آینده جدیتر خواهد شد؟ اظهار داشت: در مورد افغانستان بدیهی است که اصول قراردادهای بین المللی به سود جمهوری اسلامی است و به آن استناد میشود، ولی در دولت افغانستان نظامی وجود ندارد گروهی و دستهای مسلحانه آمده اند و حکومتی را در اختیار خود گرفته اند، این که دولت جمهوری اسلامی آنها را قبول دارد این به معنی به رسمیت شناختن نیست، ولی طالبان تا پیش از آنکه روی کار بیایند مورد عطوفت جمهوری اسلامی بودند. اولین بار چند ماه قبل از آن پرچم طالبان در پارک ملت ایران توسط برخی مهاجران افغانستانی که امروز تعداد آنها به چند میلیون نفر میرسد به احتزاز در آمد و امروز مشخص نیست در داخل ایران چه تعداد مهاجر افغان ستون پنجم طالبان هستند.
وی افزود: حمایت پنهانی از این گروه سابقه دارد. شاید علت این بود که اشرف غنی رییس جمهور پشتون افغانستان نسبت به ایران رابطهای خصمانه داشت؛ بنابراین پاسخ دادن به او الزامی بود، ولی پاسخها باید صریح و مشخص باشد نه با نشان دادن دشمن ایران به جای دشمنی دیگر. اگر موضوع ارتباطات جمهوری اسلامی و طالبان مطرح باشد دو کشور همسایه هستند و در جریان همسایگی باید واقعیتها را پذیرفت واقعیت این است که یک گروهی به نام طالبان بر آن سرزمین مسلط هستند و تا حدی با طالبانی که ژولیده و پا برهنه از پای کوهها آمدند فرق دارند. کتک کاریهای خیابانی بین چنین گروههایی طبیعی است، به جای پناه بردن به اصول و مبانی چنین رفتارهای قبیلهای و روستایی از این اقشار سر میزند.
وی تصریح کرد: افغانستان ۵ میلیونی زمانی با ایرانی که ۱۵ میلیون جمعیت داشت بر سر آب قراردادی بسته است. با این قرارداد واگذاریهای ارزی به دست آمده است. حال چنانچه طالبان بخواهد آن قرارداد را نقض کند مسائل قبل از قراردادی مطرح میشود. بخشی از آب آن رودخانه در برابر امتیازاتی که افغانستان گرفته است به ایران واگذار شده بود، این مسالهای مهم است. موضوع دیگر این است که اگر آبی نباشد و یا جمعیت ۵۰ میلیونی افغانستان نتواند این حقآبه را به ایران بدهد در حقیقت سهم آب حدود ۵ میلیون افغانی ساکن در ایران پرداخته نشده است. در آن صورت طالبان چه پاسخی خواهد داشت؟ اینجا به مرحله نهایی میرسیم. دو کشور به صورت دو مسئول با کارشناس و… چگونه میتوانند این مساله آب را با روشهای مشترک در دو سوی مرز حل کنند. استفاده بهینه از این آب در این مرحله مورد توجه است که سهم هر دو کشور محفوظ باشد و با روشهای جدید کشاورزی و روشهای اصولی برداشت آب از این امکان بهرهمند شوند. این عملکرد نیازمند دولتهای کارشناس و متکی بر تکنوکراسی پیشرفته و جهانی در دو سوی مرز است. مسائل با کتک کاری و جنگ حل نخواهد شد باید به دنبال راه حلهای امکان پذیر باشند. با ریختن خون به راه حل نمیرسند. برای طالبان جنگیدن و کشته شدن و کشتن هزینهای ندارد، چون عدهای پا برهنه را میفرستند و در ایران هم حامیانی دارند و میتوانند موجب دردسر شوند.