🔴 اعدام چند نفر ، چیزی نیست‼️
اعدام چند جوان به عنوان محارب و مفسد، موجب اعتراض برخی افراد در داخل و خارج از کشور شده است.
بنظر میرسد که این اعتراض ناشی از عدم آگاهی از سیاست کیفری در جمهوری اسلامی است و گرنه با آگاهی از آن توقع دیگری باید داشت.
این سیاست صرفا آن چیزی نیست که در فقه و فتاوا آمده و یا در قانون مجازاتهای اسلامی تصویب شده بلکه فراتر از آن هم قواعدی وجود دارد.مثلا براساس یک نظر حکومتی، تعریفی جدید و بسیار گسترده از محاربه ارائه شده است:
“هر حرکت و تلاشی که به قصد براندازی آغاز شود شروع به محاربه است”
بر طبق این تعریف:
یک پیامک، یا یک توییت، یا یک پست در تلگرام، وقتی با قصد ضدیت با نظام حاکم ارسال شود، مشمول این تعریف از محاربه است و البته حکم محاربه هم روشن است بخصوص که در ج.ا.ا. کمترین مصداق محاربه میتواند بالاترین مجازات آن [ اعدام ] را داشته باشد!
حالا از این مثالهای کوچک محاربه، فراتر بروید: کسی که در مقاله یا مصاحبهای نظام را ناکارآمد و اصلاح ناپذیر معرفی میکند و یا برای تشکیل نظام دیگری مانند نظام سکولار استدلال میکند، یا دانشجویانی که در تجمع خود شعار ساختارشکنانه میدهند، یا کسی که بر دیواری علیه نظام شعار مینویسد و…. همگی مشمول این تعریف از محاربه اند و استحقاق اعدام دارند ولی فعلا از رأفت نظام برخوردار میشوند.
اگر به منابع حقوقی نظام مراجعه کنیم، میبینیم که همین نظریه موسّع، مبنای تحلیل قرار گرفته و برای آن مستند سازی شده تا زمینه اجرایی پیدا کند. مثلا قاضی سعید مرتضوی که روزگاری بر عالیترین کرسی دادگستری تکیه زده بود و بر جان و مال شهروندان حکم میراند و فاجعه کهریزک یکی از آثار دادگری اوست، در کتاب خودش (جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی) همین نظریه را تقریر و تثبیت میکند تا نتیجه بگیرد که روزنامه نگاران منتقد، با قلم، “مبارزه فرهنگی” با نظام میکنند و محاربند و در جرم محاربه بدست گرفتن سلاح سرد یا گرم، شرط نیست. او استناد میکند که در قرآن رباخواری “حرب” با خداست و ساختن مسجد ضرار هم “محاربه” نام گرفته، پس در محاربه دست بردن به سلاح مطرح نیست؛ چه اینکه ایجاد ناامنی بین مردم نیز در محاربه دخالتی ندارد. وی میافزاید که در قانون مجازات اسلامی هم صرفا مصداقی از محاربه بیان شده نه آنکه محاربه به آن محدود باشد. پس به استناد این قانون نمیتواند اشکال دیگر محاربه را نفی کرد.
خوشبختانه هیچ یک از فقها و حتی آنان که در نظام مسئولیت داشتند، با اینگونه تفسیر همراهی نداشتند؛ مثلا آیت الله شیخ محمد یزدی هم در درس فقه خود (۹۰/۸/۱) تصریح میکرد: محاربه مقاتله است و به مقابله و جنگ فرهنگی مثل نوشتن مقاله علیه اسلام محاربه صدق نمیکند. وی در همان درس میگوید: در ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی منافقین، تشکیلات مفصل و سلاح داشتند و کارهایی میکردند و در جلسه ای بودم که به امام عرض شد اینها چنین و چنان میکنند، امام فرمود: “تا زمانی که دست به سلاح نبرند، کاری به آنها نداشته باشید”
این دیدگاه بسیار گسترده درباره محاربه، هر چند با مبانی فقهی و آراء فقها در تضاد است و لذا نمیتوان آن را به فقه شیعه نسبت داد، ولی بهرحال نگاهی است که در نظام بی اعتبار نیست و براساس آن ممکن است راه برای اعدام میلیونها نفر باز شود. پس بجای اعتراض در اعدام چند نفر، باید خدا را شکر کرد که ….!