چند سالی است که در مراسم و آیینهای ماه محرم، با نوحهها و سخنرانیهای اعتراضی روبرو هستیم. این رخداد نوپدید تدریجی در چندسال گذشته، در دوران جنبش #زنزندگیآزادی آغازشده از سال ۱۴۰۱؛ بطور فزاینده و چشمگیری در جغرافیای کشور و محتوای نوحهها و سخنان، گسترش و عمق داشتهاست.
– چه اتفاقی افتاده است؟
– آیا یک اپوزیسیون مذهبی درحال شکلگیری است؟
– آیا گروهی از دینباوران با گزاره های دینی و مذهبی، به اعتراض دین سیاسی و حکومتی رفتهاند؟
– آیا این گروه از دینباوران، اتوپیای آرمانی خویش را در انقلاب سال ۵۷ که براساس چنین گزارههایی شکل گرفته بود؛ بدست نیاوردند؟
– آیا این گروه از دینباوران، اتوپیای آرمانی خود را ازدست رفته میبینند و قصد احیای آن را دارند؟
– آیا ادبیات گفتمانی این گروه از دینباوران، ازسوی گروههای مختلف جامعه ازجمله پیروان مذاهب و اقوام، طرفداران سکولار و حتی دینناباوران؛ موردتوجه قرارگرفته و یا حتی حمایت و تأیید و بازتولید میشود؟
– مواجههی حاکمیت با این گروه از #معترضین_دینباور، چیست و چگونه خواهد بود؟
– تفسیر و روایت حاکمیت و حلقهی #دینباوران_حکومتی و سیاسی از این ادبیات اعتراضی مذهبی و دینی، چیست؟
– آیا این نوع از اعتراض، گونهای از مقاومت مدنی و کنش خشونتپرهیز فرهنگی و اجتماعی است؟
– آیا این نوع از اعتراض گروهی از دینباوران، تلاش دین و مذهب حکومتی و سیاسی را برای #هژمونی و استیلای مطلق گفتمان دینی رسمی در نزد حاکمیت؛ به چالش کشیده است؟
🔷 برای جامعهشناس، این بخشی از یک میدان با دادههای بیشمار و متنوع است که در گذر زمان و براساس کنشهای فردی و جمعی کنشگران و ساختار مناسبات قدرت؛ معنا تولید میکند و او را به توصیف و تبیین و تفسیر میکشاند. آنچه بدیهی است و قابلیت مشاهدهی میدانی و عینی دارد، شکلگیری نوعی ادبیات اعتراضی مذهبی و دینی است و شاید بتوان کنشگران آن را، اپوزیسیون مذهبی نوپدید نامید. که با گزاره های دینی در تقابل با مذهب و دین حکومتی، به رویارویی برخاستهاند.