امیدواریم که یک سری از آقایان مساله فوت یک هموطن در کرمان را لاپوشانی نکرده و حقیقت را به مردم بگویند.
اگر فوت این هموطن در درگیری بر سر حجاب بوده، افراد موثر در ماجرا از باب قاعده تسبیب در قتل شبه عمد شریکند.
هرچه می‌گوییم که عنان یک عده آتش به اختیار را بگیرید، گوشی شنوا نیست.
روز گذشته در خبرها آمده بود که وزارت میراث فرهنگی، طی بخشنامه‌ای به موزه‌های سراسر کشور ورود افراد بدون “حجاب اسلامی” را ممنوع اعلام کرده است. همچنین خبر دیگری مبنی بر فوت یک زن بر اثر ایست قلبی در جریان درگیری بر سر حجاب در کرمان منتشر شد که واکنش‌های گسترده‌ای را به دنبال داشته است.
علی مجتهدزاده، حقوقدان و وکیل دادگستری ضمن اشاره به این مساله، اظهار کرد: نمی‌توان شهروندی را از محل درآمد او، مالیات اخذ می‌کنید را از حقوق اجتماعی خود محروم کرد. زمانی شهروندان را به دو دسته خودی و غیرخودی تقسیم کرده بودند و متاسفانه، امروز شاهد شکل دیگری از این دسته‌بندی هستیم. این نوع برخورد که امروز در مساله حجاب شاهد هستیم، بیشتر به یک نظام سیاسی مبتنی بر آپارتاید شبیه است تا نظام جمهوری اسلامی.
نمی‌توانید مجازاتی بیش از آن چه قانونگذار برای حجاب پیش‌بینی کرده را به شهروندان تحمیل کنید.
آقایان بنا دارند تا جمع کثیری از شهروندان-که از قضا اکثریت جامعه هستند-را که به مانند آن‌ها فکر نمی‌کنند از حقوق قانونی و مشروع خود محروم کنند. اگر بی‌حجابی بر اساس قانون، جرم بوده که همینطور است، مجازات آن نیز در همین قانون مشخص شده و نمی‌توانید مجازاتی بیش از آن چه قانونگذار پیش‌بینی کرده را به شهروندان تحمیل کنید.
هرکس هر طور باب میل‌اش باشد، محرومیت‌هایی برای بخش‌های مختلف جامعه در نظر می‌گیرد.
اینکه در مراجع رسمی و تریبون‌های ائمه جمعه، مواضع نامربوطی در خصوص محروم کردن افراد از حقوق اجتماعی‌شان مطرح شده و برخوردی با آن‌ها صورت نمی‌گیرد، خروجی چنین مساله‌ای، همین خواهد شد که گویی مملکت به شکل حسینقلی‌خانی اداره می‌شود! هر کس هر کار دلش خواست انجام داده و هر طور که باب میل‌اش باشد، محرومیت‌هایی برای بخش‌های مختلف جامعه در نظر می‌گیرد.
متاسفانه، همین روز گذشته شاهد جان باختن یکی از شهروندان به دلیل ایست قلبی و در جریان آن چه درگیری بر سر مساله حجاب به نظر می‌رسد در کرمان از دست داده است. واقعا در حال حاضر، لازم است تا با این اقدامات کشور را به آشوب نکشیده و آتش به جان آن نیاندازند.
به هر حال، مصلحت ایجاب می‌کند که در زمینه حجاب، اصلاحات جدی صورت بگیرد. قانونی را که بخش قابل توجهی از جامعه قبولش ندارد، چطور می‌خواهند به هر ضرب و زوری در میان مردم اجرا کنند؟ اگر هم اصلاحاتی را رقم نمی‌زنند، دست کم آن را مسکوت گذاشته و به بهانه آن به آزار و اذیت مردم نپردازند. اگر هم همین مسئله مورد پذیرش نیست، لااقل مطابق همین قانون موجود در کشور عمل بشود، نه بیش از آن!
بی‌حجابی بر اساس قانون، مستوجب جریمه خواهد بود و اینکه بخواهیم به این بهانه، افراد را از حقوق اجتماعی‌شان محروم کنیم، اساسا با عقلانیت تطابق نخواهد داشت. اقدامی که امنیت ملی را تضعیف کرده و وحدت را در کشور از میان خواهد برد. آن هم در وضعیتی که بحران پدید آمده در پی فوت مرحوم مهسا امینی، همچنان در کشور زنده بوده، می‌تواند هر لحظه باز سر برآورده و تشدید شود.
در خصوص مساله اخیر فوت یکی از هموطنان در کرمان، اول که گفتند در جریان درگیری بر مسئله حجاب بوده، بعدا دیدیم که برخی در صدد تکذیب این مستله برآمده‌اند. اگر چنانچه فوت این هموطن در جریان درگیری بر سر حجاب بوده، افرادی که در این ماجرا موثر بوده‌اند از باب قاعده تسبیب در قتل شبه عمد شریک هستند.
متاسفانه هرچه می‌گوییم که عنان این عده آتش به اختیار که هیچ تخصصی در مسائل شرعی نداشته وشبیه به شیوه اوباش عمل می‌کنند را بگیرید، آقایان گوش نمی‌دهند و نتیجه همین می‌شود که می‌بینیم. امیدواریم که یک سری از آقایان به مانند همیشه مساله را لاپوشانی نکرده و حقیقت را به مردم بگویند./ امتداد
